بانکی دات آی آر: درآمد زنان شاغل درقیاس با مردان کمتر است؛ این موضوع محدود به ایران نیست، بلکه مساله همه گیر در دنیا محسوب می شود.
نابرابری جنسیتی همچون دیگر نابرابریهای اجتماعی ریشه در جهانیسازی و تحولات چند دههی اخیر ندارد و پیش از آن نیز وجود داشته است. اما روند جهانیشدن و گفتمان نولیبرالی حاکم بر آن، همچون دیگر عرصههای نابرابری، بر نابرابری جنسیتی نیز تأثیر داشته است.
يكي از مهمترين معيارها جهت سنجش درجه توسعه يافتگي يك كشور، ميزان اهميت و اعتباري است كه زنان در آن كشور دارا مي باشند. اكنون نگاه جهان، بيشتر به سوي زنان معطوف شده است زيرا امروز، براي تحقق توسعه اجتماعي، تسريع فرايند توسعه اقتصادي و محقق شدن عدالت اجتماعي، چنانچه به زن به عنوان نيروي فعال و سازنده نگريسته شود، قطعاً تأثير بسياري در روند توسعه و افزايش كمّي و كيفي نيروي انساني آن جامعه خواهد داشت.
نقش زنان در توسعه، مستقيماً با هدف توسعه اجتماعي و اقتصادي بستگي داشته و از اين رو در تحول همه جوامع انساني، عاملي بنيادي محسوب مي گردد.
با توجه به اينكه نيمي از كل جمعيت جهان را زنان تشكيل مي دهند و دو سوم ساعات كار انجام شده توسط زنان صورت مي پذيرد، تنها يك دهم درآمد جهان و فقط يك صدم مالكيت اموال و داراييهاي جهان به زنان اختصاص يافته است. بنابراين وجود نابرابري براي زنان در تمامي جوامع كم و بيش وجود دارد.
طبق گزارش خبرگزاری فارس پیشتر مجمع جهانی اقتصاد، در گزارشی به بررسی وضعیت نابرابری زنان و مردان در میان ۱۴۲ کشور جهان پرداخته بود. بخشی از این گزارش به موضوع نابرابری سطح دستمزدها میان زنان و مردان در جهان میپردازد.
بر اساس این گزارش که این بخش آن در میان ۱۳۱ کشور جهان مورد بررسی قرار گرفته است، به راحتی میتوان دید که در همه کشورها به ویژه مدعیان برابری زن و مرد، زنها دستمزد کمتری نسبت به مردها دریافت میکنند. بر طبق این برآورد زنان ایرانی 41 درصد کمتر از مردان حقوق میگیرند و نابرابری دستمزد زنان و مردان ایرانی از این لحاظ از 97 کشور جهان بالاتر قرار گرفته است. حال این پرسش به وجود میآید که دلایل تفاوت در دستمزدها چیست؟
دلایل تفاوت در دستمزدها
طبق گزارش مهرخانه، تفاوت در پرداخت دستمزدهای میان زنان و مردان، دلایل متعددی دارد.؛ دلایلی که خود چندوجهی و دارای روابط علت و معلولی هستند.
اول این که اساساً چانهزنی برای دریافت بیشتر در محل کار، موضوع عمومیتیافتهای برای زنان نیست؛ چراکه در روند جامعهپذیری و اجتماعیشدن کماهمیتترین چیزی که از دختران خواسته میشود، استقلال اقتصادی و پیشرفت مالی است.
دوم آنکه زنان عموماً به سمت مهارتها و کارهای دفتری و آموزشی و ارایه خدماتی مانند پرستاری و … سوق داده میشوند؛ درحالیکه مردان حتی در محیطهای یکسان بیشتر به سمت یادگیری مهارتها و توانمندشدن برای ارایه کار متفاوتتر میروند.
سومین مسئله اما ویژگیهای جسمی و زیستی زنان است که در برهههایی از زندگی درگیر بارداری و فرزندآوری شده و بهطور طبیعی مدتی از محیطهای کاری دور میمانند؛ موضوعی که در نبود
خدمات حمایتی و قانونی، امنیت شغلی آنان را به خطر انداخته و امکان سوءاستفاده را برای مدیران فراهم میکند.
اما چهارمین موضوعی که میتواند بهطور غیرمستقیم در زمره این دلایل قرار بگیرد، خشونتهای جنسیتمحوری است که زنان در محل کار با آن مواجه میشوند. این خشونتها باعث میشوند که زنان مایل نباشند در محیطهای جدید مشغول به کار شوند یا به دستمزد پایین رضایت بدهند، اما درجایی که احساس امنیت بیشتری دارند، کار کنند.
درنتیجه باید در نظر داشت که تمام این موارد در کنار یکدیگر باعث میشود زنان بیشتر جذب مشاغل اقتصاد غیررسمی شوند و یا درنهایت در صورت داشتن شغل مناسب، به دستمزد و مزایای نابرابر تن دهند. از طرفی نگاهی به آمار 12 درصدی زنان سرپرست خانوار (نسبت بهکل خانوارهای ایرانی) در سالهای اخیر که البته تنها شامل آمار رسمی است، مسئله توجه به اشتغال زنان و فراهمکردن محیطی امن همراه با حقوقی عادلانه را بیشتر قابلتوجه نشان میدهد. آمارها در تهران حاکی از آن است که زنان در سمتهای مشابه با مردان، بهطور میانگین ۲۳ درصد حقوق کمتری دریافت میکنند. به گفته برخی مدیران ازجمله دلایل این تفاوت، مذاکره بیشتر مردان در مورد سطح درآمدشان و یا در بعضی موارد، ساعات حضور بیشترشان در محل کار است.
اولین گزارش سراسری حقوق و دستمزد
بزرگترین سایت استخدامی ایران، اولین گزارش سراسری حقوق و دستمزد کشور را در مردادماه سال جاری منتشر کرد. این گزارش نتیجه ارزیابی دستمزد ماهانه ۲۹ هزار نفر از جامعه متخصصان کشور در بهمن ۹۲ بوده و هدف آن آگاهی کارفرمایان، مدیران و کارشناسان از میزان حقوق و دستمزدهای رایج در گروههای شغلی مختلف است.
در این گزارش میزان دریافتی ماهانه متخصصان و مدیران کشور در ۲۳ گروه شغلی به تفکیک سابقه کار و رده سازمانی ارایه شده است. همچنین تأثیر نوع شرکت، تحصیلات و نوع دانشگاه بر دریافتی شاغلین ارزیابی شده است. از مهمترین نتایج بهدستآمده، پایینبودن حقوق زنان نسبت به مردان است.
آمارها در تهران حاکی از آن است که زنان در سمتهای مشابه با مردان، بهطور میانگین ۲۳ درصد حقوق کمتری دریافت میکنند. به گفته برخی مدیران ازجمله دلایل این تفاوت، مذاکره بیشتر مردان در مورد سطح درآمدشان و یا در بعضی موارد، ساعات حضور بیشترشان در محل کار است.
پیامدهای تبعیض در کار و درامد برای زنان و جامعه
درواقع آنچه در این میان پرواضح است، منفعت صددرصدی این وضعیت اشتغال برای کارفرمایان و صاحبان سرمایه است. پرداخت دستمزدها و مزایای کمتر به زنان شاغل، آن هم در شرایطی که شاهد افزایش حضور زنان تحصیلکرده در جامعه هستیم و این مسئله با کمبود اشتغال نیز همراه شده است، همگی منفعت بیشتری را نصیب سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی میکند؛ موضوعی که درعینحال باعث سرخوردگی و ناکامی زنان شاغل میشود.
از طرف دیگر عدم وجود فضای عادلانه برای کار و پیشرفت، موجب شده است که برخی از زنان راههای دیگری برای پیشرفت انتخاب کرده و با استفاده از روابط شخصی، سعی در گرفتن حقوق و مزایای بیشتری داشته باشند. پیامد این مسئله روشن و صریح است: قرار گرفتن زنان در چرخهای از تبعیض و خشونت؛ چراکه اولین اتفاقی که برای این دسته از زنان میافتد، شیشدگی و بازیچهشدن و به دنبال آن رها شدن و تجربه انواع خشونتهای روانی و اجتماعی است.
درواقع باید توجه داشت اشتغال زنان به دلایلی چون حضور گسترده آنان در آموزش عالی و هزینههایی که برای آنان میشود، انتخابهای شخصی و علاقه به داشتن حضور اجتماعی و درنهایت مسایل اقتصادی که از همه نیز پررنگتر است، موضوعی است که باید مختصات آن موردتوجه مسئولین قرارگرفته و دولت و مجلس به فکر ایجاد راهکارهایی برای امنتر کردن، پرداختهای عادلانه و ایجاد شرایط مساعد برای حضور آنان باشند. ضمن اینکه همین مسئله بهترین راهکار برای توانمندکردن زنان و حضور اجتماعی مثبت و مؤثرشان میتواند باشد.