بانکی دات آی آر: لعيا رويايي هميشه دلش ميخواست مدير باشد. براي رسيدن به هدفش ادامه تحصيل داد و اكنون موسس و مدير عامل شركت تفلون كومه ايران است كه در سال 1360تاسيس شده و بيش از 200 پرسنل دارد.
لعيا رويايي، سال 1323 در دامغان متولد شد. به علت فوت پدرش، از 17 سالگى شروع به كار كرد، ولى كار كردن او باعث نشد تا تحصيل را رها كند. او ليسانس خود را در رشته حسابدارى صنعتى گرفت و به دليل ممتاز شدن در دانشگاه به او بورس تحصيلى تعلق گرفت، بنابراين در كشور هلند به ادامه تحصيل پرداخت و پس از دو سال فوق ليسانس برنامهريزياش را اخذ نمود. در كارنامه فعاليتهاى علمى او سابقه بيست سال خدمت در وزارت صنايع و موقعيتهايخوب شغلى در رده مديريت و تاسيس چندين پروژه كارى در بخش صنعت، نشان از تلاش وخدمت صادقانه او دارد. همين امر باعث شد تا وى به عنوان كانديداى وزارت صنايع به كابينهدولت خاتمى معرفى شود، اما اين امر محقق نشد;اين بانوى فعال و نمونه در عرصه صنعت، سپس توسط شريعتمدارى وزير بازرگاني، به عنوانبرترين كارآفرين زن كشور معرفى و از او تقديرگرديد.
وقتى از هلند به ايران باز گشتيدچه كارى را آغاز كرديد؟
در دانشگاه تهران يك آزمون ورودي براى دوره فوق ليسانس مديريت بهداشتبيمارستان برگزار شد، كه قرار بود تعدادمحدودى را پذيرش كنند. آن دوره را كهگذراندم، مرحوم مسعودي، موسس پليتكنيك مرا استخدام كرد. بنابراين از 8 صبح تا ساعت 4عصر در وزارتخانه و پس از آن تا ساعت 10 شبتدريس ميكردم. وقتى هم كه بيكار بودم، پروژهصنعتى تهيه ميكردم و همچنين مشاوره صنعتي هم انجام ميدادم.
شخصى مانند شما به احتمال زيادفراز و نشيبهاى زيادى را گذرانده، كمى از آنزمان برايمان توضيح دهيد؟
من هنوز ديپلم نداشتم كه در وزارتصنايع استخدام شدم، در آنجا تايپ، منشيگرى وبايگانى ميكردم. البته اين كار براى من مناسبنبود. من علاقه خاصى به ادامه تحصيل داشتم وهدفهاى زيادى را دنبال ميكردم. به همينعلت از هر فرصتى هرچند كوتاه براى مطالعهاستفاده ميكردم، پس از اتمام دوره ليسانس درسمت كارشناس، براى قيمتگذارى كالاهايصنعتى از كارخانهها بازديد ميكردم، در كنار اينكار هم مشاوره صنعتى و هم در دانشگاه تدريسميكردم.
در حال حاضر بيشترين تمركز شما روى چه كارى است؟
با تحقيقاتى كه انجام دادم، متوجهشدم محصولات كشاورزى ما در بازارهاى جهانيبه علت عدم كيفيت بستهبنديهايش برد خوبيندارد، حتى با وجود اينكه خود كالا كيفيتيفوقالعاده دارد، اما تمام كسانى كه ميخواهند خريد كنند، بهظاهر بسته نگاه ميكنند. به هميندليل طى پيگيريهايى كه انجام دادم، موفقشدم5/3 ميليون دلار وام ارزى بگيرم و ماشينآلات صنعتى وارد كنم، تا به بهترين نحو رويبستهبندى آن سرمايه گذارى كنم.
آيا به علت نوع كارتان بهسفرهاى خارجه هم ميرويد؟
سالهاى پيش براى شركت در نمايشگاههاى عرضه محصولات كالا كه در لندن، ساحل عاج، نيجريه… بود ميرفتم، اما در حالحاضر به اين علت كه كار جديدم در صفادشت قزوين، احتياج به حضور مداوم دارد، نميتوانمبه سفر تحقيقى بروم، چون يك لحظه غفلت موجب مشكلات فراوان ميشود. البته در حالحاضر مشغول مذاكره با چند شركت در دبي هستيم، تا از آنجا براى بستهبندى سفارش بگيريم.
آيا تا به حال به زندگى خارج ازكشور فكر كردهايد؟
من اصولا علاقهاى به زندگى در آنجا ندارم، در مدت دو سالى كه در هلند بودم، براي برگشتن روز شمارى ميكردم. من دوست دارم ازتجربياتم در مملكت خودم استفاده كنم، به نظرمن بيكارى نوعى بيمارى است و متاسفانه در كشورما در صد بسيارى از جوانان به اين بيماريدچارند.
مراحل پيشرفت را چگونه برايخودتان ترسيم كرديد؟
داشتن اعتماد به نفس، توكل به خدا،پشتكار و ارزيابى و مطالعه كارى كه قرار است انجام شود.
تعبير شما از اعتماد به نفسچيست؟
ايمان، (من ميتوانم اين كار را انجامدهم) و تلاش براى رسيدن به هدف و فكر روي آن، تا تمام جوانب آن سنجيده شود.
با اين اوصاف علت ورشكستهشدن بعضى كارخانهها در چيست، مگر آناننميتوانند چنين جملهاى را بگويند و به آن عملكنند؟
كاملا درست ميگوييد، اما آنانموقعيت خود را ارزيابى و روى آن مطالعه نميكنند، البته وزارت صنايع هم مقصر است. زيرا زمانى كه كسى مجوز توليد ماكارونى يا اجاق گاز را ميخواهد، با اينكه بازار اشباع شده است، اما نميگويند ما در حد نياز كشورمان، به اينتوليدات مجوز دادهايم.
متاسفانه در كشور ما بينتوليدات رقابت غير معقول وجود دارد وكارخانههاى متعددى با هم رقابت ميكنند و اينكمى كار را مشكل كرده و شما دائما بايد بهتوليدات خود تنوع بدهيد، گرچه بايد به اينها توليداتى را هم اضافه كنيد، كه زيرزمينى توليد ميشوند و نه ماليات و نه بيمهاى ميدهند و نهعوارضي… البته اين بحث مفصلترى را در پيدارد، براى مثال براى واحد ما 8 ميليون بيمهآمده است كه مبلغ زيادى است.
صندوقتامين اجتماعى بسيار متمول است، اما از كار فرماتا جايى كه ميشود حق بيمه وصول ميكند و هيچخدماتى هم ارائه نميهند، ما تا حق بيمه را ندهيم، دفترچه كارگرها را مهر نميزنند.
كسانى كه اعتبار شما را در بانكها ندارند، از كجا بايد شروع كنند؟
ما هم كه اول اعتبار نداشتيم. فكركرديم ميخواهيم در چه زمينهاى كار و توليدكنيم، سپس از راه قانونى اقدام به گرفتن وام كرديم. در حال حاضر پسرم در حال تهيه پروژهاى است كه در آن كيكهاى دو لايه كه تاريخ انقضاى آن سه ماه پس از توليد است را در ياسوج توليد كند… يعنى فكر كرديم كه بايد دريك منطقه محروم چنين كارخانهاى توليد كنيم وكار آفرينى انجام دهيم.
در زمينه كار باعث پيشرفت چه كسانى شدهايد؟
در درجه اول فرزندانم; زيرا در اثر ديدن فعاليتهاي ما انگيزهشان تقويت شدهاست. شخص ديگرى كه خيلى پيشرفت كرد منشي من بود كه در حال حاضر مشغول توليد نشاسته و گلوكز است!
در چند سالگى ازدواج كرديد؟
در 23 سالگي، يك روز كه خيلي عجله داشتم چراغ قرمز را رد كردم، همسرم كهآن موقع افسر راهنمايى و رانندگى بود، كارتماشين مرا گرفت تا جريمهام كند. چند بارى برايگرفتن كارتم نزد او رفتم و همين مسئله باعثآشنايى ما و در نهايت ازدواج شد، حالا كهمدتهاى زيادى از آن زمان ميگذرد (حدود47 سال)، همسرم ميگويد: يك عمر جريمهاتكردم، او مرد فوق العادهاى است و هيچ زمان سد راه پيشرفت من نشده است. چه در سفرهاي خارج از كشور، چه الان كه دائم در حال كارم.
رابطه شما با فرزندان و ديگر اعضاى خانواده چگونه است؟
خوب، من وظايف مادرى را در حد و اندازه معقولش انجام ميدهم.
اجازه بدهيد بحث را عوضكنيم، بعضى خانوادهها تا پولى دستشان ميآيد حرف تعويض مبلمان، پرده و غيره ميكنند، شما چه نظرى در اين رابطه داريد؟
به نظر من تشريفات آنقدر ارزش ندارد، كه كسى وقت و هزينه زيادى صرف آنكند. مبلمان منزل ما هنوز اثاث جهيزيهام است! چون فكر ميكنم اگر وقتم را صرف تعويض و خريد اين اجناس بكنم، وقت تلف كردهام و بهنظر من وقت ارزش خيلى زيادى دارد.
آيا خانمهاى خانهدار همميتوانند كارآفرين باشند؟
بله، خيلى كارها را ميتوان در منزل انجام داد. فقط بايد به آن فكر كنند و تمركز د اشته باشند، اگر خانمها تمام حواسشان را متوجه كارشان كنند، حتما پيشرفت خواهند كرد، همانطور كه در عرصههاى مختلف ميبينيم، زنانپيشرفتهاى چشمگيرى دارند و تاكنون بارها نهتنها در ايران، بلكه در جهان آن را نشان دادند.
آيا تا به حال از كارى كه درگذشته انجام دادهايد، پشيمان شدهايد؟
البته، براى هر كسى پيش ميآيد، وليخدا را شكر همه آنها مادى و قابل جبران بوده اما حرف من اين است كه در مواقع سخت، نبايد از مشكلات فرار كرد بايد به آنها نگاه كنيم و بگوييم بايد آن مشكل را حل كنيم.
چه موقعى بازنشسته ميشويد؟
نميتوانم زندگى بدون كار و حركت را تجسم كنم، فكر ميكنم در خانه ماندن برايم خيلى مشكل باشد. خيليها هستند كه به منميگويند، تو الان 70 سال داري، ديگر كار نكن، الان زمان استراحت است، اما من نميتوانم كار را كنار بگذارم، با اين كه توانم كم شده، اما همچنان كار ميكنم.
ما زن خود ساختهاى هستيد، به اين خاطر برروى آينده فرزندانتان و نوع كار آنان سختگيرى نميكرديد؟
خير، هميشه فرصت دادم، تا خودشان راهشان را انتخاب كنند و شكر خدا الان پسربزرگم مدير داخلى يك كارخانه است و پسركوچكم صبحها با من به كارخانه ميآيد و همسرانشان هم علاقهاى به كار در بيرون از منزل ندارند و در حال ادامه تحصيل هستند.
چه پيشنهادى براى پيشرفتجوانان داريد؟
ما بايد نسل جوان را براى زندگي آينده تربيت كنيم، بايد براى تلاش و رسيدن به هدفشان كمكشان كنيم و در اين ميان، خانوادهها نقش زياد و تاثيرگذارى دارند. خدمت من به مردم كشورم براى علاقه به ايجاد اشتغال برايجوانان است، ولى در نهايت اين خود جوانان هستند كه بايد هدفشان را تعيين كنند.
و حرف پاياني…
ساختن يك محيط گرم و امن براي زندگى خيلى مهم است. بنيان خانواده از همانزمان كه وارد زندگى مشترك ميشود، شكلميگيرد، اگر در خانواده همه اعضا به يكديگر احترام بگذارند و رفتار خوب و منطقى داشته باشند، در زندگى به مشكل برنميخورند.
زندگيمن هم مشكل داشته، همسر من هم مدتى بيكاربوده، اما ما ميخواستيم دركنار هم سعادتمند باشيم و به همه هدفهايمان برسيم، پس تلاش وتلاش كرديم. مهم انگيزه و علاقه براى پيشرفتاست، پس سعى كنيم به يكديگر فرصت دهيم، تا بهموفقيت و سعادت برسيم.
منبع: انجمن زنان کارآفرین