آسیب شناسان اجتماعی بر این باورند که ریشه بخش اعظمی از بحران ها و معضلات اجتماعی را باید در لابه لای مشکلات اقتصادی جستجو کرد.
در غبار رقابت های سیاسی و برخی جنجالهای بی حاصل، گران شدن قیمت کالاها و مایحتاج اساسی مردم، موضوعی تقریبا تکراری و عادی شده که مردم همواره منتظر بروز چنین اتفاقی هستند. اما اینکه قیمتها برای چند نوبت تا پایان سال افزایش یابد، مسئله ای نیست که بتوان با آن کنار آمد و اعتراضی نداشت.
متاسفانه وضعیت درآمدی اکثریت جامعه با هزینه های یک زندگی ساده و حداقلی همخوانی ندارد و از این رو، شاهد بروز نابسامانی های عدیده اجتماعی هستیم که ریشه در مشکلات اقتصادی دارد. به طوری که وقتی، پرونده های طلاق و دعواهای خانوادگی را مطالعه می کنیم، می بینیم که بیشتر اختلافات زن و شوهرها، نشات گرفته از عدم همخوانی دخل و خرج خانه دارد و در نهایت زن، تاب و طاقت ایستادگی در برابر مشکلات اقتصادی را از دست می دهد و بهانه ها برای دعوا با شوهر آغاز می شود.
وقتی حقوق دریافتی یک کارگر خدمات در بخش خصوصی ماهانه ۲۵۰ هزار تومان است و اگر فرض بگیریم او چهار سر عائله دارد که دو تای آنها هم محصل باشند، به نظر می رسد که دوام زندگی در چنین خانواده هایی کمی سست و لرزان شود. به طوری که برخی از این قبیل خانواده ها را می توان در راهروهای دادگاههای خانواده دید.
البته این اتفاقات ناخوشایند زمانی دو چندان دشوارتر می شود که متوجه شویم اغلب این قبیل خانواده ها، صاحب خانه نیستند و مجبورند حداقل نیمی از درآمد ناچیز خود را بابت اجاره بهای خانه آن هم در حومه تهران پرداخت کنند. به این هزینه ، می توان هزینه های آب، برق، گاز، تلفن و مایحتاج روزانه را اضافه کرد و آن وقت متوجه شد که دخل و خرج خانواده های کم درآمد، هیچ وقت با هم نمی خواند و در نتیجه، تنش و دعوای خانوادگی در این قبیل خانواده ها شدت می یابد.
وقتی، پای صحبت والدینی می نشینیم که فرزندشان به اتهام سرقت و…، در زندان به سر می برد، آنها به مشکلات اقتصادی اشاره می کنند و اینکه توانایی تامین خواسته های معقول فرزندشان را نداشته و در نتیجه معاشرت با دوستان ناباب، گرفتار زندان شده اند.
کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی معتقدند که وقوع بزه و مفاسد اجتماعی در هر جامعه ای، ریشه در بحران های اقتصادی دارد و نمی توان منکر این واقعیت شد که چنین اتفاقات ناگواری در جامعه ما به وقوع می پیوندد اما همچنان نسبت به ارائه راهکاری برای مقابله با آن، ناتوان هستیم.
متاسفانه فشارهای اقتصادی که متوجه اقشار آسیب پذیر جامعه است، آنها را برای تلاش بیشتر در جهت داشتن یک زندگی آبرومند، از نفس انداخته و توان مقابله با مشکلات را از آنان گرفته است ولی متاسفانه گیر افتادن در بحران های اقتصادی، تنها مشکل آنها نیست و آنچه بیش از پیش سلامت روانی و اجتماعی مردم را تهدید می کند، سقوط در منجلاب فساد و حواشی آن است.
روند رو به افزایش طلاق، پایین آمدن سن افراد سیگاری که در پی آن سن گرایش به مواد مخدر نیز کاهش می یابد، سرقت و…، از جمله آسیبهای اجتماعی است که ریشه در مشکلات اقتصادی دارد و می بایست هرچه زودتر، راهکارهایی برای مقابله با آنها ارائه داد.
منبع: سایت خبری فردا