طنز/ دیوان اشعار محمود احمدی نژاد

پنجشنبه ، 17 مرداد 1392 ، 03:19

 

بهر نوشت: چند ماه پیش روزنامه ایران خبر داده بود که آقای محمود احمدی‌نژاد شعرهایی را که در دوران هشت‌ساله دولتش و در مناسبت‌های مختلف سروده است، گردآوری می‌کند و درنهایت این مجموعه در قالب یک کتاب منتشر خواهد شد؛ اما آقای حسینی وزیر ارشاد دولت دهم، در مصاحبه با مهر در این‌باره اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته چنین مجموعه شعری را ندیده است.

دیروز نسخه‌ای خطی به نام «دیوان محمود» به دستمان رسیده است که نمی‌دانیم متعلق به آقای احمدی‌نژاد است یا نه. آن را اینجا با شما به اشتراک می‌گذاریم تا «راستی‌آزمایی» کرده باشیم. همانا این روزها آزمایش راستی و راست‌بودن از واجب‌ترین امور است. اگر هر فرد راست و اصولگرا باشد، عملکردش مورد تایید ماست، نباشد، عملکردش معیوب است. از ما گفتن. اصرار نکنید.

هنگام غبارروبی از صندوق ذخیره ارزی:
حالا می‌فهمم خالی یعنی چه حس و حال!
خالی یعنی بی‌تو بی‌تو یعنی خالی
خالی یعنی بی‌تو بی‌تو یعنی... خالی!

در نامه به رییس‌جمهوری کومور:
روی کدام تپه پابرهنه دویده‌ای؟
که همه‌جا گل روییده است!

برای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
زندگی هلویی است سرخ
گاز باید زد آن را با پوست

دیدار با دیپلمات مغایر فرهنگی در برزیل:
انگشت‌ها را/ دیدی تو تک‌تک
ما پنج انگشت/ هستیم با هم
با هم شریک‌ایم/ در شادی و غم
گرچه جداییم/ ما پنج انگشت
چون جمع گردیم/هستیم یک مُشت

دیدار اول با هوگو چاوز:
حالا نمه‌نمه بیا کار سیاسی/ هوگو چاوز بیا دیپلماسی/
میگم دست بده هومن/ میگه اسمم هوگوئه! نه هومن!/
حالا هوگوئه، موگوئه، توگوئه، لوگوئه، هر چی باشه، هوگو باشه/ هوگو چاوز یه‌دونه باشه، چکمه سفید پاشه!/
اگه خواب نمونی و بیدار بشی/بعد دو سال راه میندازیم یه شرکت گنده لوله‌کشی/
لباس محلی برام می‌پوشی.../ منم کاپشن پاییزه کشی!

برای مرد بهاری، مهندس اسفندیار:
تا تو نگاه می‌کنی کار من آه‌کردن است
‌ای به فدای چشم تو، این چه نگاه‌کردن است

درباره تسلی در ونزوئلا:
تو رو آغوش می‌گیرم/ هوا تاریک‌تر میشه

بعد از گرانی گوجه‌فرنگی:
گوجه را دست تو دید/
غضب‌آلود به من کرد نگاه/
گوجه دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک/
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم/
که چرا محله آن‌ها گوجه ارزان نداشت

برای بغل‌دستی مرتضی حیدری در مناظره‌ها:
سکوت قلبتو بشکن و برگرد/
نذار این فاصله بیشتر از این شه/

درباره روزهای آخر
‏چه شب‌هایی سفر کردم به‌دنیای تخیل/
تو به من خندیدی حتی به من مجوز دانشگاه دادین


اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

 

► رفاه بدون کارگر شد
سیر نزولی صدور کارت‌های بانکی ◄

مطالب مرتبط
بنر