بانکی دات آی آر: ایران دارای ۵٫۵ درصد تولید سالانه پوست خام گوسفندی و بزی ( ماده خام تولید چرم سبک) و ۰٫۵ درصد پوست خام گاوی و گوساله ( ماده خام چرم سنگین) در جهان است؛ اعدادی که به خصوص از نظر تولید چرم سبک میتواند فرصتی اقتصادی برای کشور محسوب شود و میلیونها دلار ارزش افزوده به همراه داشته باشد.
حاج آقا صادقی که با بیش از ۷۰ سال سن با روپوش آبی رنگ کار پشت میز کوچکش در دفتر یکی از کارخانههای تولید چرم و فرآوردههای آن در شهرک صنعتی چرم شهر تهران (شهرک صنعتی چرمشهر تهران در بیابانهای فشافویه در جنوب تهران قرار دارد) نشسته از سنگ اندازیها در کار گلایه دارد و آن جایی که حرف حمایت به میان می آید به شوخی و خنده می گوید:« گوش ما را نبرند و پوستمان را نکنند؛ حمایت پیش کششان؛ من در این ۵۰ سال که کار چرم و دباغی انجام میدهم هیچ وقت ندیده ام که به جز سنگاندازی کاری کنند؛ نشده یک شب سر آسوده زمین بگذاریم.»
حکایت تولید سالامبور، وتبلو و چرم
با ورود به کارگاه صنعتی تولید چرم سبک ( چرم گوسفندی و بزی) اولین چیزی که نگاهتان را جلب می کند دستههای بزرگ پوست های گوسفندانی است که روی هم چیده شدهاند و سطحشان برای جلوگیری از فاسدشدن نمکزده شده است. برای تبدیل شدن پوست گوسفند، بز و… به انواع چرم باید مراحل مختلفی طی شود و معولا این کار۶ تا ۷ روز زمان نیازمند است تا محصول نهایی یعنی چرم فینش تولید شود. دراولین مرحله کار در کارخانه پوستهای خریداری شده بررسی و از نظر کیفیت دسته بندی میشود تا برای گردن بری و دوربری آماده شوند. عبدالله کارگر جوانی که با چاقویی تیز در کنار پوستهای نمک زده ایستاده مسئول این کار است؛ او روزانه ۲۰۰۰ پوست را گردن بری و دوربری میکند: «برای اینکه خونها و آلودگیهای احتمالی باقی مانده در پوستها بتونند خارج شود، پیش از اینکه پوست برای دباغی برود، گوشههای خاص آن به خصوص بخشی که گردن است باید بریده شود تا مویرگها باز شوند و در مراحل شست و شو پوست پاک، پاک شود. همچنین وظیفه من این است که بخشهای زائد را ببرم تا پوست برای کار شکیل باشد.»
پس از گردن بری پوستها در حوضچههای مخصوصی جای میگیرند تا خیس و شسته شوند و نمک زده شده از سطح آنها پاک شود، مرحلهای که در اصطلاح صنعت چرم به آن «لش بری» گفته میشود. پوست گوسفندان باید چندین ساعت در این حوضچهها که غلتکهایی هم در آنها قرار دارد باقی بماند تا خوب خیس بخورند، در این مرحله به آب انواع صابونهای خاص، مواد شیمیایی و مواد آنتی باکتری و…هم اضافه میشود تا چربیهای پوست گرفته و پوست تمیزتر شود. با گذشت حدود ۶ تا ۸ ساعت حالا نوبت آن است که کارگران پوست ها را از حوضچه خارج کنند و کار ادامه یابد؛ آنها پوستها (از پشت) را روی سطحی قرار میدهند و محلولی از ترکیب سلفور، آهک، آب و… را به آنها میزنند تا ریشه پشم روی پوست سست شود و امکان کندن پیدا کند.
در میانه سالن کارگاه چرمسازی در یک ردیف سه کارگر با دستانی که با دستکش پوشانده شده رو به روی میزکاری ایستادهاند؛ آنها در یک حرکت چرمهایی که سطح پشتشان با مواد شیمیایی آغشته شده را روی میز قرار میدهند و بعد با کشیدن یک تیغه روی آنها، پشمهایی که حالا دیگر سست شدهاند را از پوست جدا میکنند. پس از این نوبت به قرار گرفتن پوستها در بالابان (یا درام) میرسد؛ ماشینگردی که در واقع بشکه بسیار بزرگی است که در آن غلتکهایی قرار دارد و پوست در آن جای میگیرد و در چندین مرحله (در ساعتهای طولانی) با ترکیب شدن با آب و مواد شیمیایی گوناگون کاملا شسته و یک دست میشود؛ اقداماتی که معمولا دو تا سه روز زمان میبرد؛ پس از طی این مراحل پوست که حالا سطحش شفاف است (البته چربی دارد) دوباره وارد حوضچههایی میشود که پر از اسید و نمک هست، ترکیبی که در واقع نقشش نگهدارندگی است؛ پوست بعد از چند ساعت حضور در این محلول خارج میشود تا خوب خشک شود؛ پوست نسبتا سفیدرنگی که حالا با آن رو به رو هستید در اصطلاح صنعت چرم «سالامبور» نامیده میشود؛ محصولی که به تنهای امکان صادرات و ارزش افزوده بالایی دارد؛ اما اگر بخواهند سالامبور را به چرم تبدیل کنند باید بعد از مرحله خیساندن در محلول اسید و نمک ابتدا چربی روی سطحش را بگیرند و بعد دوباره آن را در داخل بالابان قرار دهند و به آن ماده شیمیایی که «کروم» نامیده میشود، اضافه کنند و حدود ۲۴ ساعت دوباره آن را در بالابان نگهدارند. محصولی که بعد از این مرحله تولید میشود؛ «وتبلو» نام دارد که آن هم همچون سالامبور ارزش افزوده بالایی برای صادرات دارد. پوست در مرحلهای که به وتبلو تبدیل میشود به رنگ آبی درمیآید و اگر بخواهند آن را به چرم تبدیل کنند باید ابتدا کمی از سطح آن را با دستگاههای خاص بتراشند و بعد بازهم آن را به داخل بالابان برگردانند، در این مرحله از کار پوست با روغنهایی خاص و البته بسته به رنگ سفارش شده چرم با رنگهایی مخلوط میشود و پس از چندین ساعت از بالابان بیرون آورده میشود و روی میلههایی جای میگیرد تا خشک شود.
در کارگاه تولید چرم و در فضایی نسبتا باز ردیفهای فلزی با میخهایی در دو گوشه وجود دارند که پوستهای رنگ شده رویشان آویزان میشوند تا خشک شوند؛ محصولی که حالا تولید شده بعد از اینکه نرم میشود کراست نامیده میشود. محصولی که برای تبدیل شدن به چرم فینیش فقط باید یک مرحله دیگر را پشت سر بگذارد؛ دربخشی از کارگاه تولید چرم کارگران مشغول بستن کراستهای تولید شده روی صفحههایی هستند تا آنها را داخل کوره قرار دهند و با استفاده از حرارت در اصطلاح صاف و اتو کنند؛ پوستهای اتوشده برای اینکه تبدیل به چرم فینیش شوند در مرحله پایانی کار وارد دستگاه دیگری میشوند تا رنگ نهایی روی آنها افشان و اتوی نهایی شوند؛ چرمهای رنگارنگی که دسته، دسته روی هم چیده شدهاند و سطح انبار کارگاه تولید چرم را فرش کردهاند. چرمهایی که اگر برای دقایقی فراموش کنید چه مراحلی برای تولید آنها طی شده اصلا تصور هم نمیکنید از پوستهای گوسفندان شکل گرفتهاند.
چرم بودن یا نبودن مسئله کدام است؟
نکته مهم در تولید چرم و فرآوردههای وابسته به آن (سالامبور و وتبلو) در کشور این است که ما به دلیل مشکلات فنی، نداشتن امکانات، ماشینآلاتنوین و البته بالا بودن هزینههای تولید چرم به خصوص در چرم سبک (چرم گوسفندی و بزی که برای توید لباس بیشتر استفاده میشود و مزیت بالایی در کشور داریم) نتوانستهایم به موفقیت چندانی برسیم و اتفاقی که حالا در صنعت چرم سازی و فرآوردههای وابسته به آن شاهدش هستیم بیشتر تمرکز بر تولید سالامبور و وتبلو و صادرات آنهاست؛ محصولاتی که قطعا ارزش افزوده پایینتری نسبت به چرم فینیش برای کشور دارند ولی تولید و صادراتشان واقعیت امروز صنعت چرم و فرآوردههای وابسته به آن است؛ واقعیت تلخی که به دلیل دههها بی توجهی به این صنعت شکل گرفته است و حالا باتوجه به سوء مدیریت کنونی مسئولان و گذاشتن عوارض صادراتی بالا روی صادرات آنها در حال از دست دادن این مزیت هم هستیم تاجایی که صادرات آنها نیز طی چند سال گذشته به شدت کاهش داشته است.
شهرک صنعتی چرم شهر و مشکلاتی که شروع شد
البته ریشه مشکلات صنعت چرم در کشور ما حتما عمیق تر از وضع عوارض صادراتی روی سالامبور و وتبلو است؛ چالش هایی که با نادیده گرفتن این صنعت در طول دهه های گذشته شکل گرفته و با گذشت زمان و اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی دائم بدتر و بدتر شده است که برای نمونه می توان به راه اندازی شهرک صنعتی چرم شهر اشاره کرد؛ اگرچه به دلیل ایجاد برخی از آلودگی های زیست محیطی و توسعه شهرها و قرار گرفتن کارخانه های چرم در محیط شهری خارج کردن کارگاه های چرم سازی از داخل شهرهایی همچون تهران واجب بود و با پذیرش مدیران این واحدها مواجه شد ولی انتظار آن ها مکان یابی درست و برنامه ریزی دقیق و سرمایه گذاری مناسب برای راه اندازی شهرک صنعتی مختصص به این موضوع بود، اتفاقی که در نهایت نیفتاد و حالا بعد از دو دهه به خوبی خود را نشان داده است و بسیاری از واحدها را با مشکلات جدی مواجه کرده است.
ولی در کنار این مشکلات ریشهای مهمترین چالشی که هم اکنون صنعت چرم کشور با آن دست به گریبان است به عوارضی باز می گردد که روی صادرات سالامبور و وتبلو وضع شده است و به نظر می رسد اگر هرچه زودتر برداشته نشود این صنعت را به نابودی خواهد کشاند؛ اتفاقی که همین حالا نیز باعث شده در شهرک صنعتی چرم شهر تهران بسیاری از واحدهای تولید چرم تعطیل شوند و یا با ظرفیت بسیار پایین کار کنند و تعداد زیادی سالامبور و وتبلو به دلیل نداشتن مشتری و هزینههای بالای تولید انبار کنند.
منبع: آیندهنگر