بازار مد و لباس در انحصار مافيا

 

عيسي كشاورز، سرپرست كارگروه مد و لباس: يك جريان سودجو، پيچيده و بعضاً با نگرش براندازي در عرصه فرهنگي در حوزه پوشاك وجود دارد كه مثلث مافيا را تشكيل مي‌دهد
از وضعيت كنوني نه طراح، نه توليد‌كننده و نه مصرف‌كننده راضي نيستند
دريا زندي، طراح لباس و كارشناس ارشد مردم‌شناسي: اغلب لباس‌هايي كه با عنوان سنتي و ايراني عرضه مي‌شود، خوش دوخت نيست، شبيه گوني و بي‌قواره است و با يك تكه پارچه سنتي سرهم‌بندي شده است.

طرح تشديد امنيت اخلاقي از ۲۵ خرداد امسال آغاز شد تا با محوريت دوباره نيروي انتظامي براي مقابله با بدپوششي، به ياد آوريم كه ما همچنان در بحث پوشاك و عرضه طرح‌هاي به روز، مناسب و شكيل ضعف داريم و بايد در اين‌باره اقدام عاجلي انجام دهيم، چراكه مصرف‌كننده همچنان از نبود لباس‌هاي تأييد شده در بازار پوشاك گلايه دارد و نمي‌تواند لباس دلخواهش را در اين آشفته بازار پيدا كند.

سرپرست كارگاه تخصصي مد و لباس در اين ميان از مافيايي حرف مي‌زند كه بازار رقابتي پوشاك را در دست خود گرفته و اجازه نمي‌دهد طراح و توليدكننده در اين فضا وارد شوند، نتيجه هم همين است كه مي‌بينيد؛ از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب تهران را بگرديد آن لباسي كه مناسب شما باشد پيدا نمي‌شود، گويي همه بازار در اختيار و انحصار افرادي است كه هرگونه دلشان مي‌خواهد تصميم‌گيري و اجرا مي‌كنند، يك روز كوتاه، يك روز مدل خفاشي، يك روز دمپا گشاد، يك روز… اينكه امروز چه مي‌خواهند معلوم نيست، اما قطعاً هر طور كه اراده كنند، پيش خواهند رفت، خوراك آنها هم از قبل آماده شده، اصلاً تغذيه و توليدات بازار پوشاك در دستان آنهاست اين شما هستيد كه از مدل محدود طرح‌ها به يكي راضي مي‌شويد و اگر هم ناراحتيد كه هستيد!!! براي آنها چه تفاوتي دارد كه يك مشتري از ميليون‌ها مشتري خود را از دست بدهند، فردا با طرح جديدي خسارت اندك خود را جبران مي‌كنند آن هم در حاشيه‌اي كه امن است و كسي دستش هم به آنها نمي‌رسد!

 

عيسي كشاورز، سرپرست كارگروه تخصصي مد و لباس دراين باره مي گويد:يك جريان سودجو، پيچيده و بعضاً با نگرش براندازي در عرصه فرهنگي در حوزه پوشاك وجود دارد كه يك مافياي سه سر را تشكيل مي‌دهند، يك سر آن اقتصاد، سودجويي و پول بوده، يك سر آن يك جريان برانداز خارجي است و يك سر ديگر آن هم يك جريان اعتراضي و معاند به فرهنگ ايراني – اسلامي است. اين جريان چه در داخل و چه در خارج از كشور يك شبكه منسجم را تشكيل داده كه از نزديك وضعيت پوشاك كشور را رصد مي‌كند و براي آن نسخه مي‌پيچد!

اصلاً شما مي‌دانيد چگونه يك كفش وارد كشور مي‌شود! اين جريان به صورت كاملاً هدايت شده يك نوع محصول مثل كفش يا لباس را با تبليغات رسانه‌هاي خارجي وارد كشور مي‌كند، سپس تعدادي از جوانان دختر و پسر را در زيرزمين‌هاي مخصوصي دور هم جمع كرده و براي مدلينگ انتخابشان مي‌كند، اين جوانان مأموريت پيدا مي‌كنند كه به طور كاملاً سازمان يافته اين نوع محصول را در اماكن عمومي، خيابان‌ها، متروها، پاساژها و حتي مهماني‌هاي مختلط تبليغ كنند. اين افراد در هر كجا كه باشند همديگر را پيدا كرده و به شكل يك شبكه اجتماعي مد را در ايران مديريت مي‌كنند. همه اين اتفاق‌ها در شرايطي مي‌افتد كه ما فاقد يك حوزه بدل براي اين مجموعه هستيم. نكته بعدي اين است كه اينها فقط يك محصول خاص را مد نمي‌كنند بلكه در كنار كفش، رنگ مو، مدل مو و حتي آرايش صورت را هم به شكل مورد انتظارشان در ميان مردم رواج مي‌دهند.

او تأكيد مي‌كند: «اين نگراني درباره رنگ مو و لوازم آرايش هم هست. در نتيجه دغدغه ما فقط در حوزه بي‌حجابي نيست.
به اعتقاد من بزرگترين ضعف ما در اين حوزه بي‌بصيرتي ما به آن اتفاقي است كه در عرصه پوشاك در حال وقوع است، دومين معضل ما نبود يك استراتژي مدون فرهنگي در اين حوزه است، ما متوجه نيستيم كه چه چيزي مي‌پوشيم، فكر مي‌كنيم بي‌حجابي فقط در مصاديق ظاهري‌اش خلاصه مي‌شود در حالي كه ما بايد به جريان‌هاي پشت پرده هم بپردازيم، طبيعي است كه در اين چرخه، طرح طراحان ما خريداري نشود، اصلاً اجازه چنين رقابتي به آنها داده نمي‌شود.»

كشاورز البته در ادامه منكر بازار رقابتي در حوزه پوشاك مي‌شود و مي‌گويد: «بازار پوشاك كاملاً انحصاري و در دست همين مافيا است. ما مافياي جدي و قدرتمندي دراين حوزه داريم. در حوزه پوشاك و مديريت پوشش در كشور دغدغه جدي وجود دارد و راه برون رفت از اين بحران، داشتن يك برنامه جامع و هدفمند در اين حوزه است، شايد مجلس در بحث قانون ساماندهي مد و لباس و دولت در موضوع عفاف و حجاب راه را براي مديريت موضوع بازگذاشته باشند، اما اين همه كار نيست. با اين قانون و مقررات مشكلات ما حل نمي‌شود، مسئله پوشاك يك موضوع بسيار پيچيده فرهنگي است، ما با تهاجم فرهنگي، جنگ نرم و شبيخون فرهنگي روبه‌رو هستيم بنابراين بايد بپذيريم كه در حال حاضر در عرصه پوشاك اين جريان فعال است.»

كشاورز تأكيد مي‌كند: لباس و مديريت پوشش يك زنجيره به هم پيوسته است كه با ايده يك طراح آغاز مي‌شود و تا مصرف‌كننده ادامه مي‌يابد، اين زنجيره شامل طراح، توليدكننده، توزيع كننده و در نهايت مصرف‌كننده است از طرفي اين زنجيره اقتصاد، فرهنگ و بازار را هم احاطه كرده است، اما موضوعي كه در كشور ما تبديل به يك معضل جدي شده، اين است كه اين زنجيره همديگر را خوب پوشش نمي‌دهند، مثلاً طراح ما چون بازار را نمي‌شناسد، مخاطب شناسي بلد نيست، زنجيره توليد را در دست نداشته و دغدغه مشتري مداري را ندارد طرحي ارائه مي‌دهد كه در ساده‌ترين حالت به يك ميليون تومان پارچه نياز دارد، خب توليدكننده هم از توليد انبوه اين طرح سرباز مي‌زند چون معتقد است كه ريسك سرمايه او را بالا مي‌برد. از طرفي محصولاتي هم كه در بازار عرضه مي‌شود ذائقه مخاطب را تأمين نمي‌كند. پس چه اتفاقي مي‌افتد، طراح مدعي مي‌شود كه چرا از طرح من حمايت نمي‌شود، توليدكننده هم ادعا مي‌كند كه اين طرح از نظر نظام بازار و اقتصاد به درد نمي‌خورد چون سليقه مخاطب را برآورده نمي‌كند، درنتيجه اين چرخه هميشه معيوب باقي مي‌ماند.

نارضايتي طراح، توليد كننده ومصرف كننده
وي مي‌افزايد: معضلي كه امروز در جامعه به چشم مي‌خورد آن است كه هم طراح، هم توليدكننده و هم مصرف‌كننده از اين وضعيت ناراضي هستند. «كشاورز» با اشاره به برگزاري نمايشگاه مد و لباس در فرهنگسراي نياوران از اتفاق تازه‌اي مي‌گويد كه براي نخستين بار اين چرخه معيوب را هدف قرار داده است، «در اين نمايشگاه براي اولين‌بار طراح رودرروي توليدكننده و توليدكننده نيز در كنار مصرف‌كننده قرار گرفت تا يك گفتمان ملي شكل بگيرد، نتيجه هم تهيه نقشه راه در حوزه مد و لباس شد.»
به گفته وي در اين نمايشگاه طرح‌هايي ارائه شد كه توانست حداقل نظر چند بازديدكننده را جلب كند. با اين وجود به اعتقاد ما هنوز هم بيشتر اين طرح‌ها تكراري، بي‌قواره و با كيفيت بسيار پائين بودند و مي‌توان به جرأت گفت در بازار رقابتي پوشاك حرفي براي گفتن نداشتند!

كشاورز در اين باره مي‌گويد: «ما اعتراف مي‌كنيم كه اين زنجيره بايد تا الآن به وجود مي‌آمد كه نيامده، چرا كه توزيع كننده فقط به نياز مشتري فكر مي‌كند و طراح هم نياز مشتري را نمي‌شناسد. در نتيجه طرح‌هايي هم كه با معيارهاي اسلامي – ايراني همخواني داشته باشد، با وجود توزيع در بازار، در پستوهاي مغازه‌ها خاك مي‌خورد، چون مصرف‌كننده آن را نمي‌پسندد و توزيع‌كننده هم به دنبال لباس مخاطب پسند است.»وي با صراحت تمام اعتراف مي‌كند: «ذائقه مخاطب در بازار پوشاك كشور تأمين نمي‌شود، حتي خانواده من هم براي خريد لباس دلخواهشان كه هم شكيل باشد هم با كيفيت و با شاخصه‌هاي اسلامي – ايراني به زحمت مي‌افتند.»

وي بار ديگر به برگزاري نمايشگاه مد و لباس اسلامي- ايراني در فرهنگسراي نياوران اشاره مي‌كند و مي‌گويد: ما اين نمايشگاه را برگزار كرديم تا عنوان كنيم طرح مورد نظر مصرف كننده در بازار نيست و طرح‌هايي كه ارائه مي‌شود دور از نياز بازار است، در كنار اين مسئله البته حرف طراح، توليدكننده و مصرف كننده هم شنيده شد و اين سه براي اولين بار دور هم جمع شدند.»اگرچه كشاورز تأكيد بسياري بر اين دارد كه طراحان كشور ذائقه مخاطب را نمي‌شناسند و به عبارتي از بازار رقابتي بي‌خبرند، اما بايد گفت طراح ايراني در جامعه ايراني زندگي مي‌كند و اگر حتي بخواهيم خودش را از جامعه مخاطبين حذف كنيم، او روزانه با صدها نفر از مصرف كننده‌ها برخورد دارد، پس چگونه مي‌تواند نياز جامعه ايراني را نشناسد و آيا اصلاً به نياز جامعه ايراني فكر مي‌كند! چگونه است كه طراحان غربي در آن سوي مرزها از ذائقه مصرف‌كننده ما باخبرند و طرح‌هايشان با سليقه مخاطبان جور در مي‌آيد، اما ما هنوز از نبود يك طرح شكيل، مناسب و باكيفيت رنج مي‌بريم! آيا در اين زمينه تعمدي در كار نيست! وي با يك نگاه كارشناسانه و منصفانه مي‌گويد: «تعمدي در كار طراحي نيست، طراحان ما اگر فاقد نوآوري و كاربردي كردن طرح‌هايشان هستند به اين علت است كه در اين زنجيره قرار نگرفته‌اند و مخاطب را نمي‌شناسند، طراح در غرب مي‌تواند به مصرف‌كننده خوراك بدهد چون زنجيره دارد، ما هم بايد اتاقي تشكيل بدهيم كه در يك زنجيره علمي و صنعتي، طراح، توليدكننده و مصرف كننده در كنار هم قرار بگيرند.»

نبض بازار پوشاك در دست سرمايه‌دارها
در بيشتر مواقع طرح‌هاي ما در نمايشگاه‌ها با انتقاد بازديدكنندگان مواجه مي‌شود.مخاطبان مي‌گويند كه اين طرح‌ها با سن و سليقه آنها مطابقت ندارد و به اصطلاح به روز نيست.بسياري از آنها حتي اعتراف مي‌كنند كه از پوشيدن اين لباس‌ها در خيابان‌ها و اماكن عمومي ابا دارند و حتي از ما سؤال مي‌كنند كه كسي هم اين لباس‌ها را مي‌پوشد!!؟
دريازندي، طراح لباس و كارشناس ارشد مردم‌شناسي بدون هيچ تعارفي با صراحت از انتقاد و كنجكاوي بازديدكنندگاني حرف مي‌زند كه در نمايشگاه‌هاي مد و لباس دور او را گرفته‌اند و بارها از او پرسيده‌اند كه اين طرح‌ها براي چه قشري طراحي شده است! واقعاً كسي براي پوشيدن اين لباس‌ها پول هم مي‌دهد!!؟
اين طراح لباس كه در طراحي‌هاي خود از معيارهاي اسلامي- ايراني استفاده مي‌كند، مي‌گويد: سعي مي‌كنم لباس‌ها علاوه بر اينكه به شكل سنتي و اصيلي هستند بلند و گشاد هم باشند، در حالي كه بازديدكنندگان بلندي لباس‌ها را دست و پاگير مي‌دانند و حتي اگر طرحي هم مورد قبولشان باشد، هنگام سفارش تأكيد مي‌كنند كه كوتاه يا تنگ‌تر شود!

به گفته زندي، اغلب لباس‌هايي كه در نمايشگاه‌هاي مد و لباس براي عموم مردم نمايش داده مي‌شود فقط با اقبال افراد خاصي مثل هنرمندان روبه‌رو مي‌شود، چرا كه اين افراد ترجيح مي‌دهند متفاوت از ديگران لباس بپوشند و اصولاً به سمت طرح‌هاي عامه‌پسند نمي‌روند، شايد خيلي‌ها از ما خرده بگيرند و بگويند طرح‌هاي شما قديمي، از مد افتاده و غيرجذاب است، اما وقتي سليقه مردم با مدل‌ها و طراحي‌هاي خاصي اياغ شده و هم‌شكل هم لباس مي‌پوشند، طرح‌هاي جديد به ثمر نمي‌رسد و نتيجه هم همين مي‌شود كه در خيابان‌ها مي‌بينيد! پوشش‌هاي روتين، مانتوهاي تنگ با آستين‌هاي كوتاه، شلوارهاي تنگ، لباس‌هاي يقه باز، روسري‌هاي كوتاه و…
زندي معتقد است كه در ايران كسي مطابق با سن و سليقه‌اش لباس نمي‌پوشد و هر آنچه مد مي‌شود بدون آنكه تفكري پشت آن باشد يكباره فراگير مي‌شود، اما علت اين يكنواختي و مثل هم لباس پوشيدن‌ها در چيست؟چرا كسي به سمت اين طرح‌ها نمي‌رود و ترجيح مي‌دهد به هر آنچه در بازار است بسنده كند!

زندي خودش را در جايگاه يك مخاطب قرار مي‌دهد و مي‌گويد: اغلب لباس‌هايي كه با عنوان سنتي و ايراني در نمايشگاه‌هاي مد و لباس عرضه مي‌شوند نه تنها خوش دوخت نيستند كه شبيه يك كيسه گوني است كه با يك تكه پارچه سنتي تزيين شده، درواقع يك نوع سرهم‌بندي و بي‌قواره‌گي در اين لباس‌ها به چشم مي‌آيد كه من هم به عنوان يك خانم آن را نمي‌پسندم، بگذريم از اينكه جنس آنها هم بسيار نامرغوب بوده و با دو بار شستن كاملاً از بين مي‌رود. اين طراح لباس ادامه مي‌دهد: اين در حالي است كه طرح‌هايي كه در بازار عرضه مي‌شود از جنس مرغوب و طرح‌هاي جوان‌پسند است!در واقع كسي كه سرمايه بالايي دارد مي‌تواند با استفاده از پول خود هر چه مي‌خواهد به مصرف‌كننده قالب كند!اين طراح لباس معتقد است كه هم اكنون برگ برنده و نبض بازار در دست اين افراد است. افرادي كه سرمايه اصلي را در زمينه پوشش در اختيار دارند و با تبليغات طرحي كه خودشان مي‌خواهند را به عنوان بهترين به مردم تحميل مي‌كنند.در مقابل اين افراد البته طراحان لباس‌هاي سنتي و اصيل قرار مي‌گيرند كه فقط مي‌توانند طرح ارائه دهند و از تبليغ يا توليد انبوه آنها عاجزند. حمايت‌هاي دولتي نيز فقط در حد برگزاري رايگان يك جشنواره يا نمايشگاه است، نمايشگاهي كه باز هم به خاطر نبود طرح‌هاي مطلوب و باكيفيت با اقبال عمومي مواجه نمي‌شود.

منبع:روزنامه ایران

خبرهای منتخب بانکی دات آی آر :

*=======================*

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *