بانکی دات آی آر: کودتای ترکیه را یادتان هست؟ چند ساعت بیشتر طول نکشید اما ترکشهایش دامن بسیاری از افراد را گرفت؛ از جمله اساتید دانشگاه. تعداد زیادی از اساتید دانشگاههای ترکیه با دلیل و بیدلیل از دانشگاه اخراج شدند. آنها پس از اخراج برای ادامه دادن کارشان به خیابانها آمدند و کلاسهای ماهیانه برای عمومِ مردم برگزار میکنند. کاری که تا حدی عجیب به نظر میرسد. خبرگزاری فرانس ۲۴ با چند نفر از این استادها مصاحبه کرده است. به گفته این اساتید برای آنها فرقی نمیکند که در چه مکانی تدریس کنند، مهم این است که با حضورشان در هر مکانی میتوانند آنجا را به دانشگاه تبدیل کنند. کودتا را در ذهنتان داشته باشید، دوباره به آن برمیگردیم.
دنیای کار در حال حاضر تغییر زیادی کرده است. از ۵۰ سال پیش که شرکت IBM برای اولین کامپیوتر ساخت تا 17 سال پیش که تلفن همراه وارد بازار شد، اینترنتهای کم سرعت در دست ما قرار گرفت و خانههای ما یکی یکی با کامپیوتر آشنا میشد، همگی گواه این هستند که تکنولوژی بیشتر و بیشتر در دسترس «ما»ی مصرفکننده قرار گرفته است.
در حال حاضر تکنولوژی و متصل بودن به تمام دنیا طبیعی و نرمال به نظر میرسد. کودکانِ ما قبل از ورود به مدرسه کار با تبلت و گوشیِ لمسی را یاد میگیرند. دیگر لازم نیست برای داشتنِ اینترنت حتما در خانه باشیم و با کارت اینترنت به دنیا متصل شویم. حالا در بعضی از نقاطِ دنیا برای افرادی که در خیابان راه میروند و کلهشان در گوشیشان است، لاینِ ویژه پیاده رو ساخته شده است. سخن درباره تکنولوژی را کوتاه میکنم، برای دیدن نمادهایش همین مانیتور یا تلفنی که در حال خواندن متن با آن هستید را در نظر بگیرید.
کار کردن در این دنیا (دنیای تکنولوژیک) هم آسانتر از گذشته است. هر چقدر که تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات پیشرفتهتر میشود، مرزهای فیزیکی کوچک و کوچکتر میشود. کسب و کارها از طریق اسکایپ کارمندانشان را از سراسر دنیا جذب میکنند. با داشتن یک وبسایت میتوان وسایل داخل انبار را به فروش رساند، مشاوره داد، کلاس برگزار کرد و مواردی از این دست.
زمانهایی نه چندان دور مردم برای اینکه بتوانند کسب و کاری راه بیندازند میبایست چند تن از خانهای حریفِ رستم را شکست دهند؛ اول خودشان را به مردم ثابت کنند (اگر خان زاده بودند که فبهالمراد) هزینه زیادی برای تبلیغات کنند، گاهی مغازههای رقیبان را به آتش بکشند، مردمداری کنند و همیشه از تحولات بازار بترسند.
هدف از این نوشته تشویق کردن مخاطبان به شروع کردن کار نیست. خودمان را نمیتوانیم گول بزنیم؛ قرار نیست با چند جمله که معمولا انگیزشی نامیده میشوند، زندگی کسی عوض شود. از شما نمیخواهیم الان که ابتدای سال است با خودتان عهد و قراری ببندید چرا که زندگی شما فقط و فقط به خودتان مربوط است. شما بهتر میدانید که با آن چه کنید. این متن از شما میخواهد دیدتان به کار کردن را تغییر دهید. اساتید اخراج شدهی کودتای ترکیه را دیدید؟ دانشگاهشان را از آنها گرفتند آنها هم کلاسها را به خیابانها آوردند. ظرفِ آنها تغییر کرد اما محتوایشان نه. ممکن است شما هم مهارتی داشته باشید که برای پول درآوردن از آن آرزوهای بسیار دارید. شاید وقتِ آن باشد دست به کار شوید؛ حتی اگر نوشتن در یک وبلاگ ساده باشد.
بانکی: سمیرا همتی