درگزارش های قبل گفتیم که یکی از راهکارهای اساسی موفقیت اقتصاد در خانواده اولویت بندی برای نیاز ها و ضروریات خانواده است اما چطور می شود این اولویت ها را تعیین کرد؟
به گزارش بانکی دات آی آر، زن و مرد هرکدام دیدگاه ها و نیاز های متفاوتی دارند که علاوه بر ویژگی های جنسیتی، آموزش و تربیت خانوادگی، شرایط محیطی و صد ها عامل دیگر باعث می شود نیاز های اقتصادی و مادی خاص خود را داشته باشند و یا حتی اگر برسر نیازهای موجود اختلافی وجود نداشته باشد برسر اولویت ها حتما اختلاف نظر هایی هست. اینکه اول ماشین بخریم و یا ماشین ظرفشویی را تعمیر کنیم. مهمانی ۵ شنبه واجب تر است یا رفتن به مسافرت و ….
در این گزارش می کوشیم صلح آمیز ترین راه های مذاکره و چانه زنی در خصوص اولویت های خانواده را به شما معرفی کنیم.
در فرهنگ آکسفورد در توضیح مذاکره چنین آمده: «گفتوگویی که هدف آن دستیابی به یک توافق(معقول) است»
درحقیقت مذاکره محصول عدم توافق بین دو طرف است که در واقع یکی براین عقیده است که به خواسته های معقول و مشروعش نرسیده است.
از سوی دیگر معتقد است که از طریق صحبت وگفتگو می تواند به خواسته هایش دست پیدا کند.
مهمترین اصل در آغاز هر مذاکره ای این است که ببینیم منافع ما در این مذاکره چه چیزی است؟ و تمایز بین منافع و مواضع مان کدام است؟
منافع ما در واقع خواسته ایست که داریم مثلا دوست داریم یک تلفن همراه جدید بخریم، مواضع ما آنچیزی است که به عنوان اصول اقتصادی خود می پنداریم .
تمرکز به روی منافع است که موفقیت اقتصادی هر یک از مارا تامین می کند.
در مثال بالا شاید موضع اقتصادی همیشگی شما تمرکز بر روی خرید کالا های ضروری بوده است اما آیا حال که به تلفن همراه احساس نیاز می کنید پیروی از همان اصل کاربردی است؟ آیا با توجه به شرایط کنونی پیروی از مواضع همیشگی کارسار خواهد بود؟
پس باید پیش از ورود به مذاکره به چند سوال کلیدی پاسخ دهید، به طوری که پاسخ روشن و منطقی برای آنها داشته باشید تا بتوانید طرف مقابل را به سمت خود سوق داده و مذاکرهاي موفق داشته باشید :
۱- ماهیت تعارض و اختلاف چیست؟
۲- چه عواملی موجب بروز این اختلاف شده است؟
۳- چه کسانی با این موضوع در ارتباطاند و چه دريافتي از مساله مورد اختلاف دارند؟
۴- مقصود شما از مذاکره چیست؟ چه هدفهایی دارید؟
وقتی شما پاسخ مناسبی برای این سوالات داشته باشید، خواهید توانست منافع طرف مقابل را هم ارزیابی کرده و از فصل مشترک آن با منافع خودتان به عنوان کلیدی برای حل این تعارض استفاده کنید. کلیدی که به شما در باز کردن بنبستهاي مذاکره کمک ميكند، چرا که همواره در هر مذاکرهاي فصل مشترکی وجود دارد، چرا که همین فصل مشترک است که منافع شما را به هم گره زده و حفظ منافع شما در گرو متقاعد کردن طرف مقابل است.
اساسا یک مذاکرهکننده حرفهاي چون استاد شطرنج برای هر حرکت و تقاضای حریف، حرکتی را پیشبینی کرده است و قبل از ورود به مذاکره حرکات حریف را بازیخوانی ميكند و این تنها از طریق جمعآوری اطلاعات مفید جا دارد که بخش عمده آن در سوالات بالا نهفته است. در غیر این صورت مذاکره شما مثل تیری در تاریکی است که تنها شانس آن هم از نوع خیلی زیادش ميتواند به شما کمک کند و بدیهی است که نه زندگی را نه بنگاه اقتصادی یا هر جای دیگری را که شما مسوول مذاکره آن هستید نميتوان با تیری در تاریکی اداره کرد. پس از آنکه منافع خود و طرف مقابل را شناختید و به علت به وجود آمدن این تعارض پی بردید، لازم است به چند موضوع توجه جدی داشته باشید و چند کار اصلی را انجام دهید.
۱- آنچه که شما ميدانید و ميتواند برای شما منفعت ایجاد کنند طرف مقابل نیز ميداند و برای او هم ممکن است منفعت ایجاد كند یا آنکه منفعت او را از بین ببرد، بنابراین خود را عالم و طرف مقابل را جاهل فرض نکنید، چون او هم اگر بیشتر از شما در مورد موضوع تعارض نداند و تحقیق نکرده باشد، به احتمال بسیار زیاد کمتر از شما نميداند.
۲- مذاکره فرایندی برای رسیدن به توافق معقول است، پس شما احتمالا نميتوانید به همه خواسته خود دست یابید، چرا که در این صورت تعارض ماهوی موجود در منافع طرفین باعث از بین رفتن همه منافع طرف مقابل ميشود.
به خاطر داشته باشید که شما به جنگ نميروید در فرایندی تجاری یا انسانی در حال مذاکره هستید پس امتیاز بدهید تا بتوانید امتیاز بگیرید و به خاطر داشته باشید همه خواستهها یعنی عدم توافق و همواره بخشی از چیزی بیشتر از همه هیچ چیز است.
۳- همه روابط بر پایه منافع است و این منافع شما است که روابط شما را شکل ميدهد، پس برای حفظ روابط نه منافع خود را به خطر بیاندازید نه منافع طرف مقابل را.
برای درک بهتر موارد بالا باید دو موضوع دیگر نیز بررسی شود نخست ۵ مرحله اصلی مذاکره:
۱) تدارك و برنامه ریزي
۲) تنظیم تاکتیک مذاکره
۳) توضیح و توجیه
۴) بحث و ارائه راهحل
۵) تنظیم توافقنامه
و دوم انواع مذاکره که شامل مذاکره نرم، مذاکره سخت و مذاکره اصولی است که در شمارههاي آتی به آن پرداخته ميشود.
تبصره- یک مذاکره گر خوب همیشه در مذاکرات پیروز می شود و به منافع کوتاه مدت و بلند مدت معقولی دست می یابد و یا اینکه حداقل کمترین زیان ها را متحمل می شود اما یک عضو خانواده منافع جمع را در نظر می گیرد و حتی گاهی از مواضعش به نفع سایرین عدول می کند .
یک عضو خانواده برای حفظ کیان خانواده حتی گاهی برخی از نامطلوبی ها را می پذیرد. چرا که منفعت اصلی حفظ خانواده و صلح و امنیت آن است.