«ویلن» نظریه پرداز مصرف معتقد است: فرد از 2 طریق موفقیت مالی و پولی خود را نشان می دهد: 1- اوقات فراغت ظاهری 2- مصرف تظاهری.
این ویژگی در شهرهای بزرگ بیشتر مصداق دارد چرا كه افراد كمتر هم دیگر را می شناسند و می توانند تنها از روی ظاهر فرد در مورد طبقه اجتماعی، اقتصادی او اظهار نظر كنند.
به گزارش بانکی دات آی آر ، جهان نوشت : در چند سال اخیر میل به مصرف به یك پز اجتماعی تبدیل شده است. مد شدن یك كالا و خرید آن كالا توسط بسیاری از افراد تابع مد و سپس دمده شدن همان كالا و كنار گذاشته شدن آن از سوی افراد و تكرار دوباره و چند باره این سیكل را هم باید از مهم ترین عوامل رواج مصرف گرایی در جامعه قلمداد كرد.
«باكاك» جامعه شناس معتقد است: مصرف صرفا یك روند اقتصادی نیست بلكه روندی اجتماعی فرهنگی است و به عبارتی فرهنگ مصرف یك فرهنگ لذت گراست.
یك شهروند می گوید: وقتی وسیله نویی خریداری می كنم تا چند روز احساس بهتری دارم، به عبارتی می توانم بگویم خرید را فقط برای رفع نیاز انجام نمی دهم بلكه با خرید كردن روحیه می گیرم!
جامعه شناسان معتقدند لذت های مصرف لذت های تخیلی و ذهنی هستند به عبارت دیگر ما آن چه را كه تصور می كنیم خرید یك كالای جدید برایمان به ارمغان می آورد، در ذهن خود می پرورانیم. وی لذت های به واسطه كالا و اشیا را لذت های زود گذری می داند كه در اغلب اوقات ریشه درنیازهای ارضا نشده دوران كودكی دارد.
جامعه شناس دیگری با اشاره به این كه اغلب زنان بیشتر از مردان مصرف گرایی دارند می گوید: زنان از طریق خرید و رفتن به بازار می خواهند به نوعی حضور خود را در جامعه اثبات كنند و به رقابت با مردان در عرصه اجتماعی بپردازند به طوری كه این موضوع در زنان شاغل بسیار كمتر از زنان خانه دار به چشم می خورد.
این اظهار نظر هم وجود دارد که زنان با خرید كردن قدرت نادیده گرفته شدن خود در ساختار فرهنگی مرد سالارانه را باز پس می گیرند به عبارتی خرید كردن زنان به بهانه ای برای حضور آنان در جامعه تبدیل شده است.
همچنین جامعه شناسان معتقدند به طور معمول افرادی كه برای كسب درآمد تلاش می كنند، دقت بیشتری هم در خرید خواهند داشت به همین خاطر است كه برخی صاحبان پول های باد آورده و یا نوجوانان خارج از كنترل و بی اختیار به خرید وسایل غیر ضروری می پردازند.
اما واقعیت هایی که باید در جامعه مصرف گرا مورد توجه قرار گیرد موارد متعددی را شامل می شود از جمله این که :
در ساختار جدید اجتماعی، كار دیگر نه فقط برای زنده ماندن كه برای مصرف كالا و لذت ناشی از آن تعبیر می شود، این یعنی كالا برای رفع نیاز نیست بلكه برای مفهوم سازی و معنا سازی است!
یك شهروند: مصرف كالاهای غیر ضروری باعث شده تمام مدت در حال پرداخت اقساط وام هایم باشم و می توانم بگویم رواج فرهنگ مصرف گرایی، زندگی آرام مرا به یك زندگی قسطی پر از دغدغه تبدیل كرده است!
این حالت سردرگمی در حالی است که راه حل وجود دارد اما باید به آن توجه شود. باید لذت خود را در معنویات جستجو كنیم چرا كه یك لذت ماندگار است و اگر كسی از خرید، لذت می برد می تواند محصول خریداری شده خود را در اختیار فرد محتاجی قرار دهد تا از این طریق بتواند به لذت خود جهت صحیح بدهد.
اگر هر انسانی پس از خرید هر كالای غیر ضروری، قیمت كالا را در فهرستی یادداشت كند، پس از سال ها خواهد دید كه با مبلغ مجموع آن كالاها چه كارها كه نمی توانست انجام دهد!
مسئولان ما باید ساده زیست باشند تا مردم از آنها الگو بگیرند نه این كه خود بر خودروهای آخرین مدل سوار شوند و دم از فرهنگ قناعت بزنند!
متاسفانه در حال حاضر با وجود تاکید بر الگوی صحیح مصرف، جامعه ایرانی دارای نوعی مصرف گرایی نامطلوب است که نیاز به اصلاح فوری دارد و این مسئله را همواره باید مد نظر قرار داد.