چرا کار فرماها فروشنده زن را ترجیح می دهند؟

 

دستمزد کم، عدم مطالبه مزایای شغلی، عدم اعتراض به شرایط سخت کاری، نحوه ارتباط برقرار کردن با ارباب رجوع و … از یک سو و داشتن توقعات کمتر زنان نسبت به مردان در ارائه خدمات كاري از سوی دیگر، باعث مي‌شود كه كارفرمايان بيشتر به سمت استخدام زنان روي آورند.

از آنجا که تامین مخارج زندگی بر عهده زنان نیست و آنها در بیشتر مواقع صرفا  براي حضور در اجتماع و استقلال مالي به كار در خارج از خانه روي مي‌آورند، نه تنها به شغل هایی برخلاف تخصص تحصیلی خود روی می آوردند بلکه در بسیاری مواقع دیده شده به شغل های کاذب یا شغلی برخلاف شأن یک زن هم گرایش پیدا می کنند!

این روزها تقريباً در هر مغازه، بوتيك، كافي شاپ، و رستوران حضور زنان قابل مشاهده است آن هم در ازای دستمزدهای بسیار ناچیز!
این موضوع دستمایه گزارشی شد که خبر نگار بانکی دات آی آر در آن می کوشد نسبت درآمد یک زن فروشنده به عایدی کار فرمایش را بررسی کند.

مهسا دختر ۲۳ ساله که حدود ۶ ماه است نامزد کرده است و در یک لباس فروشی کار می کند شرایط کاری خود را اینطور تشریح می کند:صبح ها از۹ صبح تا ۲ بعد از ظهر و عصرها از ساعت ۴ تا ۹ شب در مغازه هستم گاهی روزهای جمعه هم عصرها باید سرکار بیایم.
مهسا هیچ نوع مزایای شغلی مانند بیمه، عیدی آخر سال، ۳۰ روز حق تعطیلی در سال و حتی حقوق در حد وزارت کار را ندارد، وقتی از او درباره دلیل انتخاب این شغل با این کیفیت و این شرایطی کاری جویا شدیم گفت: من نامزد کردم و خانواده ام باید جهزیه مناسبی برایم فراهم کند، وضع مالی خانواده ام خیلی بد نیست اما تهیه یک جهیزیه متوسط حداقل هفت، هشت میلیون هزینه دربر خواهد داشت که این فشار مضاعفی بر خانواده ام وارد خواهد کرد، هرچند حقوق ۱۵۰ هزار تومانی من خیلی کمک زیادی به خانواده ام نخواهد بود اما می تواند گوشه ای از آن را جبران کند.

مهسا درباره فروش روزانه اش گفت: این لباس فروشی روزهای عادی حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارد و روزهای نزدیک عید و مناسبها این مبلغ حتی ۲ برابر می شود اما از کل این مبلغ چیزی غیر از ۱۵۰ تومان دستمزدی که آخر هر ماه دریافت می کنم چیزی عاید من نمی شود، این خیلی بی انصافی است که پورسانت فروش برایم درنظر گرفته نشده است. البته این فقط وضعیت من نیست، خیلی از زنان فروشنده را می شناسم که با این شرایط کار می کنند.
مهسا برای این ادعای خود شماره  تلفن دختر موبایل فروشی که روبروی لباس فروشی او کار می کرد و الان بخاطر قابلیت هایش به فروش در شعبه علاء الدین مغازه ترفیع درجه پیدا کرده به ما می دهد.
خبرنگار ما بعد از تماس با مریم ، دختر مجرد و ۲۱ ساله ای که اکنون در ساختمان علاء الدین موبایل فروشی می کند، با همان شرایط کار مواجه شد، مریم هم روزانه حدود ۸-۹ ساعت کار می کند و بیمه نیست، او الان ۳۰۰ هزار تومان و تا دو ماه قبل که در شعبه ی دیگر این موبایل فروشی کار می کرد ۲۰۰ هزار تومان دستمزد داشته است.

مریم در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر نسبت درآمد فروش مغازه دار با دستمزد خودش می گوید: به طور دقیق نمی توان درآمد اینجا را محاسبه کرد اینجا بعضی روزها بعد از کلی چانه زنی با خریدار فقط یک گوشی می فروشیم و بعضی روزها انقدر سرمان شلوغ است که افراد را به مغازه های دیگر پاساژ ارجاع می دهیم، اما در کل حقوق من درصد خیلی پایینی از فروشی است که خودم دارم! (مریم یکی از سه فروشنده مغازه است)
سارا زن فروشنده دیگری که در پاساژ رضا لباس زنانه می فروشد با عنوان کردن دستمزد ۱۵۰ هزار تومانی اش در قبال ساعت کاری زیادی که دارد می گوید: این حقوق در مقابل فروشی که من برای کارفرمایم داریم خیلی ناچیز است این انصاف نیست که یک نفر از موقعیت و نیاز یک زن سوء استفاده کند و در حالی که خودش میلیونی به جیب می زند زورش بیاید یک حقوق متوسط به فروشنده اش بدهد.

با یک بررسی اجمالی در بین فروشندگان که غالب آنها را زنان و دختران جوان تشکیل می دهند می توان اینطور نتیجه گرفت که غیر از افراد کمی که سرمایه و مغازه متعلق به خود و یا خانواده و بستگانش دارد بقیه فروشندگان –اغلب زنان- شرایط کاری مشابهی دارند.

با بررسی که خبرنگار ما انجام داد می توان اینطور استنباط کرد که فروشندگان زن با هر انگیزه ای که به این حرفه وارد شده باشند مجبورند با پذیرفتن شرایط سخت کاری، بدون داشتن مزایای شغلی  به درآمدهای ناچیزی اکتفا کنند که در مقابل سودی که از کار آنها برای کارفرمایشان حاصل می شود مبلغ بسیار ناچیزی است، به نظر می رسد راه حل این موضوع تنها از عهده مسئولین وزارت کار، با سرو سامان دادن و ضابطه مند کردن دستمزد و ساعت کار فروشندگان بر می آید.

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *