در گرایش ادبیات:
ادامه تحصيل در هر رشته اي مقتضي دارا بودن تواناييهاي ويژهاي در افراد است. رشته ادبيات انگليسي نيز از اين قاعده مستثنا نيست. رشته ادبيات انگليسي همان گونه که از نامش پيداست با متون ادبي انگليسي سروکار دارد و بر خلاف دوره کارشناسي که فقط در حدود يک چهارم واحدها به دروس ادبيات تعلق داشت، در دوره کارشناسي ارشد بيش از نود درصد واحدها به طور تخصصي به ادبيات انگليسي تعلق دارد. دانشجويي که قصد ادامه تحصيل در رشته ادبيات انگليسي را دارد ميبايست توانايي مطالعهي بالايي داشته باشد و بتواند ساعتهاي زيادي را به مطالعه اختصاص دهد؛ چرا که ادبيات به مثابه دريايي است بيانتها پر از شعر، رمان و نمايشهاي متنوع. دارا بودن تخيلي پويا، توانايي ديگري است که دانشجوي علاقهمند به رشته ادبيات ميبايست بدان مجهز باشد؛ چرا که ادبيات نه تنها با انتقال دادن تجربه انساني بلکه با فراهم آوردن موقعيتي که به خواننده اجازه ميدهد تا خودش شخصاً و به صورت تخيلي در آن تجربه خاص شرکت نمايد سروکار دارد. ادبيات وسيلهاي است که به خواننده امکان ميدهد تا از طريق تخيل زندگي کاملتر، عميقتر، غنيتر و آگاهانهتري داشته باشد. ادبيات، اين کار را از دو طريق انجام ميدهد. با وسعت دادن به تجربهمان از زندگي (بدين معني که ادبيات ما را با تجربياتي آشنا ميکند که خودمان به شخصه نداشتهايم) و با عميق کردن تجربههايي که خود در زندگي داشتهايم. بنابراين کسي که قصد دارد در رشته ادبيات انگليسي موفق باشد، ميبايست تخيل پويايي داشته باشد تا بتواند اين دو نقش ادبيات را درک نموده و تجربه ارائه شده توسط متن ادبي را به راحتي براي خود مجسم نمايد. همچنين دارا بودن روحيهاي پژوهشي ويژگي ديگري است که دانشجوي علاقهمند به ادامه تحصيل در رشته ادبيات انگليسي بايد بدان مجهز باشد. چرا که اين رشته به عنوان يکي از زير شاخههاي علوم انساني رشتهاي است ذهني و تفکري و نه عملي. بنابراين دانشجويان اين رشته ميبايست دائماً به تفکر، تحقيق و پژوهش بپردازند و دارا بودن چنين ويژگي از لازمههاي تحصيل در اين رشته به خصوص در مقاطع بالاتر است. هر چند توانايي مطالعهاي بالا، تخيل پويا و دارا بودن روحيهي پژوهشي ويژگيها و تواناييهاي مهمي هستند که شخص علاقهمند به رشته ادبيات انگليسي بدانها نياز دارد اما شايد مهمترين مهارت و توانايي لازم براي ادامه تحصيل در اين رشته مهارت در زبان انگليسي عمومي است. نبايد فراموش کرد که اين رشته ادبيات “انگليسي” است. بنابراين دانشجوي علاقهمند به اين رشته بايد مهارت زيادي در گرامر، دامنه لغت و درک مطلب انگليسي عمومي داشته باشد تا در مطالعه و درک متون ادبي که نسبت به متون غير ادبي از نظر گرامر، دامنه لغت و درک مطلب توانايي بيشتري را از دانشجو ميطلبند، دچار مشکل نشود. به ديگر کلام، دانشجوي ادبيات نبايد دانشگاه را محلي براي آموزش ابتدايي زبان بداند بلکه بايد پيش از ورود به دانشگاه با زبان انگليسي آشنايي کامل داشته باشد.
در گرایش مترجمی:
دانشجوی زبان انگلیسی نباید دانشگاه را محلی برای آموزش ابتدایی زبان بداند بلکه باید پیش از ورود به دانشگاه با زبان انگلیسی آشنایی کامل داشته باشد. و در دانشگاه با اصول و روش ترجمه و زبانشناسی یا ادبیات انگلیسی آشنا گردد. همچنین یک دانشجوی مترجمی باید به زبان فارسی تسلط کامل داشته باشد چون ترجمه از هر زبانی به زبان فارسی علاوه بر مهارت در زبان انگلیسی به مهارت بیشتری در زبان و نگارش فارسی نیاز دارد. البته صِرف دانستن دو زبان، انسان را مترجم نمیکند بلکه باید دانشجو اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد، مثلاً نمیشود چیزی از فلسفه ندانست و یک کتاب فلسفی را ترجمه کرد یا بدون اطلاع از زندگی، افکار و دوران تاریخی یک نویسنده، یکی از کتابهایش را ترجمه نمود.