هنر برقراري ارتباط موثر

پنجشنبه ، 16 بهمن 1393 ، 10:30
بانکی دات آی آر: از ويژگي هاي افراد موفق مي توان مهارت و توانايي آنها دربرقراري ارتباط موثر با ديگران دانست. با درک اين مطلب آيا فرد موفقي در اين زمينه مي باشيد؟

مقدمه:

ايجاد ارتباط از راههاي مختلفي صورت مي پذيرد. سه راه حل كلي آن عبارتند از :

الف) خوب گوش دادن. ب ) چگونه سخن گفتن. ج) همگام شدن.

در اين مطلب به طورخلاصه به اولين و ساده ترين راه ايجاد يك ارتباط موثر يعني خوب گوش دادن مي­پردازيم.

● ايجاد ارتباط- خوب گوش دادن

"به حرفهاي ديگران خوب گوش دهيد"

يكي از روشهاي مهم در برقراري ارتباط موثر و درك بهتر مخاطب خود و ايجاد شرايطي كه او نيز بتواند شما را بهتر درك كند، گوش دادن پويا است، كه هنريست همپاي سخن گفتن و كسي كه بخوبي به صحبتهاي ديگران گوش مي سپارد مي تواند رابطه خوبي با آنها برقرار كند. واژه" گوش دادن" توسط "كارل راجرز" در بررسيهاي روانشناختي دهه هاي 1940 و 1950 مورد توجه قرار گرفت. "راجرز" به مهمترين مانع بر سر راه ايجاد ارتباط موثر اشاره مي كند و در ضمن آن، درباره گرايش افراد به ارزيابي و داوري كردن در رابطه با نقطه نظرهاي ديگران توضيح مي دهد. او ميگويد:

"ارتباط واقعي زماني ايجاد مي شود كه به سخنان مخاطب خود به خوبي گوش فرادهيم، منظور اين است كه به گفته ها و طرز تلقي و نقطه نظر هاي مخاطب خود به گونه اي خاص گوش فرادهيم به گونه­اي كه متوجه شويم او چه منظور و چه احساسي دارد تا به قالب فكري او در مورد حرفي كه مي زند نزديكتر شويم. درك همدلانه، روش بسيار موثري است كه مي تواند تغييرات فراواني در شخصيت ايجاد كند" بنا براين گوش دادن موثر به مخاطب بدين معناست كه بتوان مانند او ديد، شنيد و احساس كرد. در واقع اين نوعي همگام شدن و برقراري ارتباط مؤثر است.

در رابطه با همگام شدن و همزباني روحيه شما با مخاطبان، سرعت صحبت و حتي هم نفس شدن شما با آنها، ارتباط موثرتري ايجاد مي كند و درك متقابل شما و او را به حداكثر مي رساند. با همسان كردن روشهاي ادراكي خود با مخاطبتان تضمين مي­كنيد كه شما و او در سطح مشابهي ارتباط برقرار مي سازيد.

اما بايد به اين مساله توجه داشت كه حتي اگر منظور و نيت مخاطب خود را به درستي درك كنيد، ممكن است هنوز در بسياري مواقع اشخاص از معناي پنهان در پس پرده سخن خود، آگاه نباشند. از جمله راههاي اطلاع از معاني پنهان و در پس پرده، استفاده از كليد "چرا" است، اما كلمه پرسشي "چرا؟" نيز مي تواند مشكلاتي ايجاد كند. وقتي از ما مي­خواهند براي گفته يا رفتار خود دليلي بياوريم، از ما سوالي شبيه"چرا دير كردي؟" يا "چرا آن كار رابموقع انجام ندادي؟" مي شود.اين طرز سوال كردن گاه در شخص مخاطب احساس تحقير و يا جبهه گيري ايجاد ميكند، بخصوص اگر با لحني متهم كننده مطرح شود، داوري منفي را به مخاطب شماانتقال مي دهد.

راه ديگر براي اطلاع از معاني پنهان در پس سخنان ديگران، طرح كلمه سوالي "چه" است. اين كلمه پرسشي و كلماتي چون چه كسي؟ كدام؟ كجا؟ اگر به شكل تهديد كننده اي مطرح نگردد اغلب جواب هاي مشخصي فراهم مي­آورد.

در كل بايد به اين نكته توجه داشت كه سؤالاتي كه با "چه؟" شروع مي شوند، درمقايسه با جملاتي كه با "چرا؟" شروع ميشوند جواب مشخصتري به دست مي دهند. طرح جملات سوالي با "چرا؟" اغلب منجر به تعميم دادن يا گرفتن موضع تدافعي، ميشود.

در انتها ضمن صحبت با مخاطب خود اقدامات زير را انجام دهيد:

¨ با آرامش خاطر و اطمينان بنشينيد و نگاهتان را به چشمان مخاطب خود بدوزيد.

¨ با دقتي وسواس گونه به حرفهايش گوش دهيد.

¨ در صورت نياز از او توضيح بخواهيد، زيرا افراد خوششان مي­آيد و اين تصور ايجاد مي­شود كه مطالبشان مهم بوده و شما به آن توجه داريد.

¨ اگر صلاح دانستيد، درپايان صحبتهايتان با ديگران با صراحت اظهار نظر كنيد و در صورت نياز پيشنهاد داده ولي بياد داشته باشيد كه اگر مي خواهيد پيشنهادي ارائه دهيد، سعي كنيد اصول و ضوابط لازم را در نظر بگيريد، پيشنهاد و طرحهايي كه فقط موارد ايراد را در نظر مي گيرند، پذيرفته نخواهند گرديد.

* در انتها يادتان باشد شما همان حسي كه در ديگران به هنگام گوش دادن به سخن شما انتظار داريد را بايد در خود ايجاد كنيد.

منبع: linkedin
کوروش میرزاخانی

► پروپوزال چیست و چه کاربردی دارد؟
این ده اپلیکیشن اندرویدی نه‌چندان معروف را امتحان کنید ◄

مطالب مرتبط
بنر