ترفند موذيانه براي سرقت ازعابربانك

 

تلاش پلیس برای یافتن مرد جواني که با ايستادن در صف مشتريان عابربانک و به بهانه کمک به افرادي که به عناوين مختلف قادر به گرفتن پول از حساب عابربانک خود نشده بودند کارت و رمز آن را از آنها گرفته و در فرصتي مناسب آن کارت را با کارتي سوخته عوض مي‌کرد  ادامه دارد.

 

۱۳آبان ماه امسال زني به دادسرايي در تهران مراجعه کرده و با نگراني گفت: عصر روز قبل در خيابان ۱۵ خرداد مي‌خواستم از حسابم و از دستگاه عابربانک پول برداشت کنم اما به علت اشکال دستگاه موفق به اين کار نشدم. جواني که پشت سر من در نوبت ايستاده بود داوطلب شد تا به من در برداشت پول کمک کند وي کارت را از من گرفت ولي تلاش او هم فايده‌اي نداشت و لحظه‌اي بعد با گرفتن کارت عابربانک خود، از آنجا به سمت عابربانک ديگري رفتم که متوجه شدم کارت عابربانک متعلق به من نيست. فکر کردم اشتباهي صورت گرفته و جوان خيرخواه که داوطلب کمک به من شده اشتباهي کارت خودش را به من داده به همين خاطر به سرعت به سمت شعبه بانک قبلي که چند صد متر بيشتر با من فاصله نداشت رفتم اما از جوان خبري نبود. با ناراحتي و عذاب وجدان به منزل برگشتم و در تاکسي بود که چند نفر از شهروندان به من گفتند که احتمال دارد جوان مورد نظر کلاهبردار يا شياد باشد و عمدا کارت سوخته متعلق به فرد ديگري را به من داده تا از حسابم برداشت کند. با توجه به اينکه اين جوان کارت را از من گرفته بود و رمز کارت مرا چند بار در دستگاه امتحان کرده بود، من هم به او شک کردم. اما چون در آن ساعت بانک‌ها تعطيل بود صبر کردم و امروز به شعبه بانک مراجعه کردم. متاسفانه حدس مسافران تاکسي و اعضاي خانواده‌ام درست بود و اين جوان 200 هزار تومان مستقيم از حساب برداشت کرده و 200 هزار تومان ديگر نيز به يک عابربانک ديگر منتقل کرده بود. به همين خاطر در همان اول صبح کارت را توسط بانک غيرفعال کردم تا او نتواند دوباره پولي از حسابم خارج کند.

با پيگيري اين ماجرا کارآگاهان در بررسي از شعبه بانک مورد نظر متوجه شدند اين شعبه سيستم دوربين مداربسته ندارد به همين خاطر چهره‌نگاري از متهم نيز با توجه به عدم دقت شاکي در چهره متهم، نتيجه‌اي نداشت.

از اين داستان چند روزي مي‌گذشت تا اينکه 19 آبان ماه پيرمردي با طرح شکايتي مشابه به دادسرا مراجعه كرد و گفت: بعد از ظهر روز قبل مي‌خواستم از حسابم و از دستگاه عابربانک پول برداشت کنم تا داروهايي را که پزشک براي بيماري همسرم تجويز کرده بود از داروخانه بگيرم. اما چون کار با دستگاه را نمي‌دانستم از يک جوان که پشت سر من ايستاده بود خواهش کردم تا اين کار را برايم انجام دهد. کارت و رمز آن را هم که در کاغذي و در کنار کارت يادداشت شده بود به او دادم اما جوان گفت که دستگاه خراب است و کارت را به من برگرداند. به شعبه بانک ديگري رفتم و در آنجا بود که فهميدم کارتم سوخته است. بدون اينکه داروهاي همسرم را بگيرم با همسرم به منزل برگشتيم. صبح امروز براي برداشت پول به شعبه بانکي که در آنجا حساب داشتم رفتم ولي در کمال تعجب کارمند بانک گفت کارت متعلق به من نيست. فهميدم که جوان ديروزي کارت سوخته شده فرد ديگري را به من داده و با کارتم از يک عابربانک مبلغ 200 هزار تومان و صبح امروز نيز مبلغ 200 هزار تومان ديگر برداشت کرده است.

کارآگاهان پايگاه هفتم پليس آگاهي پس از شنيدن اظهارات پيرمرد شاکي سريعا خود را به شعبه بانک مورد نظر رسانده و با همکاري کارمندان شعبه بانک، از طريق دوربين‌هاي مداربسته شعبه‌اي که پيرمرد کارت را به اين جوان داده، تصويري از چهره متهم جوان به دست آوردند اما در مراجعه به شعبه‌اي که از دستگاه عابربانک آن از حساب پيرمرد پول برداشت شده بود، به‌علت عدم نصب سيستم دوربين‌ مداربسته باز هم تصوير ديگري از جوان سارق به دست نيامد.

کارآگاهان پايگاه هفتم در روزهاي بعد نيز در مقابل ادعاي تعدادي از شهروندان ديگر تهراني متوجه شدند اين جوان با کمين در مقابل دستگاه‌هاي عابربانک در محدوده مرکزي تهران و به قصد کمک به ديگران، کارت عابربانک آنهايي را که قادر به کار با دستگاه و برداشت مبلغ از حساب خود نبوده گرفته و با امتحان کردن کارت و به خاطر سپردن رمز از طريق صاحب حساب، در يک لحظه کارت طعمه خود را با کارت مشابه ديگري عوض کرده و از محل دور شده و سريعا اقدام به برداشت وجه از کارت سرقتي کرده بود. گفتني است با تصوير به دست آمده از متهم، وي تحت تعقيب گسترده پليس آگاهي قرار گرفته است.

 

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *