بانکی دات آی آر: در پست قبل درباره چگونه به وجود آمدن عادت‌ها توسط مغز صحبت کردیم. دیدیم که مغز به خاطر راحت کردن فعالیت‌های خودش، بسیاری از کارها را به عادت تبدیل می‌کند تا مجبور نباشد هر بار موقع انجام‌شان به خودش زحمت بررسی آنها را بدهد. حالا در این مطلب درباره خلق عادت‌های جدید و کنار گذاشتن عادت‌های نامناسب حرف میزنیم. به دست آوردن تعدادی از عادت‌های خوب برای بسیاری از ما به آرزو تبدیل شده‌اند؛ عادتی مثل سحرخیزی! از طرفی ترک کردن تعدادی از عادت‌ها هم ما را به موفقیت‌های کوچک و بزرگ در زندگی و کار می‌رساند؛ عادتی مثل سیگار کشیدن!
واقعیت این نیست که مغز جای هر عادتی را با عادتی پر کند. بارها شنیده‌ایم که می‌گویند اگر قرار است عادتی را ترک کنید باید به موازات ترک آن عادت، عادتی جدید را جایگزین کنید. حقیقت این است که در زمان تغییر یک عادت، مغز هم عوض می‌شود. مهم این است که شما در ترک عادت خودتان تمرکز داشته باشید؛ مغز خودش عادتی جدید را جایگزین می‌کند. به این صورت که در زمان ترک یک عادت، مغز بقیه روتین‌های زندگی را دوباره برنامه‌ریزی می‌کند. پس زمانی که عادتی جدید به دست می‌آوریم، تمام زندگی‌مان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. درست مثل سازمان‌ها که با تغییر عادت‌ها، تمام رویه‌ی سازمان تغییر می‌کند. محققان آمریکایی معتقدند برای به وجود آوردن عادتی جدید حتما باید محرک و پاداشی داشته باشید. در اینجا بحث محرک و پاداش را با مثالی از کتاب «عادت قدرت» نوشته چارلز داهینگ توضیح می‌دهیم.
برای سال‌های سال مردم آمریکا مسواک نمی‌زدند. مسواک زدن در آمریکا کاری تشریفاتی بود که مردم از انجامش سر باز می‌زدند. یک شرکت تولید خمیردندان تصمیم گرفت به هر قیمتی که شده مردم آمریکا را تشویق به مسواک زدن کند. مدیر شرکت خمیرندادن پپسودنت تصمیم گرفت برای فروش خمیردندان‌هایش از کلود سی. هاپکیینز کمک بگیرد. هاپکینز تا به آن روز در دنیای تبلیغات جای خودش را باز کرده بود و به عنوان یکی از بهترین افراد این دنیا شناخته می‌شد. هاپکینز با تردید بسیار کار تبلیغات پپسودنت را به عهده گرفت و در مدت کوتاهی مردمی که فقط 7 درصدشان مسواک می‌زدنند را به 65 درصد رساند. تمام کار هاپکینز این بود که عادتی جدید در مردم ایجاد کرد. او در تبلیغات پپسودنت دو مورد اصلی را بیان می‌کرد: 1- هاله‌ی کثیفی رو دندان‌هایتان وجود دارد 2- با مسواک زدن دندان‌هایتان تمیز و لبخندتان زیبا می‌شود.
اتفاقی که هاپکینز با پپسودنت به وجود آورد در حال حاضر به عنوان یکی از ارکان بازاریابی شناخته می‌شود. اما جالب است بدانید هاپکینز از لحاظ علمی یک چرخه عادت را به وجود آورده است. دانشمندان معتقدند برای به وجود آوردن یک عادت باید سرنخی به مغز بدهیم. سرنخی که در مورد تبلیغات هاپکینز، وجود همان هاله کثیف روی دندان‌ها بود. بعد از اینکه سرنخ را یافتیم باید پاداشی را برای انجام دادن آن کار در نظر بگیریم. پاداش در استفاده از خمیردندان پپسودنت همان لبخند زیبایی است که هاپکینز به آن اشاره می‌کند. این مکانیزم وجود سرنخ و پاداش برای به وجود آوردن همه عادت‌ها صدق می‌کند. فرض کنید می‌خواهید روزانه چند دقیقه پیاده‌روی کنید (هم برای سلامتی و هم برای کاهش وزن). در این حالت می‌توانید برای خودتان پاداشی مثل نوشیدن یک لیوان آبمیوه خاص یا تماشای سریال مورد علاقه‌تان در نظر بگیرید. بعد از چندبار انجام دادن این شیوه، مغز به راحتی ان را تبدیل به عادت می‌کند.
بانکی: سمیرا همتی
► صدای جیرجیرِ کفش‌ها در محل کار؛ راه‌حل از بین بردن صدای نامطلوب کفش
فریلنسرها در کارِشان با چه مشکلاتی روبرو می‌شوند؟ ◄
در بیمارستان‌های این کشور، به جای اینکه اورژانس به محلِ حادثه برود به جای دیگری هدایت می‌شد و این یعنی بحران. حتی شرکت‌های خودروسازی نیسان و رنو هم بخش‌هایی از تولیدشان را به خاطر این ویروس تعطیل کردند.
روزی را در نظر بگیرید که تمام اهدافِ کاری‌تان به سرانجام رسیده است و حس می‌کنید لیاقت حقوقِ بالاتری دارید. این روز دقیقا همان روزی است که داشتنِ مهارت‌های ارتباطی به کمک‌تان می‌آید.
این زوجِ دوست داشتنی، وقت و هزینه‌ی زیادی صرفِ تبلیغات برای جذب مشتری کرده بودند؛ در نتیجه به مشتری‌های قدیمی کمتر از قبل توجه می‌شود و همین باعث شده تا مشتری‌های قدیمی ترک‌شان کنند.
فرض کنید در سازمانی مشغول به کار شده‌اید. ایده‌ی خوبی در مورد بهتر انجام دادنِ کارهای سازمان به ذهن‌تان می‌آید. اینکه چطور همکار یا مدیرتان را مجاب کنید ایده‌تان ارزشمند است، به مهارتِ فروشِ شما بستگی دارد.
دور و برتان را نگاه کنید. بینِ دوست و آشنا و همکلاسی‌های سابق و افراد فامیل، چه تعداد افرادی را می‌بینید که به دنبال تحصیلات عالیه (ارشد، دکتری، پست دکتری) رفته‌اند؟
البته کسب و کارها می‌توانند با تولید محصولات جدید، هدایای ارزشمند و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریانِ جدید را به سمت خودشان جذب کنند، اما چه جذبی؟
شاید وقتی صحبت از کارِ نوجوانان بشنوید، لبخند بزنید و از موضوع رد شوید. حق هم دارید، کار برای تحصیلکرده‌ها وجود ندارد، آن وقت نوجوان 14، 15 ساله کار پیدا کند؟
نوجوان‌ها معمولا برای نشان دادنِ حسِ بزرگ‌شدن، کارهای بزرگسالان را انجام می‌دهند. گاهی از خواهر و برادرِ کوچکتر مانندِ والدین مراقبت می‌کنند، گاهی مسولیت خریدهای خانه را بر عهده می‌گیرند و گاهی به سراغ کارِ نیمه‌وقت می‌روند.
لیزی در سال 2014 در 14 سالگی سایتی راه‌اندازی کرد و در آنجا دستور غذاهای سالم را قرار داد.