بانکی دات آی آر: شاید تا به حال برایتان پیش آمده باشد که در سازمانی، کارمندی را ببینید که کمکار، کمسواد یا نالایق است. احتمالا از خودتان پرسیده باشید که چطور ممکن است مدیری این بیکفایتی را ببیند و هنوز اجازه دهد که در مجموعهاش کار کند. این اتفاق را بارها و بارها در ابعاد مختلفی دیدهایم: برای پیگیری کارمان به سازمانی مراجعه میکنیم. بعد از پرس و جو، کارمندی که مسول رسیدگی به مسله ماست را پیدا میکنیم. کارمند مربوطه منت بر سر ما میگذارد و مدارکمان را نگاه میکند. بعد هم با بیتفاوتی به ما میگوید «من مسول این کار نیستم. آقا/خانم فلانی در جریاناند». این حرف سرآغاز از این اتاق به آن اتاق رفتنِ ما میشود. چند بار پلههای سازمان را بالا و پایین میکنیم. به کارمندهای مختلفی مدارکمان را نشان میدهیم و نظرشان را جویا میشویم. سر آخر بعد از گذشت ساعتی/ساعتهایی یک نفر پیدا میشود و کارمان را در چند دقیقه انجام میدهد.
من معمولا این اتفاق را اینطور برای خودم تفسیر میکنم: رفتارهای اینچنینی برای به دست آوردن احساس قدرت است. برای دستهای از افراد، همین ارجاع دادنها، نوعی ابراز وجود در سیستمی بزرگ است. سیستمی که ممکن است، هرگز در آن دیده نشود.
البته این رفتار دلایل پیچیده و قابل بحثی دارد. ما در این مقاله درباره ریشهیابی و بررسی عوامل کمکاری صحبت نمیکنیم، فقط نظر شخصی نویسنده بیان میشود. شما هم میتوانید نظرتان درباره پدیده استخدام افراد بیکفایت را برای ما بنویسید. این پست با نظر شما تکمیل خواهد شد.
شاید شما هم در محل کارتان دیده باشید که بعضی از کارمندها بسیار کمتر و با کیفیت پایینتر کار میکنند. حتی گاهی ممکن است شما مجبور شوید کارهای آنها را انجام دهید. اما از آن طرف به جای اینکه شما ارتقا بگیرید یا حتی تقدیر کلامی خشک و خالی ازتان بشود، همکار نالایقتان تشویق میشود.
این اتفاق وقتی دردناکتر میشود که مدیرتان، شخصِ کمسواد و نالایق را به رتبههای بالاتر ارتقا دهد.
به نظر نویسنده، مهمترین علت انتخاب بد به جای اصلح، نشان دادن حدودِ اختیاراتِ مدیر است. مدیری که با وجود اشراف بر مجموعه و آگاهی از کارِ کارمندانش، فرد نالایق را در مجموعهاش نگه میدارد و گاهی آن شخص را بر دیگر کارمندان مسلط میکند، پیام مهمی به کارمندانش میدهد. اینکه قدرت در دستانِ «من» است. «من» تصمیم میگیرم در این شرکت چه کسی بماند و چه کسی برود. «من» تصمیم میگیرم که چه کسی در چه پُستی قرار بگیرد. «من» میزانِ دستمزدِ شما را تعیین میکنم.
دلیل دیگری که گاهی به وضوح دیده میشود اما مدیران آن را انکار میکنند، استفاده از نیروهای به اصطلاح خودی است. هرچقدر افراد حلقه نزدیکِ مدیر ناکارآمدتر باشند، به مدیرشان بیشتر خوشخدمتی خواهند کرد. فردی که در زمینه مهارتهای کاری ضعیف، اما در زمینه شخصیتی مطیع و متملق است، بهتر از فردِ کاردان و مستقل، میتواند به مدیرش خدمت کند.
دلایلِ استخدام و نگهداری افراد بیکفایت در مجموعه کاری، بیشتر از دو مورد بالاست. من تنها به مواردی اشاره کردم که در تجربههای کاریام دیدهام. مدیرهایی که خودشان نالایقاند و افراد نالایق را هم انتخاب میکنند در بسیاری از شرکتها و سازمانهای کشورمان وجود دارند. بعضی از افراد در مواجهه با آنها، قیدِ کار و کسب درآمد را میزند و برخی هم به ناچار میمانند و عذاب میکشند.
بانکی: سمیرا همتی