كاربرد شناسايي چرخه حيات سازمان در انتخاب راهبرد عارضه يابي سازماني (قسمت دوم)

سه شنبه ، 5 فروردين 1399 ، 10:02
درمقابل، مدل 10مرحله اي چرخه عمر سازمان آدیزس که یکي از مدلهاي رايج  برای رشد و تغییر سازمان مي باشدبه شرح توضيحات زير است:

 1-ایجاد (Courtship): در اولین دوره از حیات سازمان، موسسین درفکر محک زدن ایده ها و  بررسی برنامه ها هستند که امکان تحقق آنها در آینده وجود دارد. تولد زمانی محقق میشود که ایده ها قابلیت آزمایش و موفقیت داشته باشند. و در صورتی که ارزیابی کافی صورت نگیرد احتمال مرگ در تولد وجود خواهد داشت. سازمان در این مرحله به تعهد بیش از هرچیز دیگری نیاز دارد.

2- طفولیت (Infancy): در این مرحله عمل اهمیت بیشتری نسبت به تفکر پیدا میکند چون چون هرچه خطر پذیری سازمان بیشتر شود، مسئولیت برای کسب موفقیت نیز افزایش خواهد یافت. این دوره، به دوره مدیریت در سازمان معروف است و دو عامل وجود مالی و انگیزه پیشرفت به عنوان دو عامل جهت ادامه حیات سازمان مطرح است. بنیانگذاران براین باورند که به منظور تداوم و رشد سازمان، بایستی باتوسعه ایده های خود، سازمان را به کسب درآمد برسانند.

3-رشد سریع(Go-go): سازمان در این مرحله بر محور ساماندهی می شود و با کسب وجود مالی کافی، به بازار گرایش پیدا می کند. تفکر و اندیشه فروش در عملیات بازاریابی متحلی می گردد. سازمان در مقابل فرصت ها بدون برنامه ریزی مشخص واکنش نشان می دهد و در واقع محیط، سازمان را کنترل میکند. سازمان در مرحله رشد سریع نیاز به ساختار دهی و نظام مندی خواهد داشت.

4- بلوغ (Adolescence): در این مرحله از عمرمفید سازمان، شاهد تولد مجدد سازمان خواهیم بود. و این تغییر به دشواری انجام می شود. تعارض بین اعضاء قدیمی تر در مقابل افرادی که جدید به سازمان وارد میشوند، ناهماهنگی  در اجرا و بی ثباتی در اهداف سازمانی از مشخه های این دوره تلقی می گردد. از علل عمده وقوع این مشکلات می توان به جابجایی در اهداف، تغییر و تحول مدیران و تفویض اختیار اشاره کرد. سازمان در این مرحله لازم است از کار بیشتر به کار با اندیشه روی آورد.

5- تکاملPrime)): در این مرحله مأموریت و نقش افراد جهت دسترسی به اهداف مشخص میشود. رشد و توسعه سازمان بلحاظ وجود تمرکز و اهداف روشن به نقطه مطلوبی رسیده است. در حقیقت این مرحله نقطه بهینه حیات سازمان است و سازمان تلاش می کند در وضعیت تعادل باقی بماند. نهادگرا بودن، وجود سیستمهای منظم و خلاقیت از ویژگیهای این مرحله است و رسیدگی به نیازهای مشتریان با برنامه ریزی در سازمان بوجود می آید.

6- ثباتStability)): این دوره اولین دوره پیری در چرخه حیات سازمان است و در شرایطی است که سازمان به انتهای دوره رشد خود رسیده است. تاکید بیشتری به دستاوردهای گذشته نسبت به برنامه های آینده وجود دارد و این خود انتظار رشد در سازمان را کاهش می دهد. سامان در این دوره علیرغم  ثبات در بازار و وجود قابلیت های اداری و یکپارچگی، از فعالیت های کارآفرینی بهره نمی برد. سازمان در ابعاد منابع انسانی نیز دچار عوارضی می شود، مثلا ممکن است مدیران بصورت مولد و با انرژی فعالیت نکنند یا در برخی تصمیمات مانع پیشرفت امور گردند و میزان انعطاف پذیری آنان کاهش می یابد.

7- اشرافیت(Aristocracy): در این مرحله سازمان ثروتمندی را تجربه کرده و تشریفات رایج می شود. نوآوری کاهش می یابد و منابع مالی جهت کسب سود و تشکیلات صرف می گردد. مدیران قوانینی را اجرا می کنند که ریسک کمتری داشته باشد وتحرک چندانی را ایجاد نکند چون آرامش در مسیر را ترجیح می دهند. فضای سازمان به شکل کاملاً رسمی شکلی می گیرد و انعکاس نظرات به کندی صورت می پذیرد.

8- اتهام متقابل(Recrimination): سازمان در این مرحله، که به مرحله بروكراسي اوليه معروف است، علیرغم داشتن سیستمهای فراوان اما عملکرد اندکی دارد. از اینرو پیوستگی لازم را با محیط خارج ندارد و هیچ کنترل در آن دیده نمیشود. ارائه خدمات به مشتریان با پیچیدگی های بسیاری همراه است. کارکنان، به جای انجام وظایف محوله، تلاش دارند تا در سازمان دوام بیاورند و درگیری منافع درون سازمان رایج می‌شود. پرسش رایج این مرحله بجای اینکه چه باید کرد باشد؟ به چه کسی مقصر است تبدیل میشود. تعلیق در این مرحله رایج می شود و سازمان وارد مارپیچی رو به پایین می شود.

9- بروکراسی(Bureaucracy): در این مرحله از عمر مفید سازمان، بی نظمی و پراکندگی در سازمان حکمفرماست. سیستمهای پیچیده و دست و پاگیر امکان نوآوری و خلاقیت را سلب کرده است. سازمانهای بروکراتیک بر روندها و نظام ها و روزمرگی کارها متمرکز هستند. و کمتر بفکر ناکارآمدی بر اثر بزرگی سازمان می باشند. تنها راه سازمان در این مرحله وجود حمایتهای دولتی است. در غیر اینصورت باید منتظر مرگ سازمان باشند. گرچه اغلب در تلاش برای تجدید سازمان نابود می شوند اما طبیعتاً این اقدامات مرگ را به تعویض می اندازد زیر ادامه عمر سازمان مبتنی بر خواست مشتری نیست بلکه بیشتر براساس علایق سیاسی است.

 10- مرگ(Death): این مرحله زمانی اتفاق می افتد که تمام فعالیتها خاتمه یافته است، منابع مالی به اتمام رسیده است و توان و انرژی برای زنده نگهداشتن سازمان وجود ندارد و سازمان برای همیشه خاموش می گردد.


(حسينعلي حقي- دانشجوي دكتري تصميم گيري و خط مشي گذاري عمومي)


كاربرد شناسايی چرخه حيات سازمان در انتخاب راهبرد عارضه يابی سازمانی قسمت اول


► افزایش سرمایه 20هزار میلیارد ریالی بانک کشاورزی
سقف مبلغی صدور کارت های هدیه بانک کشاورزی افزایش یافت ◄

مطالب مرتبط
بنر