هر آنچه درباره خودآگاهی باید بدانید

براساس تحقیقات انجام شده ما روزانه بیش از ۲۰۰۰۰ لحظه منحصر به‌فرد را تجربه می‌کنیم و این لحظه‌ها احساس‌های مختلفی را در ما شکل می‌دهند. مثلا برآیند این لحظه‌ها باعث شود تا بخشی از روز پرانرژی باشیم و در بخشی دیگر از روز خالی از انرژی. لحظه‌های ما براساس محرک‌هایی که در اطراف ما وجود دارد شکل می‌گیرد. مثلا آدم‌های اطراف ما یکی از این محرک‌ها می‌توانند باشند. یا مثلا نتایج کارهایی که انجام می‌دهیم، موفقیت‌ها و شکست‌ها هم نوعی دیگر از این محرک‌ها هستند. شاید شرایط جسمی و فیزیکی را هم به‌عنوان محرک دیگری بتوان نام‌برد.

در طول زندگی محرک‌های احساسی همیشه در اطراف ما هستند. قوی‌ترین و موفق‌ترین افراد معمولا احساس‌های خود و دلایل شکل‌گیری آنها را به‌خوبی می‌شناسند. در واقع خودشناسی یعنی همین‌که بدانیم در چه شرایطی چهدکار می‌یابیم.

چرا آگاهی برخود مهم است؟

آگاهی برخود مهم است به این‌دلیل که کمک می‌کند تا رفتار موثرتر داشته باشیم و تصمیم‌های دقیق‌تری بگیریم و این دوعامل، ارکان مهم پیشرفت و رضایت در زندگی هستند. وقتی میزان آگاهی برخود شما افزایش پیدا می‌کند، شما حتی به تاثیر رفتار خود بردیگران هم آگاه می‌شوید و براساس هیجانات رفتار نمی‌کنید.

آیا آگاهی برخود فقط شناخت احساسات است؟

آگاهی بر خود را معمولا از دو جنبه بررسی می‌کنند. جنبه احساسی و جنبه فیزیکی. جنبه احساسی همان توضحیات مطرح شده است. اما جنبه فیزیکی برمی‌گردد به فرم و زبان بدن شما. ممکن است شما در مقابل یک محرک یا واکنش فیزیکی خاص داشته باشید. یا زبان بدن شما پیام خاصی را منتقل کند. مثلا وقتی که شخصی با شما درباره موضوعی که برایتان ناخوشایند است صحبت می‌کند، ممکن است شما دست‌ به سینه شوید و این احساس گارد داشتن درباره موضوع را به شخص مقابل منتقل می‌کند. یا مثلا ممکن است در زمان صحبت نگاه شما مدام به سمتی دیگر باشد که این هم ممکن است پیام بی‌توجهی را به فردی دیگری منتقل کند. ممکن است که شما به‌شکل ناآگاهانه و غیرارادی چنین واکنشی داشته باشید که طبیعی است. اما در موضوع خود آگاهی مسئله این است که به این موارد درباره خودمان بیشتر و بیشتر آگاه بشویم.

آیا نقطه‌ی پایانی برای خودآگاهی وجود دارد؟

قطعا خیر. انسان آنقدر پیچیرده است و دنیا آنقدر رویدادهای ناشناخته دارد که ما هرلحظه دوباره خودمان و دیگران و حتی زندگی را کشف می‌کنیم. زندگی همین کشف لحظه‌هاست. با تمرین و گذشت زمان ما بیشتر و بیشتر می‌توانیم از خودمان شناخت پیدا کنیم و تبدیل به انسای قدرتمند‌تر می‌شویم. اما برای این یادگیری نقطه پایانی وجود ندارد.

برای شروع خودآگاهی چه کار‌ کنم؟

یکی از بهترین روش‌های خودآگاهی در مورد احساسات نوشتن است. شما می‌توانید هر روز وقایعی که برایتان پیش آمده و احساسی که در نتیجه برای شما شکل گرفته است را یادداشت کنید. می‌توانید در پایان هر روز این کار را انجام دهید و بعد به‌صورت هفتگی نوشته‌های خود را مرور کنید. در پایان هر ماه هم دوباره یک جمع‌بندی ماهانه داشته باشید. بدون شک در نوشته‌های خود الگوها و نشانه‌های تکراری می‌بینید از احساس‌هایی که شرایط خاصی بروز کرده‌اند. با این روش شما الگوهای تکراری خود را می‌شناسید. در خودشناسی الگوهای تکراری احساسی ما نقاط قابل توجه هستند.

در مورد خودآگاهی فیزیکی چشم سوم را باید تقویت کرد. چشم سوم، چشمی است که از بیرون شما را می‌بیند. افرادی که در زمینه تئانر کار می‌کنند سعی می‌کنند در طول زمان این قدرت را در خود تقویت کنند. مثلا شما می‌توانید بعد از هر گفتگو، تصاویر آن گفتگو را به‌خاطر بیاورید و سعی کنید ببینید در هر لحظه چطور نشسته یا ایستاده بودید. چه زمان‌هایی راحت بودید و چه زمان‌هایی احساس تنش می‌کردید. در هر موقعیت شرایط نشتستن یا ایستادن شما چگونه بوده است؟ حرکت دستان و طرز قرار گرفتن سرتان چطور بوده؟ آیا عضلات صورت شما گرفته بوده یا باز؟ آیا پاهایتان ثابت بوده یا می‌لرزیده؟ و …

thecoach

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

=================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *