آیا امریکا ورشکست خواهد شد؟

سه شنبه ، 21 آبان 1387 ، 11:59

ایسلند یکی از قربانیان بحران اخیر بانکی است. کشور کوچک و تا همین چند روز پیش ثروتمندی که در آستانه ورشکستگی است و به حتی کرملین برای کمک دست دراز کرده است. بدهی خارجی این کشور تقریبا 8 برابر تولید ناخالص داخلی این کشور است و بیش از 80 درصد بدهی این کشور در حقیقت بدهی بانکهای این کشور به طرفهای خارجی است. اخیرا و با شروع اوج گیری بحران اخیر، مشتریان خارجی بانک های ایسلندی متوجه شده اند که نمی توانند پول خود را از بانکهای ایسلندی پس بگیرند. ایسلند بانکهای خود را ملی کرده است، بورس ایسلند تا همین دیروز بسته بود و به محض باز شدن حدود 80 درصد ارزش خود را از دست داد. سوال این است که با توجه به اینکه حجم بدهی های امریکا در حدود 10 هزار میلیارد دلار است، آیا ممکن است امریکا، که بحران هم از آنجا شروع شده است، ورشکست شود؟ پیش از جواب دادن به این سوال اجازه بدهید مقدمه ای درباره چگونگی قرض گرفتن پول به وسیله دولتها بنویسم.

وقتی دولت کشوری مانند کشور ما ایران با کسر بودجه مواجه است چند راه حل در پیش رو دارد. انتشار پول، که در چند دهه اخیر با بی مسئولیتی کامل انجام گرفته است، راه اول است.
پرانتز اول: همانطور که می دانیم اگر درصد افزایش نقدینگی به مراتب بیش از درصد افزایش تولید داخلی باشد این افزایش نقدینگی به تورم منجر می گردد. تورم ایران هم از همین جنس است. تورمی که تنها و تنها ریشه پولی دارد. راه حل آن هم استفاده از ابزارهای پولی به وسیله بانک مرکزی است. ابزارهای پولیی که بعضی از آنها باید ایجاد شوند و بوسیله بانک مرکزی که با این بانک مرکزی تفاوت کلی دارد در جهت مهار تورم استفاده شوند.
راه حل دوم قرض ریال از مردم در داخل است. انتشار اوراق مشارکت بوسیله دولت (یا انتشار اوراق قرضه) وسیله ای برای قرض ریال است. به دلیل تورم بالا در ایران، دولت عملا توانایی قرض بلند مدت را ندارد. اوراق مشارکت در ایران تا آنجا که من میدانم معمولا سه ساله اند. انتشار اوراق قرضه بلند مدت مثلا سی ساله عملا در ایران غیر ممکن است.
راه حل سومی که در ایران متاسفانه تا چندین سال پیش عملا جزئی از بودجه کشور هم بود تکلیف کردن بانکها به مخارجی بود که دولت آنها را تکلیف می کرد. مثلا یک بانک موظف بود که بزرگراه قزوین-زنجان را بسازد یا صندوق بازنشستگی بزرگراه قم-کاشان را بسازد و پروژه هایی از این دست. این روش تهیه پول برای مخارجی که بایستی به وسیله دولت تامین مالی گردند یکی از بدترین انواع دست اندازی ها به اموال مردم و به نوعی خیانت بانکها به امانت مردم است. متاسفانه هنوز هم دولت دست از سر بانکها بر نداشته است و خود بانکها هم امانتداران خوبی برای پول مردم نبوده اند.
اگر هم زمان با کسر بودجه، دولت با کسر ارز خارجی هم مواجه باشد، در آن صورت دولت دست به استقراض خارجی می زند. نحوه استقراض هم به این ترتیب است که معمولا به سراغ بانک خارجی معتبری می روند و تقاضای وام می کنند. چون پس گرفتن پول از کشوری مانند کشور ما همراه با ریسک در نظر گرفته می شود، نرخ سود بانکی پرداختی معمولا بالا و حتی دو رقمی است. به دلیل درآمد بالای نفت فعلا دولت نیازی به استقراض خارجی ندارد.
دولت امریکا هم کسری بودجه عظیمی دارد. کسری بودجه امسال این دولت (بدون احتساب بودجه نجات موسسات مالی)حدود 500 میلیارد دلار است که رکوردی تاریخی است و تخمین زده می شود که این کسری در سال آینده به بیش از 700 میلیارد دلار برسد. برای جبران این کسری بودجه، دولت امریکا، دلار قرض می گیرد. طریقه قرض پول هم انتشار اوراق قرضه است. عمده ترین خریداران باند دولتی هم موسسات زیر نظر خود دولت امریکا هستند که یکی از این خریداران فدرال رزرو یا همان بانک مرکزی امریکاست که به هر میزان که خود تصمیم بگیرد و منطبق با سیاستهای پولی فدرال رزرو باشد باند دولتی می خرد. در مقابل خرید این اوراق قرضه، فدرال رزرو پول چاپ شده خود را در اختیار دولت قرار می دهد. کشورها و موسسات و افراد خارجی هم طلبکار بیش از 25 درصد این بدهی ها که بالغ بر 2500 میلیارد دلار است می باشند. ژاپن و چین، هر کدام با بیش از 600 میلیارد دلار، بزرگترین دارندگان خارجی اوراق قرضه دولت امریکا هستند. در حقیقت قسمت عمده ای از ذخائر ارزی جهان همان بدهی های امریکا به کشورهای خارجی است.
با این اطلاعات اجازه بدهید به سوال بالا برگردیم: با توجه به اینکه حجم بدهی های امریکا در حدود 10 هزار میلیارد دلار است، آیا ممکن است امریکا که بحران هم از آنجا شروع شده است ورشکست شود؟
جواب این است که خیر و به دو دلیل:
اولا، در هنگام بحرانی چنین بزرگ در سیستم مالی جهانی، تنها روش امن برای محفوظ نگه داشتن پول بسیار خرید باند دولتی از یک دولت بزرگ است. دولت های کوچک مانند ایسلند قابل اعتماد نیستند. توجه کنید که دولت امریکا تا همین چند روز پیش فقط دارائی های افراد تا 100000 دلار را در بانکها تضمین می کرده است. (برای مقابله با بحران عدم اعتماد به بانکها تغییراتی در این قانون داده شده است از جمله اینکه حد اقل پول تضمین شده در بانکها به 250000 دلار افزایش یافته است و تحت شرایطی و برای یک دوره محدود دارائی های بزرگتر هم تضمین می شوند.) به همین علت در بحران اخیر بسیاری از سرمایه گذاران پول خود را از بانکها بیرون کشیدند و شروع به خریدن باند دولتی، به خصوص اوراق قرضه کوتاه مدت کرده اند. همین امر باعث کاهش شدید نرخ بهره اوراق کوتاه مدت در امریکا شد. (به عبارت دیگر قیمت این اوراق را افزایش داد.)
به همین دلیل، دولت امریکا به هیچ وجه در مقطع فعلی از کمبود سرمایه رنج نمی برد. همه می خواهند به این دولت قرض بدهند تا دارائی خود را حفظ کنند و در این شرایط صحبت از ورشکستگی امریکا به شدت به دور از واقعیت است.
ثانیا، تمام قروض امریکا به دلار است. کشوری که تمام قروضش به واحد پول آن کشور است منکر پرداخت بدهی های خود به طلب کاران نمی شود. (گر چه روسیه یک بار این کار را کرده است!) اگر هیچ چاره دیگری موجود نباشد آن کشور می تواند فقط با چاپ پول بیشتر بدهی های خود را بپردازد. به این کار پولی کردن بدهی یا monetizing debt گفته می شود. گر چه این کار عواقبی مانند تورم بسیار می تواند داشته باشد. ولی در همان حال تضمینی است برای اینکه آن دولت بدهی اسمی خود را پرداخت می کند. البته انجام این کار به وسیله دولت امریکا تقریبا محال است.

منبع: وبلاگ اقتصادانه (حجت قندی استاد اقتصاد)

► سقوط سال 2009 در راه است
منابع قرض الحسنه در جاده انحرافي ◄

مطالب مرتبط
بنر