گوگل اینبار خودروی بدون راننده می سازد!-۲

قسمت قبلی این مقاله را در روز سه شنبه با هم مرور کردیم.امروز قسمت پایانی این مقاله را میخوانیم.

مصالحه مي‌کنیم!
البته، اگر چنین خودرویی به‌طور عملی عرضه شود، مي‌توان از مزایای بی‌راننده بودن آن استفاده کرد و در عین حال از سرویس‌های گوگل آن‌طور که در بالا بیان شد، استفاده نکرد. هرچند، عملي كردن اين تصميم کار بسیار دشواری است، زيرا اساس و بنیان این ماشین بر سرویس‌های گوگل بنا شده است و در این ماشین به سختی مي‌توان از گوگل فرار کرد. شاید ورود گوگل به عرصه خودروهای خودراننده دور شدن این شرکت از حوزه تخصصی و سودآوري باشد، اما نگاهی دقیق‌تر نشان مي‌دهد که این شرکت به‌خوبی مي‌داند در چه مسیری گام نهاده و البته از شرکتی که کانون توجه همه است و سعی دارد خود را در موضعی مثبت تثبیت كنند، جز این هم انتظار نمی‌رود.

ورود به حوزه خودروهای خودراننده، زدن چندین نشان با یک تیر است و این کاری است که گوگل در آن تخصص دارد.
“اگر خودرو خودش قادر به رانندگی باشد، شخص تا رسیدن به محل کار خود چند ساعتی در ماشین بیکار خواهد بود و در این دوره و زمانه، از جمله محبوب‌ترین کارها در زمان بیکاری چیست؟ مرور وب، سر‌زدن به ایمیل‌ها یا کار کردن با گوشی‌های تلفن همراه و این همان نقطه کلیدی است که مي‌تواند گوگل را پولدارتر کند.”

راب اندرلي در یکی دیگر از اظهارنظرهایش در زمینه ورود گوگل به حوزه‌های مختلف (‌از جمله تلفن‌های همراه) بیان مي‌کند: «این خطر وجود دارد که گوگل راهش را گم کند. در پرداختن به هر چیزی خطر وجود دارد، اما وجود خطر دلیل نمی‌شود که به آن کار دست نزنیم.» در حال حاضر، خطري كه گوگل را تهديد مي‌كند این است که از آنچه سبب معروفیتش شده دور شود، اما آیا پرداختن به چنین پروژه‌هایی گوگل را از هدفش دور مي‌کند؟ آیا از محبوبیتش در نزد دیگران مي‌کاهد‌؟ آن‌طور که پیدا است ماشین گوگلی و ده‌ها پروژه و ایده دیگر گوگل آن‌قدر جذابیت دارند که حیات گوگل و برقراری تجارت پرسودش را تضمین كنند.

شكل ۳- دو نما از خودرو‌؛ در ‌شكل ( ب ) سه حسگر مورد استفاده دیده مي‌شود .

آینده: چند پرسش
خودروهایی که توسط سیستم کامپیوتری و با تکیه بر حسگرها هدایت مي‌شوند، مي‌توانند حرکت دقیق‌تری داشته باشند و در نتیجه ماشین‌ها در یک جاده قادرند بیش از حد معمول به هم نزدیک شوند و بسیار نزدیک به هم حرکت‌کنند که یکی از پيامد‌هاي چنین امکانی، روان‌شدن ترافیک است. از طرفی چون کنترل همه چیز در دست نرم‌افزار است و خودروهای حاضر در یک مسیر با هم تبادل داده‌ای دارند، پس مي‌توان انتظار داشت که خطر تصادفات هم کمتر بوده و در نتیجه این امکان فراهم مي‌شود که ماشین‌هایی با وزن کمتر طراحی شوند و این سبب کاهش مصرف سوخت خواهد شد.

به عقیده گوگل خودروهایی که در آن‌ها کامپیوتر به‌جای انسان رانندگی مي‌کند، قابل اعتماد‌تر هستند. وقتی بحث از چنین سیستم‌هایی به میان آید، ناخودآگاه همه به مقایسه مغز انسان با کامپیوتر مي‌پردازند و توان درک محیط و پردازش داده‌ها را بسیار بیشتر از یک کامپیوتر مي‌دانند. اما باید نیمه دیگر قضیه را هم دید. توانایی انسان در درک محیط پیرامون زمانی در رانندگی به‌کار مي‌آید که راننده واقعاً تمرکز داشته باشد. عدم تمرکز حین رانندگی یکی عوامل اصلی تصادفات است و همین نقطه ضعف انسان سبب مي‌شود بیشتر به کاربردهای خودروهای خودراننده اميد داشته باشيم.

اما در این ميان، سؤالاتی هم درباره چنین خودروهایی مطرح مي‌شود‌: تا چه اندازه مي‌توان به آن‌ها اطمينان کرد‌؟ آیا مي‌توان آن‌ها را هک کرد‌؟ اورکلاک چطور‌؟ اگر کسی بتواند وارد سیستم کامپیوتری ماشین شود و آن‌را به دلخواه خود تغییر دهد چه اتفاقی مي‌افتد‌؟ اگر نرم‌افزار آن‌ها به هر دلیلی دچار مشکل شود، چه بر سر سرنشینان مي‌آید؟ آیا شاهد تصادفات جاده‌ای از جنس دیگری خواهیم بود‌؟ به عنوان مثال، در خبرها به‌جای این‌که گفته شود، به علت خواب آلودگی راننده، خودرویی به دره سقوط کرد، مي‌شنویم که به دلیل یک باگ نرم‌افزاری خودرویی به درون دره‌پرید‌؟

یا خودرویی ویروسی و حادثه ساز شد‌! یا شخصی خودروی شخص دیگری را هک کرد و جنایتی آفرید‌! آیا هکرها مي‌توانند کنترل چنین خودرویی را در دست بگیرند‌؟ اگر شهری یا جاده‌ای مملو از چنین خودروهایی باشد و یک انسان خبیث (‌یا خلاق؛ بستگی دارد از چه زاویه‌ای نگاه کنیم‌!) کنترل آن‌ها را در دست بگیرد و آشوب به‌پا کند، چطور‌؟ از جمله چالش‌هایی که مطرح شده، وجود موانع قانونی درباره چنین خودرویی است‌: طبق قانون همیشه یک انسان باید خودرو را کنترل کند. در این صورت اگر تصادفی رخ دهد طبق قانون مقصر کیست؟

شخص پشت فرمان یا سازنده نرم‌افزار‌؟  این‌که گوگل مي‌خواهد با این خودرو تجارت کند یا واقعاً دلش به‌حال آن چند میلیون قربانی جاده‌ها و ریه‌های دودگرفته زنده‌ها سوخته، مشخص نیست و هدف ما هم کشف آن نيست. فقط این را بیان مي‌کنیم که شرکت گوگل از جمله مواردی است که مي‌توان به آن از زاويه‌هاي مختلفی نگریست و از هر منظری که به آن نگاه کنیم، برداشتی متفاوت نصیبمان مي‌شود‌: یک شرکت منفعت طلب؛ یک مجموعه خلاق؛ یک مؤسسه خیرخواه یا ده‌ها مورد دیگر. شاید باز هم باید اعتراف کنم که گوگل همه این‌ها هست و هیچ کدام نیست!

به‌عنوان یک نمونه پروژه ماشین گوگل همان‌قدر احساس خوبی در انسان ایجاد مي‌کند که احساس بدی. این هم از اسرار گوگل است که نمی‌توان در‌باره آن نظری داد!  در نهایت، درباره پروژه ماشین گوگل باید گفت با این که این پروژه در مرحله مقدماتی است و با این‌که مي‌توان درباره آن تحلیل‌های مختلفی ارائه داد، اما در هر صورت یک ایده کلی از آنچه در آینده در امر حمل ونقل خواهیم دید، پیش چشمان ما قرار مي‌دهد و دست کم یک نمونه حقیقی است از آنچه آیندگان در اختیار خواهند داشت؛ با اضافات خوب و بدش!

شكل ۴- سیستم کامپیوتری مورد استفاده در این خودرو؛ در شكل ( ب) این سیستم از نمای نزدیک‌تری قابل مشاهده است.

مجله شبکه

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

=================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *