برای مردی که غیرت و تعصب دارد

علی دایی همچنان سرمربی پرسپولیس می‌ماند، اگر چه اخم‌های گره کرده‌اش، اخلاق تند و زبان تیزش و نوع تعاملش با رسانه‌ها باز هم بچه‌های مطبوعات را دلزده می‌کرد اما فوتبال ایران صاحب یک مربی بزرگ و موفق می‌شد! یعنی ممکن است علی دایی برگردد حتی به قیمت دلخوری همه ماها؟!

از شکست علی دایی خیلی‌ها خوشحالند اما گمان می‌کنم هیچکس به اندازه من از «این شکست دایی» خوشحال نیست. از شکست دایی خوشحالم نه به خاطر اینکه اخلاق تندش را نمی‌پسندم، نحوه تعاملش با رسانه‌ها را قبول ندارم یا اینکه مثل همه بچه‌های مطبوعات با کلام تند و زبان تیزش دلزده شده‌ام. از شکست دایی خوشحالم چرا که احساس می‌کنم علی دایی در مسیر تبدیل شدن به یک مربی خوب، به این شکست احتیاج داشت. شکست‌های دایی- مخصوصا این شکست آخری- برایم لذتبخش بود، چرا؟ چون برخلاف خیلی‌ها که خیال می‌کنند علی دایی با این شکست‌ها به آخر خط مربیگری می‌رسد و مثل یک شکست خورده روی زمین نقش بر خاک می‌شود، فکر نمی‌کنم بلکه باور دارم که او بلند می‌شود، گرد و غبار را از روی خود می‌تکاند و محکم‌تر از همیشه روی پایش می‌ایستد و از همه مهمتر اینکه اشتباهات گذشته را تکرار نمی‌کند؛ هرگز تکرار نمی‌کند.

شکست دایی برای من که همواره او را دوست داشته‌ام و به خاطر سختکوشی، تلاش، غیرت و تعصب‌اش او را ستایش کرده‌ام، یک شکست نبود، پلی به سوی پیروزی هم نبود بلکه خود پیروزی بود؛ یک پیروزی بزرگ برای مردی که در عرصه مربیگری هر روزش را با یک باخت بزرگ به شب می‌رساند. بهتر است اینگونه بگوییم که علی دایی مربیگری‌اش را از همان روز اول با شکست شروع کرد، با شکست ادامه داد و حتی یک پیروزی واقعی در کارنامه‌اش نداشت تا عصر یکشنبه 28 آذرماه که صاحب یک موفقیت بزرگ شد.

علی دایی از روزی باختن را شروع کرد که بی‌هیچ تجربه‌ای و بدون داشتن اطلاعی از شغل مربیگری، هدایت تیم سایپا را پذیرفت و به خیال خود با تجربیاتی که از حضور در اروپا و سال‌ها بازی در تیم ملی و مسابقات باشگاهی اندوخته بود، می‌توانست مربی بزرگی هم باشد اما همه اینها خیال بود.

علی دایی متعاقب این شکست، یک شکست بزرگ را تجربه کرد؛ او که دیده بود فوتبال ایران در بلبشوی تعلیق و بی‌تدبیری مدیران فدراسیون، چه آسان همه آدم‌ها برای مربیگری در تیم ملی کاندیدا می‌شوند، بی‌درنگ پیشنهاد هدایت تیم ملی برای رساندن فوتبال ایران به جام جهانی را پذیرفت و آخر قصه هم که دیدیم چه شد.

او برای مدتی خانه‌نشین بود؛ پیش خود خیال می‌کردم که در تمام روزهای دوری از فوتبال پیش خود به دلایل ناکامی‌اش فکر کرده و در خلوت خود پی برده که چرا چنین شد و به چه علت چنان نشد اما انگار او هنوز نمی‌دانست که نباید ذهن خود را درگیر چگونگی اخراجش کند بلکه باید به این بیندیشد که چه شد که اخراج شد.

دایی همان دایی بود؛ همان مردی که خیال می‌کرد با تجربه بازی در بایرن و هرتا، با حضور در تمرین‌های تیم‌های بزرگ و کار با مربیان درجه اول دنیا، حتما از همه مربیان فوتبال ایران بهتر می‌داند، بهتر تمرین می‌دهد، بهتر کوچ می‌کند و زیرک و داناتر است. او هدایت یکی از بزرگترین تیم‌های ایران را بی‌هیچ تعللی قبول کرد تا همچنان در جاده شکست به حرکت خود ادامه دهد.

علی دایی همان علی دایی بود؛ وقتی بازی‌ها را می‌باخت داور مقصر بود، بازیکنانش اشتباه بچگانه مرتکب می‌شدند و اختلافش با فدراسیون را همیشه یکی از عوامل شکست‌ها می‌دانست تا عصر یکشنبه 28 آذرماه، به یکباره با آدم دیگری مواجه شدیم.

پرسپولیس بازی را با ۴ گل به صبا در تهران باخت؛ این پنجمین شکست متوالی این تیم در لیگ دهم بود که سوای نتیجه، با نمایش مفتضحانه این تیم همراه شد اما علی دایی دیگر همان علی دایی نبود؛ او در کنفرانس مطبوعاتی حرف‌هایی زد که با همیشه فرق داشت؛ حرف‌هایی که نشان می‌داد علی دایی از جاده شکست خارج شده و دلیل همه باخت‌های عمر کوتاه مربیگری‌اش را فهمیده است. علی دایی برای اولین بار مسوولیت شکست را پذیرفت و با این جمله که «پرسپولیس مشکل فنی دارد» خودش را مقصر ناکامی‌های اخیر عنوان کرد و البته یک اشتباه بزرگ مرتکب شد؛ استعفا کرد!

علی دایی که پس از شکست مقابل سپاهان و پیکان، در جمع بازیکنان گفته بود که تیم من مشکل فنی ندارد، حالا در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نه مقابل شاگردانش در حلقه وسط زمین بلکه در مقابل دوربین‌های تلویزیونی اعتراف می‌کند که مشکل پرسپولیس فنی است و او نمی‌تواند برای حل این مشکل کاری از پیش ببرد؛ این یعنی پیروزی بزرگ، یعنی فهمیدن چیزی که علی دایی برای مربی شدن لازم داشت. این یعنی تغییر مسیر از جاده شکست به سوی مسیر موفقیت و برداشتن گام اول برای مربی شدن.

حالا علی دایی می‌داند که تیمش مشکل فنی داشته و این مشکل فنی را سرمربی تیم باید برطرف کند؛ مردی که با تمام بزرگی‌اش، با تمام افتخارات فوتبالی‌اش و با شهرت جهانی‌اش فهمیده که اسم علی دایی برای پیروزی کافی نیست و علی دایی به امیر قلعه‌نویی می‌بازد، به منصور ابراهیم‌زاده می‌بازد، از عبدالله ویسی هم شکست می‌خورد!

علی دایی حالا برنده است و من به این خاطر خوشحالم؛ از اینکه او فهمیده مشکل پرسپولیس، مشکل فنی بود، مشکل پرسپولیس، دستیاران باهوش و کاربلد بوده و مشکل پرسپولیس خریدهای بد و پست‌های خالی بوده و مشکل پرسپولیس تمرین‌‌های نامناسب- که محصول کادر فنی و نه شخص دایی است- بوده، این یک پیروزی نیست؟

علی دایی بازی را باخته است اما چیزی بسیار مهمتر و ارزشمندتر از بازی مقابل صبا را برده است؛ تنها اشتباه او اینجاست که حالا بعد از یک پیروزی بزرگ، صحنه را خالی کرده و استعفا می‌دهد. علی دایی حالا باید بماند و برای درست کردن پرسپولیس قدم بردارد و تلاش کند، خودش را به علم روز، علم تمرین و تاکتیک مجهز و مسلح کرده و کادر فنی‌اش را دستخوش تغییرات اساسی کند. او حالا باید بماند و برای تیمی که دفاع وسط ایده‌آل و مهاجم بلندزن و هافبک دفاعی جنگنده ندارد، طرحی نو دراندازد. علی دایی باید می‌ماند و با جبران همه اشتباهات، به این فکر می‌کرد که چه باید کرد و چگونه باید یک تیم بزرگ را با دست خالی از ورطه سقوط نجات داد.

ای کاش علی دایی استعفا نمی‌کرد؛ ای کاش علی دایی می‌ماند و به همه ثابت می‌کرد که می‌خواهد مربی شود، می‌خواهد پرسپولیس را قهرمان کند و برای شروعی تازه به اندازه تعطیلات لیگ فرصت داشت.

ای کاش علی دایی همچنان سرمربی پرسپولیس می‌ماند، اگر چه اخم‌های گره کرده‌اش، اخلاق تند و زبان تیزش و نوع تعاملش با رسانه‌ها باز هم بچه‌های مطبوعات را دلزده می‌کرد اما فوتبال ایران صاحب یک مربی بزرگ و موفق می‌شد! یعنی ممکن است علی دایی برگردد حتی به قیمت دلخوری همه ماها؟!

علی زاهدیان

اخبار منتخب بانکی

*=======================*

وقتی بازار لوازم آرایشی صدای AP را هم درمی آورد!

استفاده از کمترین امکانات برای تبلیغات + عکس

۱۵ چیزی که شما در مورد استیو جابز نمی دانید

گزارش تصویری / ۱۰ هتل لوکس دنیا

فواره هایی که جاذبه ی گردشگری هستند

بحرانی به پهنای خلیج مکزیک + عکس

ضربه ای که گوگل به اقتصاد جهانی می زند!

گردشگری/ مرنجاب ,مرز زمین و آسمان

کره جنوبی چگونه به ثروت و قدرت رسید؟+تصویر

گزارش تصویری / نحوه بستن چمدان برای یک سفر طولانی

طنز/ اندر مصائب کار در شرکت های دولتی

افتتاح موزه لندن / گزارش تصویری

دستفروشان آثار هنری در نیویورک / گزارش تصویری

 

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *