کارمندها هم انسان هستند

دوشنبه ، 12 بهمن 1394 ، 14:28

 

بانکی دات آی آر: دلایل زیادی برای ناراحت بودن وجود دارد، از طلاق و مریضی و مشکلات فرزندان گرفته تا کار زیاد و همکاری که روی اعصاب راه می‌رود. با توجه به تایم 8 ساعتی که در محل کار میگذرانیم طبیعی است که گاهی نتوانیم ناراحتی را به مدت طولانی در خود نگه داریم و با یک تلنگر بشکنیم و اشکمان جاری شود. البته گریه کردن به خودی خود مسئله‌ای ندارد، اما اینکه در محیط کار گریه کنیم تا حدی برای همکاران عجیب و برای خودمان کاملا ناخوشایند است. تازه این هم طبیعی است؛ دوست نداریم همکار یا مدیر چهره ضعیفی از ما ببیند. در این مقاله کاری به اینکه چرا در محل کار گریه می‌کنید یا باید/نباید گریه کردن کاری نداریم. حتی به اینکه همکارها برخوردشان چه باشد هم کاری نداریم، برای همکارها مقاله جداگانه‌ای لازم است. روی سخن این نوشته با مدیرهایی است که کارمندشان را ناراحت می‌بینند. می‌خواهیم ببینیم این مدیرها چطور باید با کارمندی که غمگین است برخورد کند.

 

خب از آنجایی که بنده روانشناس یا مدیر نیستم نمی‌توانم نظر کارشناسی بدهم. اما نکته‌ای که در طول عمر کاری‌ام برایم کاملا محرز شده این است که مدیرها دوست ندارند کارمندشان را از لحاظ احساسی ضعیف ببینند چه رسد به اینکه جلوی چشمشان گریه کنیم. جفری سانچز برک هم با من هم عقیده است. البته جفری استاد و محقق دانشگاه میشیگان است و حرفش پایه علمی دارد. جفری معتقد است آدم‌ها برای اینکه حرفه‌ای به نظر بیایند احساساتشان را کنار می‌گذارند، ولی عملا چنین کاری غیر قابل انجام دادن است چون انسان‌ها بُعد اخلاقی وجود خودشان را فراموش نمی‌کنند. آن ریمر نویسنده کتاب مدیریت احساسات در محل کار می‌گوید: گریه واکنش طبیعی بدن به استرس و اتفاقات ناخوشایند است. پس به جای اینکه  به احساسات کارمندتان بی‌توجهی کنید تا حرفه‌ایی جلوه کنید، روش‌های زیر را امتحان کنید، راهکارهایی که چندین محقق و استاد دانشگاه با تحیق و تجربه به دست آورده‌اند، اگر به نظرتان کار خودتان درست است باز هم پیشنهاد می‌کنم روزنامه‌وار این چند خط را بخوانید، ضرر نمی‌کنید.

 

 

 

خودتان باشید

در حالت عادی وقتی کسی را در حال گریه می‌بینیم به سمتش می‌رویم. سانچز برک معتقد است در اداره یا شرکت هم همین کار را بکنید. وقتی کارمندتان را در حال گریه می‌بینید ژست مدیریتی را کنار بگذارید، کنارش بروید، فکر کنید یکی از دوستان‌ گرمابه و گلستان‌تان است. در

وقتی در اداره یا شرکت کارمندی را در حال گریه می‌بینید عکس‌العملتان طبیعی انسان کمک به آن شخص است. هر چقدر هم که دلداری دادن بلد نباشید می‌توانید کنارش بشینید، دستمال کاغذی تعارف کنید، پیشنهاد قدم‌زدن بدهید. غرض این است که به آن شخص توجه نشان بدهید و او بدون خجالت یا احساس گناه احساسش را بروز دهد.

 

مسئله را دریابید

قدم بعدی فهمیدن دلیل ناراحتی کارمند است. گاهی اوقات دلیل ناراحتی کاملا واضح است، مثلا پروژه آنطور که برنامه‌ریزی کرده پیش نرفته است، اما وقتی به حرف‌هایش گوش می‌دهید می‌بینید از اینکه سرِ ماه شده  پول کافی برای پرداخت قرض‌هایش ندارد ناراحت است. کریمر از شما مدیرها می‌خواهد سوال‌های زیرکانه‌ای و زیرپوستی بپرسید تا از چند و چون ماجرا باخبر شوید اما با توجه به فرهنگ کشور ما اگر در این موقعیت سوالی بپرسید و کارمند جوابش را بدهد تا قیام قیامت درگیر سوال/جواب امروز خواهید ماند. خودتان بهتر می‌دانید که از فردای آن روز هر اتفاقی در محل ار بیفتد کارمند از چشم صحبت‌های آن روزش می‌بیند. برای این معضل هم خانم آن کریمر می‌گوید بهتر است به حریم خصوصی‌اش احترام بگذارید و فقط همراه او باشید، به شکلی که حس نکند تنهاست. البته در نظر داشته باشید که ممکن است نخواهد به رییسش اعتماد کند، یا مسائل شخصی‌اش را برای مدیرش بیان کند پس به هیبت مدیریتی‌تان بر نخورد.  اگر حس کردید که موضوع خیلی حادتر از یک مسئله کوچک و قابل حل است حتما با هدف حل مشکل و کمک به او، با همکاری که بیشتر از بقیه با او دوست است درباره مسئله پیش آمده مشورت کنید.

 

ساده بگیرید

اگر فهمیدید که مسئله شخصی است بهتر است خودتان را درگیر نکنید. به گفتن جمله "واقعا متاسفم"، "درک می‌کنم مسئله وحشتناکیه" اکتفا کنید. سخنرانی، مشاوره، نصیحت هیچکدام نه به درد شما می‌خورد و نه به درد او. اما اگر بخاطر مسائل کاری ناراحت است حتما به حرفهایش گوش دهید و از او بخواهید مسئله را تا حد ممکن باز کند که بتوانید به او کمک کنید. شاید یک مرخصی کوتاه مدت مشکل را حل کند، شاید لازم است کارش را سبک‌تر کنید. اگر مسئله کاری بود حتما دنبال راه‌حل باشید.

 

مشاوره ممنوع

محض رضای خدا مشاور نشوید. لحظات زیادی وجود دارند که دوست داریم فقط و فقط شنیده شویم. اگر شنونده خوبی نیستید لااقل مشاوره به او ندهید. اجازه بدهید هر کسی در حیطه کاری خودش کار کند. بهترین لطفی که می‌توانید در حق کارمند ناراحت انجام دهید این است که تشویقش کنید به یک مشاور مراجعه کند و بابت وقت مشاور هم نگران نباشد.

 

 

 

به عنوان پیشنهاد آخر به شما مدیر عزیز: نگذارید یک مسئله کوچک به یک بحران تبدیل شود و بعد به آن رسیدگی کنید. خودتان را آنقدر سفت و سخت نشان ندهید که هیچکس جرات نکند با شما حرفی بزند. شاید اگر کارمند بداند که از شما به عنوان مدیر می‌تواند کمک بگیرد خیلی از اتفاقات ناخوشایند روحی هم رخ ندهد.

 

بانکی: سمیرا همتی

► تولیدی لباس چقدر سودآور است؟
از تخفیف‌های گروهی استفاده کنیم یا نه؟ (2) ◄

مطالب مرتبط
بنر