خريد و فروش جنين در بازار نازايي

ظاهرش ۴۰ ساله مي‌خورد، ولي چين و چروک‌هاي صورتش او را شکسته‌تر نشان مي‌داد، موهايش جو گندمي به يک سمت تمايل پيدا کرده بود، قدي متوسط داشت و معلوم بود از موضوعي نگران است، موجي از اضطراب درياي نمناک چشمانش را مواج کرده بود و اين درماندگي وقتي بيشتر لمس مي‌شد که آرام سرش را روي ديوار تکيه مي‌زد و در افکار خودش غوطه‌ور مي‌شد، چشمانش به نقطه‌اي خيره مي‌شد و رفت‌وآمد ديگران را نمي‌ديد.

تنها يک سوال باعث شد تا تمام آنچه که در دلش بود را بيرون بريزد. از ده ماه قبل براي درمان نازايي همسرش ته مانده حسابش را شمرده، از فاميل و آشنايانش مقداري هم پول قرض گرفته و براي مداوا دست به دامن پزشکان شده است، تنها راهي که جلوي پايش گذاشته‌اند رحم اجاره‌اي بوده که اوهم بعد از بررسي نظر کارشناسان ديني آن را پذيرفته است، قراردادشان مبلغ 4 ميليون تومان بوده است، ولي حالا بعد از حدود 8 ماه بجاي يک جنين سه جنين در خانه اجاره‌اي خود زندگي مي‌کنند و مرد بيچاره که تنها براي يک جنين برنامه‌ريزي کرده بود حالا بايد حداقل هزينه سه کودکش را يکجا پرداخت کند، کارگر يکي از کارخانه‌هاي لبنياتي که به قول خودش در هزينه‌هاي روزانه‌اش هم مانده است، حالا بايد مخارج فرزند‌داري را ضربدر سه کند منهاي هزينه‌هاي بيمارستان و رحمي که براي يک نفر اجاره کرده بود.

او به پيشنهاد برخي دوستان براي حل مشکلش به تعدادي خير مراجعه کرده ولي نتيجه‌اي حاصل نشده و حالا به پيشنهاد يکي از دوستان ديگرش اکنون در دوراهي بزرگي قرار گرفته که نمي‌داند چکار کند؟ فروش دو تا از فرزندانش مي‌تواند زندگي متعادل يکي ديگر را تضمين کند، پيشنهادي که دوستش داده و حتي گفته براي آن دو کودک ديگر مشتري نيز دارد.

کودکي بين ۱۰ تا ۱۲ ميليون تومان قيمت داده تا هم هزينه‌هاي بيمارستان و مادر مجازي فرزندان تامين شود و هم اينکه بتواند براي تنها فرزندي که نزد پدر و مادر واقعي خود مي‌ماند، منبعي باشد تا درگير گراني بازار نشود.
موضوعي که ظاهرا قانون هم به آن کمتر توجه کرده و راهکار درستي براي رفع آن ندارد. محمد ض، حدودا ۳۸ ساله، فرديست که براي فرزندخواندگي در بهزيستي يکي از استان‌هاي کشور ثبت‌نام کرده است، او ضمن گلايه از روند پر پيچ و خم ثبت‌نام مراحل فرزند خواندگي، به خبرنگار ما گفت: روزي که مي‌خواستم ثبت نام کنم يک ليست بلند بالا مدارک از من خواستند و من و همسرم آن مدارک را تهيه کرديم و به دادگاه برديم و صلاحيت ما در دادگاه تاييد شد، ولي حالا که پيگيري مي‌کنيم مي‌گويند شايد تا چند سال ديگر هم نوبت شما نشود.
او ادامه داد: چند نفر از دوستان و آشنايانم وقتي شنيدند براي فرزند خواندگي ثبت نام کرده‌ام به من گفتند اگر بخواهي افرادي در بازار هستند که مادراني را مي‌شناسند که فرزندانشان را نمي‌خواهند و شما مي‌توانيد با شيوه‌هاي خاصي صاحب فرزندان آنان شويد.

محمد افزود: من قبول نکردم چون غير‌قانوني بود، ولي ظاهرا اين کار در بازار روال است و افرادي هستند که به راحتي فرزندانشان را مي‌فروشند يا افرادي هستند که فرزندان برخي ديگر را مي‌خرند و بزرگ مي‌کنند، بدون آنکه نيازي به سازمان‌هاي متولي از جمله بهزيستي داشته باشد.

آمار دريافت فرزند خيلي بالا رفته است
اما از سوي ديگر مسئولان سازمان بهزيستي مي‌گويند، ممکن است اين سازمان بچه‌ها را از سر راه آورده باشد، ولي به اين راحتي‌ها آنها را به هر خانواده‌اي نمي‌سپارد و حتي کمي سخت هم مي‌گيرد. حسابي مته به خشخاش مي‌گذارد و همه جوانب کار را بررسي مي‌کند تا با خيال راحت کودکي را به خانواده جديد بسپارد. البته قوانين ثابتي هم وجود دارد که استثنا سرش نمي‌شود.

سعيد صادقي، يکي از کارشناسان سازمان بهزيستي در اين زمينه به خبرنگار ما گفت: در سال گذشته تنها در استان اصفهان هزار و ۶۰۰ نفر درخواست فرزند خواندگي داشتند که دادگاه نيز صلاحيت آنان را تاييد کرده است، ولي تنها ۵۲ کودک بي‌سرپرست در اين بازه زماني واگذار گرديده و عمده دليل آن نيز نبودن يا کمبود طفل بي سرپرست است.

او در پاسخ به اين سوال که آيا بهزيستي بر روي خريد و فروش‌هاي غير‌قانوني که در بيمارستان‌ها صورت مي‌گيرد نيز نظارت دارد يا خير؟ اظهار داشت: اکنون با جلسات متعدد سعي شده تا اين مشکل را مرتفع کنيم و تعداد آن را به حداقل برسانيم.

او علت پيچيده بودن پروسه فرزند خواندگي را، اهميت موضوع بيان کرد و گفت همان‌طور که خانواده‌ها آينده فرزندانشان برايشان مهم است، بهزيستي نيز آينده کودکان بي سرپرست را در نظر مي‌گيرد و مانند خانواده آنها عمل مي‌کند.

صادقي شرايط عمومي براي پذيرش فرزند را اقامت زن و شوهر درخواست کننده در ايران، گذشت ۵ سال از ازدواج و عدم بارداري آنها، حداقل سي سال براي يکي از زوجين، عدم سوء سابقه کيفري، داراي صلاحيت اخلاقي، داراي تمکن مالي، عدم ابتلا به بيماري صعب العلاج، عدم اعتياد به مواد مخدر يا الکل دانست و اظهار داشت: خريد و فروش فرزند در بازار بعد‌ها مي‌تواند تبعاتي را براي افراد و حتي کودک داشته باشد که سازمان بهزيستي نيز نمي‌تواند در اين زمينه اقدامي انجام دهد و بهتر است زوجين داوطلب براي پذيرش فرزند خواندگي، اين اقدام را از طريق مراجع ذيصلاح انجام دهند.

فرزندخواندگي تابع قانون
حالا با اين وضع آنچه که بين فروش کودک در بازار و اعطاي نشان فرزند خواندگي از طريق سازمان‌هاي مربوطه حد و مرز تعريف مي‌کند همان قانونيست که بخشي از آن به شرايط والدين و بخش ديگر آن به صورت کلي بيان شده است، اما هنوز در جزئيات اين امر قانون سکوت کرده و مشخص هم نيست چه زماني اين سکوت خود را مي‌شکند.

نوشين فتحي، وکيل و کارشناس حقوقي در اين زمينه به خبرنگار ما گفت: با توجه به مقررات حقوق اسلام، در حقوق ايران نهادي به عنوان فرزند خواندگي به اين مفهوم که فرزند خوانده از هر حيث در حکم فرزند واقعي باشد و از آثار رابطه بنوت بهره‌مند شود، وجود ندارد، اما با توجه به آن که نوع دوستي و کمک به نيازمندان در فرهنگ ايران و فرهنگ اسلام مورد تأکيد و پذيرش قرار گرفته و به‌دليل تأکيداتي که در اسلام در مورد ضرورت رسيدگي به ايتام و اطفال بي‌سرپرست مطرح شده است، مقررات مدوني به منظور سرپرستي اطفال بي‌سرپرست وضع گرديده و اجرا مي‌شود.

او با بيان اينکه بعضاً از آن قانون به عنوان فرزند خواندگي ناقص تعبير مي‌شود، اظهار داشت: اين مقررات در قانون اساسي و قوانين عادي انعکاس‌يافته است.

فتحي افزود: به موجب بند دوم از اصل بيست و يکم، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، دولت موظف به حمايت از مادران و کودکان بي‌سرپرست گرديده و قانون حمايت از کودکان بي سرپرست مصوب 1353، نيز به منظور تأمين منافع مادي و معنوي آنان، شرايط خاصي را براي خانواده‌هايي که مي‌خواهند سرپرستي اطفال بدون سرپرست را به عهده بگيرند وضع نموده است.

اين کارشناس حقوقي بيان داشت: ماده ۱۱ قانون مذکور، وظايف و تکاليف سرپرست و طفل تحت سرپرستي او را از لحاظ نگهداري، تربيت، نفقه و احترام، با حقوق و تکاليف اولاد و پدر و مادر برابر نهاده است.

حالا با اين قانون هرچند نمي‌توان افق روشني را براي خانواده‌هايي که ريسک پذيرش فرزند خوانده را مي‌پذيرند يا حتي فرزندي که در انتخاب مادر خوانده و پدر خوانده خود هيچ اختياري ندارد ترسيم کرد، ولي مي‌توان به حداقل‌ها اکتفا نمود و بخش زيادي از رابطه خانواده‌هاي جديد با اين کودکان را به رعايت اخلاق سپرد.

کودکاني که از ابتداي راه‌اندازي سازمان بهزيستي تاکنون تعدادشان به 300 هزار نفر مي‌رسد و اکنون نيز حدود 23 هزار کودک بي‌سرپرست در ايران وجود دارد، کودکاني که بدون اختيار به وجود مي‌آيند، بدون اختيار پا به اين دنيا مي‌گذارند و بدون اختيار در اثر فقر يا يک معضل اجتماعي در گوشه‌اي از اين کرده خاکي رها مي‌شوند.

تابناک

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

=================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *