بانکی دات آی آر: سطرهایی که میخوانید، از زبان دوستی (محمد مرتجی) گفته میشود که تجربهی این شغل را دارد و چند سالی، در تعمیرگاههای مختلف مشغول بوده است. شاید با خواندن این متن، تصویر بهتری از این شغل به دست بیاورید.
محیط تعمیرگاه چه ویژگیهایی دارد؟
اجازه بدهید ابتدا دربارهی محیط تعمیرگاه بگوییم. زمانی که ماشین و مشتری داخل تعمیرگاه نباشد، محیطی شبیه به سربازخانه دارد. هرکس تجربهی بیشتری دارد، کارها را مشخص میکند و دیگران هم بدون چون و چرا صحبتش را میپذیرند. البته کسی که سرمایهگذار تعمیرگاه است، در راس هرم قدرت قرار دارد؛ چه تجربهی کار داشته باشد و چه دستش به آچار نخورده باشد.
زمانی که مشتری وارد تعمیرگاه میشود، باتجربهترین فرد با او صحبت میکند و دیگران به کارهای دیگری مثل نظافت مشغول میشوند. در اینجا، شخص فنی مشتری را قانع میکند تا خودرو را به او بسپارد. کار تعمیرکار در این بخش دقیقا مثل فروشندهها انجام میشود.
کار کردن با خودرو، محیط تعمیرگاه را کاملا تغییر میدهد. استادکار (باتجربهترین شخص) کار را به چند بخش تقسیم میکند و به هرکس، براساس تجربهاش وظیفهای محول میکند. مثلا فرض کنیم که خودرویی نیاز به تعمیر جلوبندی دارد. تدارکات، باز و بسته کردن قطعات، تشخیص قطعات معیوب و تعویض آنها، کارهایی هستند که باید انجام شوند. هرکدام از این کارها، بسته به مقدار تجربهی مورد نیاز، به یکی از اشخاص سپرده میشود.
شاید تصورتان از تعمیرگاه محلی کثیف، بدون بهداشت مناسب، با فرهنگی پایین و آزاردهنده باشد. ولی با تجربهای که از اشتغال تعمیرگاههای مختلف دارم، میتوانم بگویم که محیط فرهنگی تعمیرگاه، به شدت به مشتریها و فرهنگ غالب منطقه بستگی دارد. نمیتوان حکمی کلی داد و گفت تعمیرگاه، از نظر فرهنگی محل مناسبی برای کار کردن نیست.
چگونه تعمیرکار خودرو شویم؟
در نظر داشته باشید که این قسمت از نوشته، صرفا پیشنهاد است؛ چرا که هرکس بهتر است راه خودش را پیدا کند.
اگر سی سال زودتر به دنیا آمده بودیم، برای تعمیرکار شدن فقط یک راه داشتیم؛ این که به تعمیرگاهی مراجعه کنیم، لباسکار بپوشیم و چند سال شاگردی کنیم تا برای خودمان «استاد» شویم. ولی امروز، اوضاع فرق زیادی کرده است.
خودروهای امروزی، بیش از هرچیز نیاز به دید و دانش کلی دارند. تعمیرکار باید بداند که موتور چهطور کار میکند، تایمبندی چه نقشی در کار کردنش دارد، چرا کاربراتور کنار رفت و سیستمهای پاشش چندنقطهای به جایش آمدند، نقش کامپیوتر در خودروهای امروزی چیست و چه چیزی باعث میشود تا خودرو حرکت کند. بنابراین اگر میخواهید تعمیرکار قهاری شوید، بهتر است همراه با کار و تلاش، مطالعهی زیادی هم داشته باشید. البته نیاز است که دانشتان از زبان انگلیسی هم به روز باشد؛ چرا که در این باره، به زبان فارسی محتوای چندانی موجود نیست.
خودروهای جدید (منظورم تولیدات داخل ایران نیستند!) برای تک به تک فرآیندهای تعمیراتیشان دستورالعمل دارند. ولی برای این که بتوانید از این دستورالعملها (که با نام Workshop Manual شناخته میشوند) استفاده کنید، نیاز به مهارت دارید؛ چیزی که به مرور زمان و با تمرین به دست میاید. بنابراین تصور اشتباهی است که با گذراندن یک دورهی چند ماهه، فکر کنیم تبدیل به تعمیرکار شدهایم و میتوانیم مثل استادکارها نتیجه بگیریم. در حرفه تعمیر خودرو، حرف اول را تجربه و بعد از آن، دانش میزند.
آیا همهی تعمیرکارها شبیه به هم هستند؟
خیر. شاید از دید ناظر بیرونی همه لباس کار بپوشند و دستهایشان روغنی شود؛ ولی هر تعمیرکار، روی بخش خاصی از خودرو تبحر دارد. شخصی که او را با نام «مکانیک» میشناسیم در تعمیر قطعات مکانیکی موتور، گیربکس و احیانا دیفرانسیل تبحر دارد. تعمیر سیستمهای جرقه و پاشش سوخت، تحت تخصص تعمیرکار دیگری است که تعمیرگاهشان با اسم «تنظیم موتور» شناخته میشود. سیستمهای تعلیق و فرمان هم تخصص دیگری را میطلبد که اسم «جلوبندی» رویش گذاشته شده است. سیستمهای برقی مثل چراغها، سیستم تهویه یا دزدگیر هم تخصص دیگری میطلبد که با نام «باتریسازی» شناخته میشود. بهتر است مورد دیگری را هم بگویم که باتریسازیها و تنظیمموتوریها، به حوزهی برق و الکترونیک بیشتر گرایش دارند. ولی مکانیکها و جلوبندیها، از روابط مکانیکی بیشتر سر در میاورند.
البته بعضی از رستههای کاری را زیرچشمی رد کردم؛ رستههایی مثل «صافکاری» (تعمیر بدنهی خودرو)، «نقاشی» (رنگآمیزی بدنهی خودرو)، «تعویض روغنی و پنچرگیری» (کارهای مربوط به سرویسهای دورهای خودرو) یا تعمیرگاههایی که کارهایی خاص (مثل تعمیرات گیربکسهای اتوماتیک یا فرمانهای هیدرولیک) را انجام میدهند.
سختیهای این کار چیست؟
ممکن است روغن داغ روی دستتان بریزد و بسوزید. ساعتها زیر برف و نور آفتاب روی کاپوت خم میشوید و در همان حالت پیچهای موتور را باز و بسته میکنید. باید سالها با درآمد بسیار ناچیز سر کنید تا به حد استادکاری برسید. منابع مطالعاتی کمی برایتان مهیا است. ممکن است تحت سختیهای کار، باتجربهها اخلاق خوبشان را از دست بدهند و خشمشان را نشان دهند. گاهی اوقات از نظر بدنی کار به شدت طاقتفرسا میشود و خستگی تا روزها از تنتان بیرون نمیرود.
در یک کلام بگویم؛ باید عاشقانه کارتان را دوست داشته باشید. در غیر این صورت، به قطع و یقین موفق نمیشوید.
کلام آخر…
صنعت خودرو، همیشه از دانشگاه جلوتر بوده است. اگر بخواهید تعمیرکاری شوید که فقط اسم تعمیرکار را یدک بکشد، باید تحصیلاتی حداقل در حد کارشناسی، در یکی از رشتههای مهندسی تکنولوژی مکانیک خودرو یا الکترونیک داشته باشید. ولی اگر بخواهید تعمیرکاری ماهر شوید، باید به قول معروف «خاک کار را بخورید»؛ خاکی که حجمش زیاد است و چند سال طول میکشد تا تمام شود.
بانکی: سمیرا همتی