مدل توسعه اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی

يكشنبه ، 11 خرداد 1393 ، 12:10

 

بسیاری کشور ها در  طول تاریخ توسعه اقتصادی بالایی را تجربه کرده اند. بسیاری از آنها چون کره جنوبی از حمایت های غربی برخوردار بوده و برخی هم مستقل عمل کرده اند.

به گزارش بانکی دات آی آر، در این بین مدل توسعه ای کشور آلمان به عنوان طرف اصلی شکست خورده در جنگ جهانی بسیار جالب توجه بوده و بسیاری نکات را می توان از آن آموخت.

در حال حاضر هم آلمان یکی از قدرتمند ترین کشور های اتحادیه اروپاست که با وجود بحران های اقتصادی وضع نسبتا مناسبی دارد.

کشور آلمان مانند انگلیس ، پرتغال ،فرانسه و یابسیاری از کشور های استعماری دارای سابقه حیات طولانی نیست و به عنوان یک کشور مستقل تنها 140 سال قدمت دارد.

آلمان پیش از جنگ جهانی

پیش از جنگ و در زمان امپراطوری ویلهلم اول بیسمارک صدر اعظم آلمان بود. اگر چه ویلهلم اول عنوان امپراتور آلمان را بر خود داشت ولی این بیسمارک بود که بسیاری از معادلات سیاسی و اقتصادی این كشور را سامان می‌داد.

بیسمارك یك نظام آرام وشفاف سیاسی و اقتصادی بر آلمان حاكم كرد كه برای این كشور آرامش اجتماعی طولانی‌مدت را به وجود آورد. دوران حكومت بیسمارك همراه با رشد چشم‌گیر اقتصادی و صنعتی همراه بود. به هر روی در دوران ویلهم دوم آلمان وارد جنگ جهانی اول شد و تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی آلمان از این برهه زمانی آغاز شد.

 

آلمان هیتلری

درسال 1932 حزب ناسیونالیست سوسیالیست به رهبری هیتلر صاحب اکثریت آرا شد و جموری وایمار سقوط کرد.

اقتصاد آلمان نازی نه سوسیالیستی بود ونه سرمایه داری بلکه اقتصادی میانه رو بود به طوری که سوسیالیست بود ولی از سرمایه گذاری خصوصی حمایت می کرد .

هیتلر خواستار دستیابی به عظمت آلمان پیش از جنگ جهانی اول بود از این رو آلمان رو به پیشرفت داشت اما این پیشرفت بیشتر جنبه نظامی را مد نظر قرار داده بود و پیشرفته ترین سلاح ها را ساخت.

سرانجام بلند پروازهای هیتلر آلمان را دوباره وارد جنگ بزرگی کرد که همان جنگ جهانی دوم(1939) بود و حدود 5میلیون کشته برای آلمان به جای گذاشت .

در این زمان تعداد زنان به مراتب بیش از مردان بود چون بخش عظیمی از مردن در جنگ کشته شده بودند کمک های متفقین پس از جنگ از جمله کمک آمریکا در جریان طرح مارشال به آلمانی ها حیات دوباره بخشید.

بازگشت آلمان

ه طور کلی بازسازی اقتصاد آلمان پس از جنگ براساس مکتب نئولیبرال بود.

مکتب نئولیبرال از تناقض های موجود در آزادی انسان جلوگیری می کند ،یعنی از یک طرف آزادی فردی انسان را حفظ می کند و از طرف دیگر مانع خودکامگی انسان می شود .

دکتر لودلیک ارهاد کسی که از او به عنوان معمار اقتصاد آلمان یاد می شود ،به این مکتب گرایش داشت او معتقد بود که تنها راه نجات آلمان از این وضعیت سخت ،سیاست اقتصاد آزاد است .

و اجرای طرح های خصوصی سازی از جمله کارهایی بود که او انجام داد ، تغییر واحد پول آلمان (مارک آلمان جایگزین مارک رایش شد که در آن زمان رایج بود )

این کار باعث شد که حدود93درصد از عرضه ی بی جای اسکناس که باعث تورم می شد جلوگیری شود .

اقدام دیگری که دکتر ارهارد انجام داد ،لغو هر گونه اعمال محدودیت و کنترل قیمتی بود این اقدام او سبب گردید که مردم به جای قبض جیره بندی به مارک آلمانی احتیاج داشته باشند،به تبع آن نرخ عرضه افزایش پیدا کرد که به سیاست رفرم پولی معروف است .

با این تغییر حال و هوای کشور عوض شد و مردم فهمیدند که پولی را که به دست می آورند خیلی با ارزش تر از پول قدیمی است و پول بار دیگر واسطه ای برای مبادله شد .

از آنجایی که جنگ ، شکست و از هم پاشیدگی انگیزه ی جدیدی را برای سازندگی و بازسازی کشور به وجود آورد آلمانی ها از ویژگی های شخصیتی شان مبنی بر سخت کوشی ،دیسیپلین ،خونسردی و سرمایه گذاری بهر جسته و به مرور مسیر پیشرفت را طی کردند.

اما اگر بخواهیم یک عامل را برای پیشرفت آلمان ذکر کنیم همانا سرمایه داری خصوصی و حمایت از آن می باشد.

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

 

► 100 میلیون سیم کارت برای 80 میلیون نفر!
سرمایه دارانی که اعدام شدند را بشناسید ◄

مطالب مرتبط
بنر