داستانک/ بن بست!

پنجشنبه ، 4 مهر 1392 ، 06:41


به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛ به من گفت: نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم. وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!

 

 

 

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

► عکس/ یک روز معمولی در خوابگاه پسران!
کاهش 10 تا 30 درصدی قیمت گوشی موبایل در بازار ◄

مطالب مرتبط
بنر