به گزارش بانکی دات آی آر به نقل از افکارنیوز، شاخص کل بورس تهران دیروز تحتفشار عمومی عرضه یک درصد کاهش یافت و در ارتفاع ۱۶۲ هزار و ۵۹۴ واحدی قرار گرفت. به نظر میرسد افت بهای دلار طی روزهای یکشنبه و دوشنبه اثر منفی خود را در بورس تهران بر جا گذاشته است. فشار محسوس فروش، خصوصا در سهمهای دلاری نشان داد که سهامداران همچنان در ارزیابی اثر نوسان دلار بر سهام وابسته در بورس تهران دچار مشکل هستند که شکلگیری نظام چندنرخی ارز نقش جبرانناپذیری در این فرآیند داشته است.
ظاهرا عواقب تلاطم ممتد بهای ارزها در بورس تهران پایانی ندارد. دیروز،شاخص اصلی سهام پس از ریزش اخیر قیمت دلار اصطلاحا آزاد زیر بار سنگین عرضه قرار گرفت و در ادامه مسیر نزولی خود یک درصد از ارتفاع خود را از دست داد. نماگر کل بورس تهران در این روز با عقبنشینی یک هزار و ۶۴۵ واحدی، دو کانال دیگر را واگذار کرد و بر سطح ۱۶۲هزار و ۵۹۴ واحد قرار گرفت. تصویر ناقص بسیاری از معاملهگران از شدت اثرپذیری سهام از تغییر بهای دلار که عمدتا ناشی از نظام چندنرخی ارز در اقتصاد کشور است را باید متهم اصلی فشار عرضه در بازار سهام، آن هم درست پس از افتهای شدید قیمت ارز در بازار آزاد طی روزهای یکشنبه و دوشنبه دانست.
نگاه فروشندگان به بازار نزولی ارز
سنگینی بار عرضه که از ساعت پایانی معاملات روز دوشنبه در بازار سهام نمایان شد، طی روز گذشته با شدت بیشتری ادامه یافت. دیروز تقریبا ارزش تمام سهمهای دلاری بورس تهران زیر فشار شدید عرضه افت محسوسی را تجربه کرد. به بیان آماری، متوسط قیمت در ۲۵ صنعت کوچک و بزرگ بورسی در معاملات دیروز کاهش یافت که در ۱۴ گروه این رقم بالای یک درصد بود. در بین گروههای بزرگ هم سهمهای زیرمجموعه صنعت پالایشی، معدنیها و فلزات اساسی، بهطور متوسط افت ۵/ ۱ درصدی را تجربه کردند و بار سنگینتری را بر دوش شاخص گذاشتند. عرضههای فراگیر با شدت و ضعفهایی دامن گروههای دیگر را هم گرفت و صنایعی چون خودرو، بانکی و گروههای کوچک و متوسط را وادار به عقبنشینی کرد. برآیند فروشهای نسبتا وسیع در اکثر صنایع به افت ۶ هزار و ۲۸۵ میلیاردی ارزش بورس تهران طی دادوستدهای روز گذشته انجامید.
دیروز در جریان تحرک دستهجمعی فروشندگان و تمایل بیشتر جهت خروج از صحن بازار در حالی قیمتها را تحت فشار گذاشت که بازار جهانی در بحبوحه آشتی تجاری چین و آمریکا معاملات متعادلی را تجربه میکرد و دیگر معادلات حاکم بر سودآوری شرکتها، اعم از بورس کالا، تحریمها یا فعالیت درونی اغلب شرکتها-عوامل غیرسیستماتیک- دستخوش تغییر خاصی نشد. به بیان دیگر، جز دلار که خیمه خود را بر سر سهام بنگاههای صادرکننده و دیگر شرکتهای تاثیرپذیر گسترده، سایر عوامل در محیطی متعادل و کماتفاق طی مسیر کردند.
البته فعالان بورس تهران مطابق معمول، افزایش عرضه اخیر را در توافقی نانوشته، به اثر مضاعف عرضه از ناحیه تسویه معاملات اعتباری در پایان سال مالی اکثر کارگزاریها و نیاز سهامداران خرد و بزرگ به نقدینگی در اسفندماه نسبت میدهند. هر چند نمیتوان نقش این دو عامل را در فشار فروشها انکار کرد اما با نگاه به عرضههای توامان سهام با سرعت تند بهای ارز در سراشیب از ضربات دلار بر پیکره سهام در نظام چندنرخی و سرگیجهآور ارز نباید به سادگی گذشت وضعیتی که بهنظر میرسد اثر شدیدتری دستکم از حیث روانی بر ذهن بازار داشته و زمینه را برای اشتباه و خطای سهامداران در ارزیابیهای خود فراهم آورده است.
رد پای خطای سیاستگذار
برداشت مخدوش و تصویر ناقص بسیاری از اهالی بورس از نحوه اثرپذیری سهام از تغییر بهای دلار که عمدتا ناشی از نظام چندنرخی ارز در اقتصاد کشور است را باید متهم اصلی فشار عرضه در بازار سهام، آن هم درست پس از افتهای شدید قیمت ارز در بازار آزاد طی چند روز اخیر دانست.
واقعیت این است که ارزش سهام بیش از نیمی از شرکتهای بورسی به بهای ارز وابسته است. پیوندی دیرینه که حاکی از حکمفرمایی صادرکنندگان بزرگ در بازار سهام و در نتیجه، تاثیر گسترده تحولات ارزی در بورس تهران است. اما یک مشکل سیستماتیک وجود دارد که درک این رابطه را برای بسیاری از سهامداران دشوار میکند. در واقع، رابطهای بین نرخ ارز و ارزش سهام بورس تهران است که به دلیل سیاستهای ارزی طی ماههای اخیر از نگاه غیرمسلح سهامداران ناآشنا پوشیده مانده و به دفعات مکرر زمینه را برای انحراف ارزش سهام از سطوح بنیادی خود به وجود آورده است. این نگاه حاصل سیاستهای نادرست در نظام ارزی کشور است که با تحمیل چند قیمت فاصلهدار از هم، ارزیابی سهام وابسته با بورس تهران را دچار مشکل کرده است.
عواقب بورسی نظام چندنرخی دلار
مشکل محاسبه سودآوری و ارزیابی سهام دلاری از ابتدای امسال و درست پس از شکاف بین قیمتهای رسمی و آزاد ارز ایجاد شد و تبعات آن در تابستان بروز و ظهور گستردهای در بورس تهران و بورس کالای ایران پیدا کرد. قیمتگذاری مواد خام اعم از فولاد، مس، روی و محصولات پتروپالایشی در بورس کالا با نرخ رسمی -دلار معروف به ۴۲۰۰ تومانی- و شکاف آن با قیمت همین محصولات در بازار آزاد -قیمتگذاری با دلار بازار آزاد که حدودا دوبرابر بود- به تولید رانت و فساد گستردهای در بورس کالا انجامید. پس از راهاندازی بازار اصطلاحا دوم ارز -سامانه نیما- انتظار میرفت بازارها از حیث قیمتگذاری به آرامش و تعادل برسند، اما سرانجام به شکلگیری نظام سهنرخی ارز منتهی شد.
اثرات این نظام چندنرخی در بازار سهام را میتوان در دورههای رشد و افول قیمتها طی این چند ماه بررسی کرد. یکی از مهمترین اتفاقات در بازار سهام پس از شکلگیری نظام جدید ارزی، الزام صادرکنندگان بزرگ در راستای فروش ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما بود که نرخی بین ارز رسمی و ارز بازار آزاد داشت و هنوز هم روند به همان منوال است. پیامد بلافصل این سیاست، قیمتگذاری دلار صادرکنندگان بزرگ و همچنین محصولات پایه در بورس کالا با نرخهای سامانه نیما -که از حدود ۷۵۰۰ تومان در تابستان تا ۹ هزار تومان در روزهای اخیررقم خورد- محاسبه و در صورتهای مالی بنگاههای بورسی منعکس شد. از همین روست که بسیاری از کارشناسان بر اثرپذیری سودآوری سهام از نرخهای سامانه نیما تاکید دارند و وزن زیادی به نرخهای بازار آزاد در مدلهای تخمینی خود نمیدهند. همین نکته اساسی است که در تحلیلهای بیشتر سهامداران طی فراز و نشیبهای دلار بازارآزاد دیده نشد و به لنگرگیری بیدلیل بورس با تلاطمهای مقطعی بازار آزاد ارز انجامید. یکی از مصادیق بارز این تبعیت کورکورانه بورس از سرعت بیمهار دلار در مهرماه پدیدار شد. در آن دوره با رشد شدید ارز در بازار آزاد و ثبت نرخهای بالاتر از ۱۸ هزار تومان برای دلار این تصور به وجود آمد که سهام دلاری هم باید مطابق با روند ارز پیشروی کنند. این در حالی بود که دلار صادرکنندگان بورسی در آن دوره در سامانه نیما حول مرز۸ هزار تومان قیمت میخورد و هنوز هم در همان محدوده کشف قیمت میشود. اگرچه عمق کم تحلیل در بین اهالی بازار سهام همواره یکی از بازوهای هیجانآفرین در معاملات بوده اما نمیتوان از مداخلات نابجا و تصمیمات نادرست سیاستگذار در قلمرو ارز هم چشم پوشید که بر خطای تحلیلی سهامداران بار مضاعفی گذاشته است. فرآیندی که آخرین سکانس آن طی روزهای یکشنبه و دوشنبه با افت بیش از ۶ درصدی بهای دلار در بازار آزاد و تحمیل فشار نابجای عرضه در بورس تهران آشکار شد.