ادامه ي قسمت اول:
ماجراهاي اين ده نفر
جواناني كه براي فريب دادن مردم از همان ابتدا خود را دكتر و مهندس خطاب كردند، همديگر را حاجي و بچه هياتي خطاب كردند تا هيچ كس شك نكند. اينها جواناني بودند كه در جريان پرونده شركت هرمي سويس كش محكوم شده بودند اما دوباره با تجديد قوا و روش جديد به اغواگري و فريب مردم پرداختند.
اين ده جوان كم سن و سال اما كاملا آشنا به كامپيوتر و آي تي بعد از اينكه خودشان را دكتر و مهندس و حاجي و بچه هياتي معرفي كردند با فريب برخي با دادن پولهايي آنچناني آنها را سپاهي ومديران رده بالاي كشوري و لشگري معرف كردند تا به مخاطبين جديد خود نشان دهند با چه كساني در ارتباط اند.
عنوان و مسئوليتهاي مختلف لشگري و كشوري را جعل كردند و به جان باورهاي مردم افتادند.حتي از سپاه قدس هم مايه گذاشتند. فردي كه حتي پايان خدمت نداشت با دادن 60 ،70 ميليون تومان بچه هياتي و بچه مذهبي معرفي كردند تا مخاطبين جديدشان شك نكنند و به راحتي بدون هيچ ترديد و نگراني دار و ندارشان را بدون دادن رسيد به آنان بدهند.
چگونه باورها را تغيير دادند؟
اين ۱۰ نفر حتي اعلام كردند با تيم قضايي در ارتباط هستند و هر كاري كه بخواهند ميتوانند در قوه قضائيه انجام بدهند. گفتند ما با قوه قضائيه هماهنگيم . به خاطر اينكه اين باور را در مردم تقويت كنند به مشاوري كه حتي مدرك ومجوز وكالت نداشت پولهاي كلان دادند كه خود را عضو اين مجموعه و شركت معرف كند و به مردم بگويد من در قوه قضائيه نفود دارم، تمام پروندههاي شركتهاي هرمي زير دست من است و قوه قضائيه در مورد تمام شركتهاي هرمي از من نظر ميخواهد. با اين حيله و نيرنگها مردم را جذب خود كردند. كار به اينجا ختم نشد. به خاطر اينكه بيشتر روي باورهاي مردم كاركنند و هيچ شك و شبههاي در آنان باقي نگذارند مجالس و همايشهاي فريبنده خود را در سالنهاي وزراتخانهها و سازمانهاي دولتي و نظامي برگزار كردند تا به مردم القا كنند اين سازمانها و ارگانها هم حامي چنين شركتهايي هستند.
اينان حتي سالنهاي سپاه را هم گرفتند. در سالن اجتماعات صدا و سيما برنامه گذاشتند. حتي به ماشين نيروي انتظامي گفتند جلوي اين سالنها با چراغ گردان بايستد تا بيشتر بتوانند باور مردم را نسبت به خود محكم كنند.
۱۵استان هرمي
با اين روشها توانستند ۱۴ تا ۱۵ استان كشور را آلوده كنند. به ايران هم اكتفا نكردند . سراغ افغانستان و ازبكستان و ارمنستان و عراق هم رفتند . از هر يك از قربانيان يك ميليون تومان حق عضويت گرفتند وقول دادند طي ۱۵ ماه هر ماه ۲۰ درصد سود پرداخت كنند. قول دادند هر چقدر اين افراد بتوانند افراد بيشتري را جذب كنند و زير شاخههاي بيشتري پيدا كنند سودهاي كلانتري به جيب آنها ريخته خواهد شد.
با برگزاري كلاسهاي روانشناسي ، روي روح و روان افراد خصوصا افراد و اقشار كم درآمد كار كردند. به آنها گفتند با قبول عضويت يا يك شبه ميلياردر ميشوند و رويايشان محقق ميشود يا نهايتا پولشان را از دست ميدهند. به آنها القا كردن كه اگر ريسك نكند هميشه در جا خواهند زد . با برگزاري كلاسهاي مختلف به اصطلاح پر ريسكشان كردند. سرشار از ريسكپذيريشان كردند تا جايي كه آنقدر علاقمند به ريسك شدند كه از ديگران مايه گذاشتند. قرض كردند تا جواب اين ريسكپذيرشدنشان را بدهند.
در دبي سمينار برگزاري كردند كه كسي شك نكند شركت خارجي اند. اين 10 نفر همديگر را در ملاء عام و بين مردم سردار و حاجي و دكتر صدا كردند تا القا كندن جزو مسئولين رده بالا هستند و صاحب نفوذ.
آنقدر با اين ابزارها و روشها كار كردند كه مردم حاضر شدند فقط و فقط با يك درجه خشك و خالي آنهم در سايتي كه هيچ فلسفه وجودي نداشت و از پايه كذب محض بود پول خود را بدون رسيد تقديم كنند به اميد آنكه يك شبه ميلياردر شوند. تازه داستان به دادن اين پولها ختم نميشود. سپردن اين پولها به دست هرمي ها تازه اول بيگاري مفت و مجاني براي آنها است . همه هم وغم و تلاش خود را گذاشتند تا زير مجموعه زياد كنند . اينقدر تلاش كردند كه به عمله اين شركتها تبديل شدند. اگر زيرمجموعه براي خود پيدا نميكرد سود نميبرد. چه روشي بكار مي برند اين هرمي ها .قرباني خود دنبال قرباني جديد ميگردد تا خود را نجات دهد.
و اين آگاه از مسايل پنهاني و پرونده اين شركت هرمي همچنان از شگرد جي اي جي گفت: با ايجاد سايت تقلبي و فريب مردم ۱۶۹ ميليارد تومان پول به جيب زدند. بين ۲۰ تا ۳۰ درصد اين پول را به قول خودشان به تاپ ليدرها دادند، بقيه را هم به جيب خود ريختند تا به سادهلوحي قربانيان خود بخندند.
اعتماد ۵۰۰ ميليون دلاري
و باز مي گويد:وقتي سايتشان را بررسي كرديم هم جايگاهها و رتبههايي كه ايجاد كرده بودند ساختگي و تقلبي بود، افراد تاپ و كساني كه سرمايههاي ميليوني خود را به دست اينها ميدادند دعوت ميكردند و در يك اتاق دربسته پشت كامپيوتر مينشاندند و سايت ساختگي خود را به آنان نشان ميداند كه چگونه با سرمايهگذاري آنها سود نصيبشان ميشود. به فرد نشان ميدادند، اين حساب و سود شماست كه هر لحظه در حال افزايش است. اين قدر با اين ظاهرسازيها فرد را فريب دادند كه حاضر شد 500 ميليون دلار خود را براي مشاركت در سرمايهگذاري به اصطلاح خارجي بدون هيچ رسيدي پرداخت كند.
ماجراي شركت PIC
داستان شركت جي اي جي كه تمام شد نوبت به شركت PIC رسيد. داستان اين شركت و ماجراهاي فريبنده آن هم شنيدني و درسآموز است.
اين شركت براي فريب مردم سايتي راهاندازي ميكند كه اين سايت نشاندهنده خارجي بودن آن باشد. روي صفحه اول خود عكس بورسهاي خارجي را قرار داده، سمت راست صفحه اول سايت خود شاخصهاي بورس هاي جهان را معرفي كرده تا به مخاطب خود اطمينان دهد يك شركت آمريكاييالاصل است و در بورسهاي جهان سرمايهگذاري ميكند. صفحه اول اين سايت به مخاطب خود چنين القا ميكند كه سرمايه او در صنايعي همچون هاي تك، كشاورزي و بورس به كار گرفته خواهد شد و سود آنچناني به او پرداخت مي شود.
طراحان سايت كه چند جوان ايرانياند با خود عهد ميكنند 70 درصد پولي كه بدست ميآورند را بين خود تقسيم كنند و 30 درصد بقيه را به عنوان ذخيره نگهدارند.براي طراحي سايت با يك شركت داخلي قرارداد ميبندند، 6 ميليون تومان مي دهند تا سايت براي فريب مردم آماده شود. سايتي كه به مخاطب خود بقبولاند اين شركت يك شركت آمريكايي است.
از طريق واسطهاي كه در تايلند داشتند از آمريكا دامنه هاي مختلف را خريدند تا براي جستجو شدن در گوگل هم مشكلي نداشته باشند. سايت خود را در هاست امريكايي ثبت كردند. كاري كردند كه از هر كجاي دنيا اين شركت و اين سايت جستجو ميشد يك شركت آمريكايي به نظر برسد.
رهبري عمليات از خيابان مطهري
شرايطي را به وجود آوردند كه مردم بتوانند از طريق سايت با آنان مكاتبه كنند. چنان برنامهريزي كردند كه جواب اين مكاتبات الكترونيكي كه از طريق سايت صورت ميگرفت بعد از 3 يا 4 روز داده شود. به مردم و مراجعهكنندگان خود چنين القا كردند كه مسئول شركت در آمريكا بايد به ايميلهاي شما جواب بدهد به همين دليل 3 يا 4 روز طول خواهد كشيد.
مسئول اين شركت كذايي كه موظف به پاسخ دادن به ايميلها است كسي نبود جز يك جوان ايراني كه در دفترش در خيابان مطهري مينشست و بعد از 3 يا 4 روز به ايميلها پاسخ ميداد.
در يك بانك اماراتي به نام HSVC تحت عنوان حبيبي الكوثر حساب باز كردند تا كساني راكه فريب داده بودند پولشان را به اين حساب بريزند. حساب خارجي معرفي كردند كه قربانيان شك نكنند اين شركت آمريكايي است.
بخاطر اينكه مشكل شرعي آن را هم حل كنند به مردم گفته بودند سود پرداختي نوسان دارد. نوسان آن هم بين ۸ تا ۱۵ درصد است.
و باز هم شنيدن اين ماجراها از زبان مقامات آگاه و كساني كه كاملا در جريان پشت پرده اين فعاليتها هستند شنيدني و جذاب است.
شگردهاي هرمي براي مردم عامي
ميگويد: شگرد جالبي براي جذب مردم عامي به كار ميبندد. ابتدا به دنبال افراد خاصي در شهرها خصوصا شهرهاي كوچك ميگشتند. كسبه معروف و مهم شهر خصوصا در ميادين اصل را شناسايي ميكردند و به روشهاي مختلف آنها را جذب ميكردند. به دنبال افرادي ميگشتند كه به IT و كامپيوتر كاملا آشنا هستند و در سازمانها و دستگاههاي دولتي داراي موقعيت بودند. بعد از آنكه اينها را جذب ميكردند جار ميزدند كه ببينيد فلاني هم عضو گروه ما است. پول خوبي به اينها ميداند كه بتوانند ديگران را قانع كنند. با همين روشها اقشار مختلف را فريب دادند. در شهرستان كوچك دير معلم بازنشسته حاضر ميشود 30 ميليون توماني را كه بابت پاداش بازنشستگي گرفته به اميد آنكه بتواند آنرا به 50 ميليون تومان تبديل كند به اين شركتها ميدهد.
با اين روشها به راحتي عده زيادي از اقشار مختلف مردم را فريب دادند و روياي شرينشان را تلخ كردند. آنقدر تلخ كه بعضي به مرز خودكشي رسيدند. آنقدر روي مخاطبانشان كار كردند كه بعد از دستگيري سركردههايشان و بسته شدن سايتهاي تقلبي آنها هنوز هم برخي به اين سايتها اعتقاد دارند و منتظر گرفتن سود خود از آنها هستند.
آموزش براي قرض گرفتن
داستان دنبالهداري است. داشتن روشها و شگردهاي اين شركتها جالب و آموزنده است. كلاسهاي آموزشي آنها جالب و باورنكردني است. در اين كلاسها به شما ياد ميدهند چگونه از ديگران قرض بگيريد. به شما جسارت ميدهند كه چگونه تمام هستي و دار و ندارتان را دو دستي بدون اينكه حتي رسيد بگيريد تقديم اينان كنيد. در واقع به شما جسارت ميدهند تا با تلخ كردن روياي شيرين خود كام آنان را شيرين كنيد و روياي آنان را محقق.و مطمئنا اين پايان ماجرا نيست .تا زمانيكه مردم نسبت به اتفاقات اطراف و وعده وعيدهاي غيرمتعارف اكناف خود بي توجه اند زمينه براي اين دسته از فريب كاري ها و چپاول روياي شيرين افراد فرصت طلب مهيا است . بايد آگاه بود . بايد حساسيت نشان داد و ساده فريب نخورد .نبايد وسيله اي شد براي تحقق روياي اين فرصت طلبان انهم با فدا كردن خود و روياهاي خود .بايد هشيار بود و مطلع .
پايان گزارش
محمود نکونام