انحصار تیم اقتصادی دانشگاه شهیدبهشتی در کابینه احمدینژاد به پایان رسید.
زمانی که دروغ ۱۳ رسانهها که غلامحسین الهام، سخنگوی دولت نهم در مواجهه با اخبار رسانهها درخصوص تغییرات قریبالوقوع کابینه محمود احمدینژاد، بلافاصله در اردیبهشتماه سال گذشته به وقوع پیوست، این تحلیل در میان کارشناسان اقتصاد سیاسی قوت گرفت که دگرگونی تیم اقتصادی دولت نهم با هدف شکلگیری انحصار یکجانبه تیم اقتصادی دانشگاه شهیدبهشتی در کابینه احمدینژاد از سال 86 کلید خورده است. پیشتر ابراهیم شیبانی و فرهاد رهبر از اعضای هیأت علمی دانشگاه اقتصاد دانشگاه تهران به ترتیب از بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی خداحافظی کرده بودند.
در اردیبهشتماه سال 87 هم داود دانشجعفری اقتصادخوانده دانشگاه علامه طباطبایی وزارت امور اقتصادی و دارایی را ترک کرد. بلافاصله حسین صمصامیمزرعهآخوند از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهیدبهشتی به سرپرستی وزارت اقتصاد منصوب شد. هرچند او در پی بروز اختلافهای شدید با طهماسب مظاهری، رئیس کل وقت بانک مرکزی بخت خود را برای وزارت از دست داد اما شمسالدین حسینی که از دانشآموختگان اقتصاد دانشگاه شهیدبهشتی بود توانست رأی اعتماد مجلس را کسب کند. این در شرایطی بود که از مهرماه سال 86، محمدناصر شرافتجهرمی رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شهیدبهشتی هم با حکم احمدینژاد به جمع تدوینکنندگان برنامه پنجم توسعه پیوسته بود.
در همین حال پرویز داودی، معاون اول رئیسجمهوری و دانشیار اقتصاد دانشگاه شهیدبهشتی محوریت اصلاح نظام بانکی کشور را برعهده گرفته بود. از ابتدای روی کار آمدن دولت نهم سکان ریاست سازمان امور مالیاتی کشور نیز به دست علیاکبر عربمازار دیگر اقتصاددان عضو دانشگاه شهیدبهشتی سپرده شده بود.
در چنین شرایطی خروج دانشجعفری از وزارت امور اقتصادی و دارایی به معنای تنگتر شدن حلقه محاصره دانشگاه شهیدبهشتی بر تیم اقتصادی دولت بود. آنچنان که معاون اول رئیسجمهوری، براساس برخی تحلیلهای ارائه شده در سال گذشته توانست طهماسب مظاهری عضو هیأت علمی دانشکده عمران دانشگاه تهران را برای انصراف از ادامه حضور در مسند رئیس کلی بانک مرکزی مجاب کند.
اما یک سال پس از قدرتنمایی اقتصاددانان دانشگاه شهیدبهشتی و در آستانه تشکیل دولت دهم، پرویز داودی با حکم احمدینژاد از سمت معاون اولی به مشاورت رئیسجمهوری تنزل یافته است. تغییری که به نظر میرسد با امتناع حضور داودی که مدیر و مدرسی با نظم و انضباط نشان داده، طی دو روز کاری اول هفته جاری در ریاست جمهوری خیلی خوشایند نایبرئیس تیم اقتصاددانان دانشگاه شهیدبهشتی حاضر در دولت نیست. هرچند پیشتر محمدناصر شرافتجهرمی از سوی احمدینژاد به عنوان عضو کارگروه تحولات اقتصادی منصوب شد و این روزها از عضویت او و شاگرد جوانش حسین صمصامیمزرعه آخوند در شورای پول و اعتبار نیز سخن به میان میآید ولی گمانهزنیها در مورد ترکیب تیم اقتصادی دولت دهم نشان از خداحافظی ناگزیر شمسالدین حسینی با وزارت اقتصاد و به تبع آن علیاکبر عربمازار با سازمان امور مالیاتی دارد.
تحلیلگران مسائل اقتصادی – سیاسی بر این باورند که اینبار احمدینژاد قصد آن کرده تا تیم اقتصادی خود را در مناصب اجرایی به مهندسها واگذار کند. آنچنان که او پیشتر امیرمنصور برقعی، مهندس مکانیک را به ریاست معاونت راهبردی و برنامهریزی ریاست جمهوری برگزید و با وجود مخالفت داودی و شرافتجهرمی برای دورهای کوتاه از طهماسب مظاهری، مهندس عمران برای راهبری بانک مرکزی استفاده کرد. بر این اساس به نظر میرسد، احمدینژاد به این باور رسیده که از اقتصاددانان تنها در کارگروهها و شوراهای مرتبط با اصلاحات و برنامهریزیهای اقتصادی بهره ببرد و هدایت وزارتخانههای اقتصادی را به مهندسهایی همچون خود واگذار کند، چرا که دارا بودن نگاه سیستماتیک برای اجرایی کردن منویات تئوریک اقتصاددانان کارآمدتر است. نگاهی که در دولت اول هاشمیرفسنجانی و در پی وقوع شکست در روند اجرای برنامه تعدیل ساختاری چنان به نقد کشیده شد که حتی محمد خاتمی نیز با دشواریهای بسیار توانست در کابینه دومش طهماسب مظاهری را به وزارت اقتصاد برساند.
البته خاتمی نیز تا پیش از پایان کار دولت دوم خود ناگزیر از تصحیح این اقدام خود شد و بار دیگر یک اقتصاددان را برای وزارت اقتصاد خود برگزید. در دوره ریاست جمهوری هاشمیرفسنجانی نیز که محمد میرزاده و محمدعلی نجفی که به ترتیب تحصیلات مهندسی و ریاضی داشتند ریاست سازمان برنامه و بودجه را برعهده داشتند، کانون انتقادها از تیم اقتصادی دولت بودند. همچنین فعالیت مسعود نیلی که مهندس اقتصادخوانده به شمار میرفت و در تدوین برنامههای اقتصادی دولت نقش داشت، از سوی منتقدان دولت برتابیده نمیشد.
منتقدانی که مدعی مکتب اقتصادی اسلامی و عدالتمحور بودند و تا پیش از تشکیل دولت نهم اجازه حضور پررنگ در مناصب اقتصادی را پیدا نکرده بودند. طیفی که رهبری آن را شرافتجهرمی بر عهده دارد و در پی شکلگیری نظام جمهوری اسلامی به حلقه اقتصاددانانی پیوست که در جلسههای مستمر با مدرسان حوزه علمیه قم در پی تدوین مکتب اقتصاد اسلامی بودند. شرافتجهرمی که تحصیلکرده آمریکاست از سال 65 تاکنون به طور مستمر ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه شهیدبهشتی را بر عهده دارد و در طول این سالها همواره سعی کرده با لابیهای پشتپرده دوستان خود را همچون پرویز داودی، حسین صمصامی، فرهاد دژپسند، حسین نمازی، علیاکبر عربمازار، شمسالدین حسینی و مرحوم مرتضی قرهباغیان را وارد تیم اقتصادی دولتهای پس از انقلاب کند. با روی کار آمدن دولت نهم با شعار عدالتمحوری، او به عنوان رهبر طیف اقتصاددانان طرفدار اقتصاد اسلامی توانست محوریت برنامههای اقتصادی دولت را بر عهده گیرد تا حدی که به عنوان مسئول اصلی تدوین برنامه پنجم توسعه با قیود اسلامی و عدالتمحوری مطرح شد هرچند گفته میشود او پس از مدتی انگیزه حضور مستمر در جلسه شورای تدوینکنندگان این برنامه را از دست داد. تحلیلگران مسائل اقتصادی – سیاسی این اتفاق را بیارتباط با کلید خوردن حذف اقتصاددانان حامی او از سمتهای اجرایی نمیدانند؛ هرچند احمدینژاد همچنان اصرار دارد تا او و شاگردانش در کارگروه تحول اقتصادی و شورای پول و اعتبار که به اعتقاد کارشناسان جایگاه پیشین و تأثیرگذار خود را از دست داده است، استفاده کند.
از سوی دیگر طیفی که شرافتجهرمی رهبری میکند تنها گروهی از اقتصادخواندهها و اقتصاددانان هستند که از اقدامهای احمدینژاد در حوزه اقتصاد دفاع میکنند و الا اقتصاددانان دانشگاه تهران که از دهه 40 تا 60 انحصار مدیریت اقتصادی کشور را بر عهده داشتهاند نیز در قالب چهرههای اصولگرایی همچون الیاس نادران و حسین سبحانی نیز در چهار سال گذشته به جمع منتقدان اقتصادی دولت احمدینژاد پیوستهاند.
سایر دانشگاههای کشور نیز از دانشگاه علامه طباطبایی گرفته تا اصفهان و همدان و تربیت مدرس و اهواز و شیراز در طول فعالیت دولت نهم با تشکیل جبهه منسجمی با انتشار سه نامه از اقدامهای اقتصادی احمدینژاد انتقاد کردهاند؛ بر این اساس تحلیلگران مسائل اقتصادی – سیاسی بر این باورند که کمرنگ شدن حضور اجرایی تیم دانشگاه شهیدبهشتی در دولت نمیتواند به معنای قدرتگیری طیف جدیدی از اقتصاددانها در دولت دهم باشد و اینبار احمدینژاد قصد آن کرده که بر پایه الگوی ذهنی خود و فارغ از مشاورههای اقتصاددانانی همچون شرافتجهرمی و پرویز داودی، برقعیها و مظاهریها را برای تیم اقتصادی خود انتخاب کند و مطابق ادعای اخیرش این افراد همچون برقعی گمنام خواهند بود.
منبع: خبرآنلاین