بسیاری در آرزوی پایان دادن به شرایط کارسازمانی خود و ایجاد شرکت متعلق به خود هستند. آن ها درذهن خود خلق و گوگل یا اپل دیگری را در سر می پرورانند. از استیو جابز تا بیل گیتس و پیر امیدیار و بسیاری از میلیاردر های جهان همه کار خود را با یک خلاقیت و نوآوری آغاز کردند و این شاید بسیاری را کمی به تعجب وادارد اگر بگویم که این حقیقت و مسیر دستیابی به ثروت و رضایت و خوشنودی است.ولیکن راه اندازی یک شرکت سخت و طاقت فرساست و در بسیاری از موارد مستلزم قربانی دادن است به ویژه در این شرایط رکود اقتصادی. بیش از 50% از شرکت ها و کمپانی ها در همان پنج سال اول با شکست مواجه می شوند. بنیانگذاران آنان بیشتر زمان خود را به موارد بیهوده ای مانند موارد ظاهری و تجملات می گذرانند.
به گزارش بانکی دات آی آر ، متن پیش رو نوشته ای از شون رین ، بنیانگذار و سرپرست اداری گروه تحقیقات استراتژیک بازارچین است ، وی در این نوشتار در خصوص سه راز مهم و اساسی برای شروع کسب وکار شخصی صحبت می کند ، در این قسمت راز اول را از زبان وی می خوانیم:
من شخصا سه کسب و کار را آغاز کردم و در مسایل دیگری هم در حاشیه آن ها سرمایه گذاری کردم. معمولا در کشاکش کار بودم و شکست می خوردم. کار دومی که به آن دست زدم تنها درمدت سه سال 7000 دلار ( معادل تقریبی هفتصد میلیون ریال) به دست آوردم در حالی که در یک آپارتمان دویصد دلاری به ازاء هر ماه زندگی می کردم. در کار دیگری هم در سال اول 25 پوند( 250000 ریال) به دست آوردم. ولی من بسیار خوشحالم که این مسیر یعنی مسیر نوآوری و خلاقیت را انتخاب کردم. من مانند کسی بودم که از میان ناچیز ها به دنبال بهترین فرصت ها می گشتم.
من خیلی چیزها از تجربه هایی که در این زمینه کسب کردم، آموختم. پیش از این که برای ایستادن بر پای خود وارد این عرصه شوید ، پیشنهاد می کنم با سه راز مهم برای شروع آشنا شوید، رازهایی که آرزو می کردم با آن ها قبل از ورود به این عرصه آشنا می شدم.
اولین راز و اولین گام این است که شما می بایست زمان بسیار زیادی صرف آماده سازی اطلاعات دقیقی از برنامه های اقتصادی بکنید. بسیاری از اساتید اقتصاد پیشنهاد می کنند این مجموعه را در غالب برنامه های راهنما و پروژه های مالی جمع آوری و یادداشت کنید. در نتیجه بسیاری از نوآوران وخلاقان هستند که بیش از ۶ ماه خود را برای خلق یک برنامه فوق العاده حبس می کنند. مشکل این است که به قدری تغییرپذیری بازار بالا می باشد که دقیقا نمی توان فهمید که مصرف کننده با محصول شما چگونه برخورد خواهد کرد.آن شش ماه بهتر است صرف گسترش بهترین محصولات و تلاش برای فروش آن ها شود.
می بایست برای سود حاصل از پروژه های خود واقع بین باشید .به جای تهیه اطلاعاتی که بر پایه های غیرواقع بینانه می باشند، تمرکز خود را بر روی محاسبه پنج تا ده هدف که در نظر دارید آن ها را انجام دهید و تصویر مالی آن ها قرار دهید و آن گاه به سوی ایجاد سازمان جدید حرکت کنید. هر سه ماه یک بار می بایست به این اهداف نگاهی بیندازید و بررسی کنید که آیا نیازی به اضافه کردن یا تصیح آن ها هست یا خیر. برنامه کلی اقتصادی باید به عنوان یک راهنما و نه یک مرجع در خدمت شما باشد. برای آن که نیاز های اقتصادی در جهت منافع و گشایش امورحرکت کنند ، می بایست از محاسبه شرایط متغیر بازار به دست آیند.
ادامه دارد …
