رزومه نویسی مهمترین وظیفه یک کارجو حتی پیش از در پی کار بودن است و در واقع بخش عمده ای از موفقیت کارجویان می تواند به رزومه ای که ارائه می دهند بستگی داشته باشد.
به گزارش بانکی دات آی آر، مهارت رزومه نویسی را هر کارجویی که داشته باشد، بخشی از راه را رفته و با رزومه خود می تواند کارفرما را متقاعد به خواندن و دقت در رزومه اش کند.
اما اوضاع وقتی خراب می شود که برخی رزومه را با دفترچه خاطرات شخصی اشتباه می گیرند و چیزهایی می نویسند که تنها خنده کارفرما یا هر خواننده دیگری را به دنبال دارد.
جمله هایی که در ادامه می آید از جمله خنده دار ترین و جالب ترین دغدغه های ذهنی است که برای برخی کارجویان در دنیا وجود داشته است!
توصیه می کنیم خواندنشان را از دست ندهید:
1. هر چه بیشتر حقوق بگیرم، سخت تر کار می کنم!
2. از کار قبلی ام اخراج شده ام، اما هنوز به مدیران قبلی ام مراجعه می کنم
3. داشتن مصاحبه برای من بسیار مهم است چون می خواهم کروات جدیدم را بزنم!
4. زن و شوهر که دنبال کار مشترک بودند، شعری که مشترکا سروده بودند، را در رزومه خود نوشتند!
5. ار حمله یک حیوان آبزی خطرناک جان سالم به در بردم!
6. برخی کارجویان در رزومه خود تنها اسم کوچک را می نویسند!
7. آیا چنین فرصتی به کسی مثل این (من) می دهید؟
فکر نمی کنم!
8. کارجوی محترم اصرار دارد که بابت انجام مصاحبه و وقتی که برای آن اختصاص می دهد باید پول بگیرد
9. کارجو یک لیمو را برای کارفرما فرستاده و نوشته: " من لیمو نیستم!"
10. اعتراف می کنم به این حقیقت که قبلا به خاطر حمله به رئیسم، بازداشت شده ام!
پیشنهاد می کنم برای اینکه مصاحبه خوبی داشته باشید ، حتما به این لینک سری بزنید :
► راه های آمادگی برای یک مصاحبه شغلی (2)
3 راهکار فوق العاده موثر برای موفقیت در مصاحبه شغلی ◄
در بیمارستان‌های این کشور، به جای اینکه اورژانس به محلِ حادثه برود به جای دیگری هدایت می‌شد و این یعنی بحران. حتی شرکت‌های خودروسازی نیسان و رنو هم بخش‌هایی از تولیدشان را به خاطر این ویروس تعطیل کردند.
روزی را در نظر بگیرید که تمام اهدافِ کاری‌تان به سرانجام رسیده است و حس می‌کنید لیاقت حقوقِ بالاتری دارید. این روز دقیقا همان روزی است که داشتنِ مهارت‌های ارتباطی به کمک‌تان می‌آید.
این زوجِ دوست داشتنی، وقت و هزینه‌ی زیادی صرفِ تبلیغات برای جذب مشتری کرده بودند؛ در نتیجه به مشتری‌های قدیمی کمتر از قبل توجه می‌شود و همین باعث شده تا مشتری‌های قدیمی ترک‌شان کنند.
فرض کنید در سازمانی مشغول به کار شده‌اید. ایده‌ی خوبی در مورد بهتر انجام دادنِ کارهای سازمان به ذهن‌تان می‌آید. اینکه چطور همکار یا مدیرتان را مجاب کنید ایده‌تان ارزشمند است، به مهارتِ فروشِ شما بستگی دارد.
دور و برتان را نگاه کنید. بینِ دوست و آشنا و همکلاسی‌های سابق و افراد فامیل، چه تعداد افرادی را می‌بینید که به دنبال تحصیلات عالیه (ارشد، دکتری، پست دکتری) رفته‌اند؟
البته کسب و کارها می‌توانند با تولید محصولات جدید، هدایای ارزشمند و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریانِ جدید را به سمت خودشان جذب کنند، اما چه جذبی؟
شاید وقتی صحبت از کارِ نوجوانان بشنوید، لبخند بزنید و از موضوع رد شوید. حق هم دارید، کار برای تحصیلکرده‌ها وجود ندارد، آن وقت نوجوان 14، 15 ساله کار پیدا کند؟
نوجوان‌ها معمولا برای نشان دادنِ حسِ بزرگ‌شدن، کارهای بزرگسالان را انجام می‌دهند. گاهی از خواهر و برادرِ کوچکتر مانندِ والدین مراقبت می‌کنند، گاهی مسولیت خریدهای خانه را بر عهده می‌گیرند و گاهی به سراغ کارِ نیمه‌وقت می‌روند.
لیزی در سال 2014 در 14 سالگی سایتی راه‌اندازی کرد و در آنجا دستور غذاهای سالم را قرار داد.