فوت کوزه گری رشته حقوق

سه شنبه ، 29 آذر 1390 ، 13:07

 

ويژگي ها و شرايط يك وكيل خوب و موفق
وكيل بايد نخست خود موكل را دادرسي كند و هرگاه پي برد راست مي گويد به دادخواهي از سوي او برخيزد. سخني نغز و بخردانه كه جاي انديشيدن و به كاربستن دارد.
به راستي اگرچه وكالت در شمار پيشه هاي آزاد است. اما كمي ژرف نگري و سنجش آن با ديگر گونه ها روشن مي سازد كه جداي از همه آنهاست و آشكارترين نشانه اين جدائي كه در راي وحدت رويه شماره۶۰۷-۲۰/۶/۱۳۷۵ هيئت عمومي ديوان عالي كشور هم آمده است آنكه چون كار وكيل از برازندگي ، شايستگي و گوهرنهادي خود او بالا مي گيرد. نه از جايگاه و خوشنمائي دفتر وي پس از حقي كه ديگر پيشه هاي آزاد در دنبال دارند برخوردار نيست.
گفته اند قاضي و وكيل دوبال فرشته دادگستري اند. نمادي دل انگيز از همراهي دو كارگزار ،هريك از سوئي براي به انجام رسانيدن آرماني خدائي. اما چنانچه دوبال يكي شود. آيا كارشدني خواهد بود؟


دستگاه قضائي به سبب ماهيت كاري آن اصولاً داراي مراجعين ناراضي و گله مندمي باشد ، عموم مردم اظهار نارضايتي از آن مي نمايند ، مخصوصاً افرادي كه راي به ضررآنان صادر مي گردد ، برخي ازاين افراد براي ارضاء رواني خود ، انواع تهمت ها و تخلفات را به قاضي صادركننده حكم وسايراعضاء دادگاه نسبت مي دهند و جو ناسالمي عليه آنها بوجود مي آورند بدون اينكه حرف ها ومسائل ادعايي چنين افرادي استناد يا محملي داشته باشد وگاه اقدامات افراد كلاهبردار ودلال مآب نيز قضيه را تشديد مي نمايد مثلاً با اخذ وجه از يكي از طرفين كه حالا محكوم له واقع شده است ، مدعي پرداخت آن به فلان شخص مي گردند و به هرحال بنحوي به گوش محكوم عليه مي رسد كه درذهن خود آنرا يك عمل قطعي فرض مي نمايد و همه چيز را به دادگستري نسبت مي دهد ، وظيفه يك وكيل است كه از حيثيت دادگستري و ديگران دفاع كند و نگذارد بي دليل چهره ي افراد خوب در اذهان مخدوش شود ، زيرا حفظ قداست و ابهت دادگستري يعني حفظ نظم و قانون و حرمت افراد ، ومطمئناً كساني كه شان دادگستري را رعايت ننمايند ، حرمت وكيل و كارشناس وديگران رانيز رعايت نخواهند كرد ، پس وكيل خوب بايد تحت هرشرايطي در عمل و درگفتار خود با چنين افرادي همداستان نشده و درشناساندن جايگاه و شان رفيع قضاوت ودستگاه قضائي بكوشد ، عمل اشتباه يك نفر را به كل دادگستري تعميم ندهد وزحمات صادقانه ومسوولانه قضات و كاركنان صحيح العمل را هدر ندهد . منصفانه و واقع بينانه با قضايا برخورد كردن و پرهيز از احساسي نگاه كردن به قضايا ، بسياري ازمشكلات را حل مي كند .


مبادا براي توجيه شكست خود در پرونده ( البته شكست به زعم بعضي افراد ، چون وكيلي كه وظيفه خود را بدرستي انجام داده باشد ، نتيجه ولو به ضرر موكل او تمام شود شكست محسوب نمي شود ) مثل بعضي افراد از واقعيات غافل شود و فقط چند نكته مثبت به نفع خود را ببيند . بايد بدون اينكه مشكلات خود را درذهن تصور نمايد، سعي كند درهمه حال بي طرفانه داوري نمايد و عادلانه قضاوت كردن را در ذهن خود تمرين كند و آنرا در تمام شوون زندگي خود ولو زماني كه خود يك طرف قضيه هست بكاربندد.


شايد هيچ شغل و حرفه اي به اندازه وكالت مستلزم برخورد و جدل با همكار خود نباشد زيرا هر وكيل اصولاً بايد معتقد به استحقاق موكل خود نسبت به موضوع دعوي و درامور كيفري معتقد به بي گناهي موكل خود حداقل در اوصاف اتهام انتسابي باشد ، از طرفي وكيل طرف ديگر دعوي نيز اصولاً معتقد به حقانيت ادعاي موكل خود و خواستار حكم به نفع موكل خويش و احقاق حـق مي باشد ، اين وضعيت خواه ناخواه شرايطي بوجود مي آورد كه مستلزم رد و بدل استدلالات و مباحث گوناگون مي شود و حتي گاهي ممكن است وكلا با شدت و حدت زيادي به بحث بپردازند و شايد هم به اقتضاي وضعيت كلام هم را قطع و نكته اي را ياد آوري نمايند ( گر چه اصولاً نبايد چنين باشد ) دراين حالات اگر وكيل كم تجربه باشد يا كنترل خود را از دست بدهد ممكن است صحنه اين نوع جلسات به صحنه ي جر و بحث و كار و زار تبديل و هرطرف به نوعي در صدد تحقير و تخفيف همكار خود برآيد و حتي كار به جاهاي باريكتر برسد و خداي ناكرده به عنوان نمودن ضعف هاي احتمالي شخصي هم بپردازند و ... ،در حالي كه اين گونه اعمال به هيچ وجه در شان و شايسته وكيل نمي باشد ، يك وكيل بايد بداند كه طبع كار او چگونه است ، بنابراين به مقتضاي اين كار خود را از هر نظر آماده نمايد ، هم از نظر تسلط علمي ، هم از نظر خونسردي درمباحث و عكس العملهاي مختلف در جلسات مهم و پرشور ، و هم از جهت رعايت اخلاق و ادب و نزاكت جمع، مخصوصاً همكار خود كه درمقـابــل او ايـستــاده است.


بنظر مي رسد يكي از راههاي خونسردي و متانت در دفاع ، تسلط علمي بر قضيه و اشراف كامل بر موضوع و زوايا و جزئيات پرونده است كه وكيل از قبل بر نقاط قوت و ضعف حقوق موكل خود و طرف او آگاهي مي يابد و به اقتضاي وضعيت ، در جلسه دادگاه نيز عكس العمل مناسب نشان مي دهد كه نياز به برافروختن و خارج شدن از حد اعتدال نباشد .


طبق آموزه هاي ديني و براساس منطق عقلي و وجداني و اصول رفتار اجتماعي و انساني، صلح وسازش مورد تشويق و تاكيد قرارگرفته است و افرادي كه در اين زمينــه فعاليــت مي نمايند و توانائي حل وفصل اختلافات و مناقشات را دارند ، همواره مورد احترام و تكريم مردم بوده و به نوعي بر قلوب اشخاص حكومت مي نمايند ، ازجمله اشخاصي كه مي تواند در زمينه صلح و سازش موثر و فعال باشد وكيل دعاوي است ، زيرا به سبب ماهيت شغل ، افراد زيادي كه بنحوي با ديگران داراي اختلاف و تضاد منافع مي باشند ، جهت دريافت مشاوره و ارائه راهكار تخصصي و يا پذيرش وكالت و طرح دعوي به وي مراجعه مي نمايند ، دراين حالت وكيلي كه مسلط به امور باشد و احساس مسووليت بيشتر نمايد و همواره مصلحت واقعي مراجعين و موكلين و مردم را در نظر داشته باشد مي تواند زمينه صلح و سازش را فراهم نمايد و اين امر مي تواند به طرق گوناگون به منصه ظهور برسد . در اين حالت وكيل به خوبي مي تواند به اقتضاي قضيه وي را آرامش دهد و ازتصميمات عجولانه وي جلوگيري نمايد و وكيل نيز نبايد از روي احساس تصميم گرفته ، سريع تابع عواطف شده ، عقل و منطق را فراموش نمايد يا در مواردي گرچه حق با مراجعه كننده و موكل باشد ، اما ممكن است با مذاكره و دعوت طرف وي و جديت در حل و فصل قضيه و اندكي كوتاه آمدن از چيزي كه موكل تاكيد برآن دارد و به اصطلاح با تخفيف معقول خواسته ، مي توان موضوع را به خوبي به پايان رساند ، بدون اينكه ماهها يا حتي سالها گرفتار كشمكش در دادگستري و مراجع ديگر شد. پس اقدامات مصالحه جويانه وكيل قطعاً يكي از مواردي است كه در افكار عمومي و دادگاهها وكيل را بعنوان وكيل خوب جلوه مي دهد و همين امر خيلي مهم خواهد بود ، گرچه ممكن است تاثير آن فوري و آني نباشد ، بعلاوه اجر معنوي آن قابل قياس باماديات نخواهد بود و از ياد نبريم كه روزيِ ما مقدر شده و روزي رساننده خالق هستي است . در هرصورت به نظر مي رسد وظيفه انساني ، اخلاقي ، شرعي و قانوني وكيل اقتضاي اين امر را دارد كه به هرنحو ممكن (بــطور متعارف ) درجهت اصلاح بين طرفين بكوشد .


همانطوري كه قبلا نيز گفته شد ازجمله مشاغلي كه به عنوان شغل شريف شناخته شده اند وكالت وقضاوت است ، اينكه چرا اين مشاغل را شريف دانسته اند داراي عللي است يكي از علل آن قطعاً فرض عالمانه عمل كردن شاغلان اين مشاغل ونقش علم ومعنويت وانديشه وتفكر در اين دو شغل است ، عالمانه كار كردن نيز مستلزم داشتن روحيه علم جويي ، مطالعه وتحقيق وانتقادپذيرمي باشد زيرا علاوه براينكه علم حقوق بسيار گسترده است ، موضوع هاي حقوقي نيز فوق العاده دامنه داربوده ، هرروز گسترده تر مي گردد ، واز همه مهمتراينكه چنين اموري زائيده فكر انسانها مي باشند هرانساني خود دنيايي گسترده است ، بنابراين يك وكيل خوب براي درك صحيح قضايا ناچار به داشتن تجهيزات اوليه مي باشد . داشتن مدرك كارشناسي يا كارشناسي ارشد واز اين قبيل كفايت نمي كند ، بنابراين براي انجام دفاع عالمانه و انجام وظيفه بهتر يا قضاوت عادلانه ،صرف استناد به ظاهر چهار ماده قانون كه ممكن است در زمان وضع آن حتي تصورحدوث موضوع پرونده براي واضعين آن امري محال بوده باشد ، نمي تواند راه گشا و رافع تكليف وظيفه وكيل ياقاضي باشد.


بنابراين به هيچ وجه مطلوب نيست كه وكيل يا قاضي بطور قالبي فكر كند وقدرت استنباط واستدلال منطقي را از خود سلب نمايد و نتواند يا نخواهد اين گونه استدلالها را بپذيرد ، بلكه بايد پذيراي استدلالهاي منطقي ومستند عقلي ويافته هاي فكري وعلمي جديد باشد وبه هيچ وجه شايسته نيست كه درمقابل آن به روشهاي غير علمي پاسخ دهد .


از طرفي انجام تكليف در اين مشاغل مستلزم جهد وكوشش واجتهاد است كه در هر پرونده اي بايدبه نوعي انجام شود ،‌بنابراين كسي كه به اين مهم عمل نمايد بعيد است دچار بي مسووليتي ، روزمرگي وبي تفاوتي در مقابل قضايا گردد ، زيرا عالمانه عمل كردن واجتهاد نمودن علاوه براينكه مستلزم پويندگي وتلاش است ، خود موجب پويايي وپيشرفت عامل به آن مي شود واز اين رو كسي كه اين چنين عمل نمايد اصولاًازكار خود لذت مي برد و قطعاً در هر موضوعي به يافته هاي جديدي هم دست مي يابد كه به نوعي مي تواند در امور ديگر كمك كار اوباشد . بنابراين كسي كه بابي تفاوتي وبي مسووليتي عمل نمايد شايد بتوان گفت كه شرافت شغلي را رعايت نكرده است وعمل اواز حداقل ارزش برخوردار مي باشد وممكن است دچار عقوبت اخروي نيز گردد . وشايد به همين دلايل است كه پيشوايان ديني فرموده اند : دانشمندان حاكمان برمردمند وفضيلت دانشمند برديگران مانند برتري پيامبر بر امت است .


شجاعت خصيصه لازم براي وكيل دادگستري است . وكيل دادگستري ، آنگاه كه لازم بداند ، برخلاف جهت آب شنا ميكند : دفاع ازمخالفين حكومتها را برعهده ميگيرد . از كساني دفاع ميكند كه بخت ازايشان برگشته و مغضوب دولتها و دولتمردان واقع شده اند .
بيجهت نيست كه بسياري از وكلاي مدافع ، آزادي و آبرو و مال وحتي جان خود را بر سر سوداي تضمين حق دفاع مردم در جوامع مختلف گذاشته اند .
پس يك وكيل خوب و موفق بايد تلاش نمايد كار ماهيتاً با ارزش وكالت وقضاوت را نه صرفاً به ديد مادي وكسب در آمد وشغلي براي امرارمعاش بلكه به نيت احقاق حق واجراي عدالت و دفع ظلم وحل مشكلات انسانها دنبال كند و جنبه معنوي كار را از ياد نبرد كه ارزش آن بسيار گرانبهاست واز فرصت به دست آمده واختيار و تواني كه جامعه در اختيار او نهاده است نهايت استفاده را جهت خدمت واقعي با تجهيز خود به علم واخلاق وكمال شغلي ببرد .


تجربه ی دو:
ابتدا باید دوره لیسانس رشته حقوق را طی کنید سپس در آزمون کانون وکلا یا مرکز مشاورین وکلای دادگستری شرکت نمائید  تا بتوانید یک حقوقدان با تجربه کاری شوید در حال حاضر کار وکالت در ایران بسیار سخت و پر استرس است و دادگاهها به وکیل اعتماد و احترام نمی گذارند و برخی از همکاران مجبورند از راههای غیر متعارف و برخلاف شان وکیل و حقوقدان تحصیلکرده عمل کنند.


تجربه ی سه:
سینا قنبرپور: تعداد جذب دانشجو با نیازهای حقوقی جامعه هم‌خوانی ندارد. از طرفی هم نمی‌توان راه تحصیل را بست. پس باید ترتیبی داد که علاقه مندان بدانند که با این خوانده ها و دانسته های حقوقی چه بازار کاری متوجه آنهاست. بیشتر دانشجویان حقوق ذهنیتی متفاوت از واقعیت حاكم بر جامعه دارند و همین موجب سرخوردگی آنان هنگام ورود به بازار کار می شود.


تجربه ی چهار:
بهمن کشاورز:اینكه جوانی را برای ورود به این حرفه تشویق بکنم یا نه، نیازمند یك‌سری اطلاعات و ویژگی‌های فردی از اوست. مثلا میزان مقاومت، جنگندگی، صبوری و بسیاری شرایط دیگر؛همین ‌طور دیدگاهش به زندگی و علاقه‌اش به عدالت. اینك همكاران جوان ما با مرارت و سختی بسیار به زندگی ادامه می‌دهند و متاسفانه مبنای قیاس هم معمولا اقلیت بسیار كوچك‌ترند. طبیعی است كه در وضعیت بسیار نامناسبی از نظر مالی و كاری باشند. به عبارت دیگر، كسانی باید وارد این حرفه شوند كه صرف نظر از مسائل مالی، علاقه و دغدغه‌هایی در زمینه عدالت داشته باشند؛ آن‌ها باید برای ورود به این حرفه ترغیب شوند.


► اطلاعات دانشگاهی رشته حقوق
فرصت های شغلی رشته حقوق ◄

مطالب مرتبط
بنر