دختر ثروتمند در گرداب اعتیاد غرق شد


“دیشب «بهاره» به همراه چند نفر از دوستانش از «تهران» به «عباس‌آباد» آمد. با هم حشیش مصرف کردیم و بعد به کنار رودخانه رفتیم. «بهاره» اما ناپدید شد و دیگر او را ندیدم. همه جا را دنبال دختر موردعلاقه‌ام گشتم تا اینکه از یک مغازه‌دار شنیدم جسد «بهاره» پیدا شده است.”
مرگ بی‌صدای دختر تهرانی در شمال کشور، مرد مورد علاقه‌اش را به دادگاه کیفری پایتخت کشاند.

به گزارش فرهیختگان، ، بامداد بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ پیکر دختر ۳۱ ساله‌ای به نام «بهاره- ب» کنار رودخانه‌ای در «عباس‌آباد» مازندران پیدا و با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد. همان روز مرد ۳۰ ساله‌ای به نام «حسن- م» به اداره آگاهی «عباس‌آباد» رفت و کمک خواست.

«حسن- م» گفت: پنج ماه پیش به‌طور اتفاقی در «کلاردشت» با «بهاره» آشنا شدم. پدر «بهاره» پولدار است و یک ویلای شیک در «عباس‌آباد» دارد. دیشب «بهاره» به همراه چند نفر از دوستانش از «تهران» به «عباس‌آباد» آمد. با هم حشیش مصرف کردیم و بعد به کنار رودخانه رفتیم. «بهاره» اما ناپدید شد و دیگر او را ندیدم. همه جا را دنبال دختر موردعلاقه‌ام گشتم تا اینکه از یک مغازه‌دار شنیدم جسد «بهاره» پیدا شده است.

در حالی که هنوز علت مرگ «بهاره» روشن نشده بود پدر و مادرش به دادسرای «عباس‌آباد» رفتند و علیه «حسن- م» شکایت کردند. پدر «بهاره» گفت: دخترم هنرمند بود اما «حسن» و دوستانش او را به گرداب اعتیاد کشاندند. چندی پیش دخترم در یک کمپ ترک اعتیاد بستری شد اما باز هم دوستان ناباب، سراغش آمدند و او را به شمال بردند.

به دنبال شکایت پدر داغدار «حسن- م» و هفت نفر دیگر از دوستان «بهاره» در تهران دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. ماجرا در شعبه ۱۰۲ دادگاه «عباس‌آباد» تحت رسیدگی بود اما چون بیشتر متهمان، ساکن تهران بودند پرونده به دادسرای امور جنایی پایتخت فرستاده شد.

سپس کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی، علت مرگ «بهاره» را سوءمصرف مواد مخدر عنوان کرد و هفت نفر از متهمان آزاد شدند. پرونده «حسن- م» اما با صدور کیفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند.

نوبت دفاع به متهم که رسید، اظهار داشت: معتاد بودم و به همین خاطر همسرم قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. در همان گیر و دار با «بهاره» آشنا شدم. دختر تهرانی با آنکه می‌دانست متاهل هستم به من علاقه‌مند شده بود. «بهاره» با نامادری‌اش رابطه خوبی نداشت و دلش نمی‌خواست ارتباطش را با من قطع کند. هیچ خصومتی با «بهاره» نداشتم. باور کنید من او را نکشتم.

در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود «حسن- م» را از اتهام قتل تبرئه کرد. این مرد اما به خاطر رابطه پنهانی با «بهاره» به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد. رای تا ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *