چرا یادگیریِ مهارت‌های ارتباطی برای محلِ کار ضروری است؟

 

بانکی دات آی آر: در نوشته‌ی قبل درباره‌ی مهارت فروش صحبت کردیم؛ مهارتی که در تمام جنبه‌های زندگی و شغلی می‌تواند به ما کمک کند. قرار شد درباره‌ی جزییات این مهارت و کاربرد آن در زندگیِ شغلی و  کاریِ‌مان مطالب بیشتری منتشر کنیم. در این پُست درباره‌ی مهارت‌ ارتباطی که جزیی از مهارت فروش است صحبت می‌کنیم. مهارت ارتباطی همان‌طور که از اسمش پیداست درباره‌ی ارتباطِ درست برقرار کردن است. آنقدر درباره‌ی موضوع ارتباط برقرار کردن نکته شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که به موضوعی کلیشه‌ای تبدیل شده است، اما در عمل ضعف زیادی در این حوزه می‌بینیم. بگذارید مثالی در این باره بزنم. سالِ گذشته از دوستِ عزیزی که کارش فروش لباس مجلسی است لباسی سفارش دادم. قرار بود این لباس تا قبل از عید به دستِ من برسد. فروشنده‌ی عزیز به من قول نداد که درست قبل از لباس را تحویل بدهد اما قرار بود تلاشش را بکند. دو هفته مانده به سالِ جدید، درباره‌ی لباسم از او سوال کردم. گفت از کشوری که لباس را خریده لباس را پست کرده‌اند و بنا بر محاسباتِ تا قبل از عید به ایران می‌رسد. 2 یا 3 روز مانده به عید شد و از فروشنده و لباس خبری نبود. سراغش را گرفتم. گفت: «لباس‌ات هنوز پست نشده، ان‌شاالله بعد از عید پست میشه!» برای‌اش توضیح دادم که بنا بر حرف‌هایی که به من گفته‌ای لباسم پست شده است. کمی که در این باره حرف زدیم متوجه شدم این فروشنده حرف‌اش را بد بیان کرده است. منظورِ او از پستِ لباس، پستِ تعدادی از لباس‌های مشتریانش بوده است، نه پستِ لباسِ من. هر چند فروشنده که شخص بسیارِ محترمی برای من بود و هست، از این پیشامد عذرخواهی کرد اما من هیچ‌وقت هنرِ کج فهماندن به مشتری‌اش را فراموش نمی‌کنم. حرفی که به راحتی و صراحت می‌توانست گفته شود، آنقدر پیچ خورده و کج و معوج گفته شد که خریدار را رنجیده کرد.

گرانت کاردونه -یکی از بهترین کارشناسان فروش در آمریکا- معتقد است مردم بیشتر از فروشنده‌ای خرید می‌کنند که بهتر با او ارتباط برقرار کنند. اما مردم با چه نوع فروشنده‌ای بهتر ارتباط برقرار می‌کنند؟ کاردونه در جواب این سوال می‌گوید: «مردم از اینکه حس کنند فروشنده جنسی را به آنها فروخته است احساس ناخوشایندی دارند، بنابراین اگر کسی می‌خواهد فروشنده‌ای موفق باشد باید مراقب باشد این حس را به خریدارنش القا نکند.» همین نکته را در اینجا به خاطر بسپارید. در تمام مراحلِ کاری‌تان طوری با همکار، سرپرست یا مدیرتان درباره‌ی ایده‌ یا نظرتان طوری صحبت کنید که خودشان حس کنند این ایده بهترین ایده برای انجام کار است.

روزی را در نظر بگیرید که تمام اهدافِ کاری‌تان به سرانجام رسیده است و حس می‌کنید لیاقت حقوقِ بالاتری دارید. این روز دقیقا همان روزی است که داشتنِ مهارت‌های ارتباطی به کمک‌تان می‌آید. وقتی در کارتان به حدی از شایستگی رسیدید که خودتان را مستحق دریافت درآمد بیشتر می‌بینید، قبل از انجام هر کاری به مهارت اتباطی‌تان نگاه کنید. مبادا با صحبتی اشتباه آینده‌ی کاری خودتان را به خطر بیندازید.

وقتی به عنوان مدیر از کارمندتان کارِ بیشتری می‌‌خواهید باید مهارت‌های ارتباطی را بلد باشید تا بتوانید بدون هیچ تعارضی خواسته‌تان را به سرانجام برسانید.

برای گسترش مهارت‌های ارتباطیِ‌تان می‌توانید کتاب ارتباط بدونِ خشونت، نوشته‌ی مارشال روزنبرگ، ترجمه‌ی کامرانِ رحیمیان در انتشارات آمه را تهیه کنید.

برخلاف آنچه که به نظر می‌رسد، ارتباطِ درست برقرار کردن کار چندان راحتی نیست. بسیاری از کلمات، رفتارها و حرکاتِ ما بر اساسِ پیش‌زمینه‌های زندگی‌مان شکل گرفته است. تغییرِ این پیش‌زمینه‌ها کارِ یک روز و یک هفته نیست. برای انتقال پیام به طرفِ مقابل‌تان، خواه همکار باشد خواه مدیر، نیازمندِ ارتباطِ موثر هستید. ارتباطی که بعد از آن هم شما راضی باشید هم طرفِ گفتگوی‌تان. مهارت فروش در زمانِ مکالمه‌های حساس و غیرِ حساس می‌تواند به شما برای ارتباطِ موثر کمک کند.

 

 

بانکی: سمیرا همتی

 

 

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *