در هفتههای اخیر تلاش قوه قضاییه و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی برای بازپسگیری مطالبات 40 هزار میلیارد تومانی نظام بانکی توجه رسانهها و محافل اقتصادی را به خود جلب کرده است.
به گزارش سایت بانکی به نقل از الف این مطالبات هنگفت مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی میشود که طی سالیان گذشته از بانکهای مختلف دولتی وجوهی به عنوان تسهیلات دریافت کردهاند اما اقساط خود را نپرداختهاند.
از قرار معلوم بخش عمده این بدهی عظیم هم مربوط به شرکتهای دولتی، مدیران و ثروتمندان بخش غیر دولتی و خلاصه افرادی است که به نحوی دستشان به وزیری، وکیلی، رییس شعبهای میرسیده احساس میکردند و میکنند با ارتباط و دوستی با بزرگان میتوانند از بانکهالی دولتی وام بگیرند و پس ندهند.
چند سوال:
۱. یک جوان مبتکر و خلاق ایرانی که ایده تولیدی را در شکل طرح توجیهی دقیق و موجهی به یک شعبه در یک شعبه بانکی دولتی ارایه کند اما پارتیای در این سیستم نداشته باشد، میتواند به دریافت تسهیلات از این بانکهای دولتی امیدوار باشد؟
۲. آیا مطالبه معوق کلان در یک بانک غیر دولتی متصور است؟ چرا چنین معوقههای عظیمی فقط در بانکهای دولتی اتفاق میافتد؟
۳. مدیران شعب بانکهای دولتی که برای پرداخت کوچکترین تسهیلات به مردم عادی «و بدون پارتی»، انواع و اقسام ضمانتها و سفتهها و ضامنها را مطالبه میکنند، چطور باید در برابر معوقههای دانهدرشتها و «پارتیدارها»، مسوولیتی نداشته باشند؟ چطور میشود قبول کرد که مسوولان شعب بانکهای دولتی ضمانتهای لازم را از تسهیلاتگیران پولدار یا پارتیدار دریافت نکردهاند و اکنون در قبال این معوقههای هنگفت هیچ مسوولیتی ندارند؟