بانکی دات آی آر: تقریباً برای هر کسبوکاری که بخواهید راه بیندازید نیاز به یک دفتر یا ساختمان دارید. برای راهاندازی شرکت دفتر میخواهید، برای راهاندازی یک بنگاه تولیدی، سوله و انبار و دفتر فروش میخواهید، برای راهاندازی یک فروشگاه مغازه میخواهید، حتی اگر بخواهید یک کسبوکار اینترنتی نهچندان کوچک راه بیندازید نیاز به یک ساختمان اداری دارید. سوالی که معمولاً هر کسبوکاری با آن مواجه است، این است که دفتر یا کارخانهاش باید کجا باشد؟ بنگاههای بزرگ برای یافتن پاسخ این پرسش به مطالعاتی نیاز دارند که «مکانگزینی» نام دارد. در مطالعات مکانگزینی با استفاده از یکی از انواع مدلها بهترین موقعیت مکانی برای استقرار بنگاه اقتصادی انتخاب میشود. اما بنگاههای کوچک که بودجه کافی برای انجام اینگونه مطالعات ندارند، باید به تحلیل ذهنی خودشان و اطرافیانشان اکتفا کنند. این یادداشت سعی دارد خطوط راهنمایی ارائه کند برای مکانگزینی بنگاههای کوچک. خطوط راهنمایی که وقتی شما یا اقوامتان خواستید شرکت یا مغازه یا کارگاهی افتتاح کنید، با بهیادآوردن آنها، بتوانید موقعیت مکانی بهتری برای آن کسبوکار بیابید.
نزدیکی به بازار هدف
یکی از مهمترین معیارهای مکانگزینی بنگاهها موقعیت بازار هدف است. به عنوان مثال عاقلانه نیست که شما در یک نقطه پرتافتاده و کمجمعیت سوپرمارکت بزنید. هنگامی که شما میخواهید فروشگاه یراقآلات نجاری مثل تیغِ اره و پیچ بفروشید، بهتر است مغازهای در نزدیکی محل تجمع کارگاههای نجاری پیدا کنید، هنگامی که میخواهید یک مدرسه غیرانتفاعی گرانقیمت بزنید بهتر است آن را در محله پولدارنشین شهر بسازید، هنگامی که میخواهید یک دارالترجمه بزنید بهتر است آن را در نزدیکی تجمع مراکز دانشگاهی تأسیس کنید (مانند میدان انقلاب در تهران). شناسایی موقعیت مکانی بازار هدف گاهی دشوار است. به عنوان مثال، ممکن است شما بخواهید یک شرکت خدمات مهندسی راه بیندازید ولی نمیدانید که مشتریان شما بیشتر در چه مناطقی هستند. آنها احتمالاً در تمام سطح شهر یا حتی در تمام کشور پراکنده باشند. پس بهتر است شما مکان شرکتتان را در نقطهای که دسترسی و مرکزیت خوبی دارد (مثلاً نواحی مرکزی پایتخت) و نزدیک به تجمع کاربریهای اداری انتخاب کنید. یا در صورتی که در استان اصفهان مستقر میشوید باید روی بازار این استان تمرکز کنید. همینطور مهم است که چهقدر نیاز به نزدیکی به مشتریانتان دارید. رونق یک بقالی کاملاً متکی بر نزدیکی به مشتریانش است اما گاهی مواجهه حضوری شما و مشتریانتان کمتر است (مثلاً فلان ISP که به مردم سرویس اینترنت ADSL میفروشد). هرقدر بیشتر نیاز باشد که مشتریان به شما مراجعه کنند یا شما به آنها مراجعه کنید نزدیکبودن به مشتری اهمیت بیشتری دارد. همینطور گاهی اوقات میتوانید نیاز مراجعه مشتریانتان را کاهش دهید. مثلاً فرض کنید که شما صاحب یک رستوران هستید و موقعیت مکانیتان چندان مناسب نیست. پس بهتر است با راهاندازی سرویس تحویل رایگان، مشتریانتان را از حضور در رستوران بینیاز کنید. در نهایت توجه داشته باشید که بهخصوص برای تولیدکنندهها دوربودن از بازار مصرف به معنی هزینه بیشتر حمل کالا است. یعنی اگر شما میز و صندلی تولید میکنید و آنها را برای فروش با کامیون به شهر میفرستید، هر یک کیلومتر که کارخانه شما از شهر دورتر باشد به معنای هزینه بیشتر حمل کالا است. از طرف دیگر هر یک کیلومتر که به شهر نزدیک شوید نیز به معنای گرانترشدن خرید یا اجاره کارگاه شماست. شما باید بتوانید موقعیت بهینهای که کمترین هزینه را به شما تحمیل میکند پیدا کنید.
نزدیکی به مواد اولیه و تأمینکنندهها
یکی دیگر از معیارهای مهم مکانگزینی موقعیت مواد اولیه و تأمینکنندههای شما است. اهمیت این فاکتور اما در هر بنگاه متفاوت است. برخی بنگاههای خدماتی مواد اولیه مهمی ندارند و این فاکتور برایشان بیاهمیت است (حداکثر نیاز به خرید اقلام اداری مصرفی دارند که از همه جا قابل تأمین است)، اما در صنایع این معیار مهم است. بهخصوص هنگامی که وزن مواد اولیه زیاد باشد، این معیار مهمتر خواهد بود. هزینه حمل مواد اولیه سنگین زیاد است و اگر یک بنگاه مکانی دور از محل تأمین مواد اولیه انتخاب کند هزینههای حمل مواد اولیه آن زیاد خواهد شد. به همین دلیل است که کارخانههای سیمان و فولاد را نزدیک به منابع اولیه آنها میسازند. همینطور اگر شما میخواهید کارخانه تولید رب گوجهفرنگی و سایر مشتقات گوجهفرنگی بزنید، بهتر است کارخانهتان در منطقهای نزدیک به تولیدکنندگان گوجهفرنگی باشد. به همین ترتیب در مناطقی از کشور که زراعت و باغداری رونق دارد، شبکه ارزش صنایع غذایی شکل میگیرد. این قاعده البته همیشه رعایت نمیشود. به عنوان مثال، کشور چین امروز یکی از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ فولاد در جهان است. اما این کشور معادن سنگ آهن زیادی ندارد. سنگ آهن را از آمریکای جنوبی به چین حمل میکنند تا در کارخانههای فولاد چین فرآوری شود و بعد به مصرف برسد. در سالهای اخیر که به دلیل بحران اقتصادی مصرف فولاد چین پایین آمده، تولید اضافهشان را به کشورهای دیگر صادر میکنند. اما به طور کلی، نزدیکی به مواد اولیه از مهمترین معیارهای مکانگزینی در صنایع به شمار میرود.
قیمت زمین و ساختمان
زمین محدود است و مکانیسم قیمت مهمترین سازوکار تخصیص منابع محدود در دنیای کنونی است. مکانیسم قیمت میگوید زمین محدود به کسی خواهد رسید که حاضر باشد پول بیشتری بابت آن بپردازد. چه کسی پول بیشتری بابت آن خواهد پرداخت؟ کسی که بتواند درآمد بیشتری از آن کسب کند. معمولاً صنعت و کشاورزی به ازای هر مترمربع زمین درآمد کمتری کسب میکنند. یک فروشنده با یک زیرپله سه متر مربعی در بازار تهران ممکن است پول خوبی به دست بیاورد؛ کارخانه تولید سنگ مصنوعی که ۱۲۰۰ متر مربع سوله و انبار نیاز دارد اگرچه ۴۰۰ برابر آن زیرپله مساحت نیاز دارد اما درآمدش ۴۰۰ برابر آن زیرپله نیست. به همین دلیل است که در شهرها برخی از فعالیتها که میتوانند بابت هر متر مربع زمین اجاره بیشتری بپردازند (مانند کاربریهای تجاری و اداری و به طور کلی خدماتی) در مراکز شهری مستقر میشوند و کشاورزی و صنایع و… به اطراف شهرها رانده میشوند. البته دغدغههای زیستمحیطی باعث شده که شهرداریها قوانینی بگذارند و حضور صنایع را در شهرها ممنوع کنند اما پیش از وضع این قوانین نیز همین منطق اقتصادی در شهرهای دنیا حاکم بود. شما هم در انتخاب مکان کسبوکارتان لاجرم مجبور خواهید بود به قیمت ملک توجه کنید. ممکن است شما بخواهید یک بوتیک لباس باز کنید. خیلی دوست دارید که مغازهای در فلان پاساژ معروف بالای شهر که تازه افتتاح شده، اجاره کنید. اما مسأله این است که برندهای معروف داخلی و بینالمللی هم دوست دارند در همان پاساژ مغازه داشته باشند. آنها شناختهشده هستند، خودشان محصول تولید میکنند، تجربه بیشتری دارند و همه اینها باعث میشود که بتوانند قیمت بالاتری برای اجاره مغازه پیشنهاد بدهند. پس آنها در آن پاساژ شعبه خواهند زد و شما باید بروید در محله دیگری مغازهای اجاره کنید که موقعیتش آنقدر جذاب نیست.
سایر معیارها
معیارهای متنوع دیگری نیز برای مکانیابی بنگاهها وجود دارد که اهمیت هر کدام برای هر بنگاه متفاوت است؛ دسترسی به شبکه حملونقل (مترو، شبکه بزرگراهی و….)، وضع ترافیک محدوده، کیفیت زیستمحیطی محدوده (آلودگیهای صوتی و هوا، فضای سبز)، شأن اجتماعی منطقه و…. همه در مکانگزینی بنگاهها مهم هستند و گاهی اهمیت خاص مییابند. به عنوان مثال، اگر شما میخواهید یک آسایشگاه برای بیماران اعصاب و روان احداث کنید بهتر است که چندان به مرکز شهر که آلودگی صوتی دارد، نزدیک نباشید و در حاشیه شهر جای آرامی را پیدا کنید. اگر میخواهید یک گالری هنری لوکس داشته باشید، بهتر است به بالای شهر تهران و خیابانهای دلانگیز آن بروید. اگر میخواهید پمپ بنزین بزنید هم بهتر است پمپ بنزینتان نزدیک به معابر اصلی ترافیکی باشد.
حتماً شما هم شنیدهاید که صاحبان فروشگاههای ناموفق موفقیت دیگران را مدیون شانس میدانند. نمیخواهم بگویم که شانس (مجموعه عوامل تصادفی) نقشی در موفقیت یک کسبوکار ندارد اما عوامل بسیار زیاد دیگری هم مؤثر هستند که یکی از آنها موقعیت مکانی کسبوکار شما است. انتخاب مکان میتواند شانس کسبوکار شما برای موفقیت را کم یا زیاد کند و بهتر است بیشتر به آن دقت کنید.
منبع: مجله روشن