با وجود فعالیت بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۴۷ و گذشت حدود ۳۵ سال، تعداد افرادی که در این زمینه به دادوستد میپردازند اندک است و آگاهی عمومی نسبت به این گونه تجارت در سطح مطلوب نمیباشد. اغلب سرمایهگذاران با روشهای متداول سرمایه گذاری و مفاهیم آن آشنایی کافی ندارند. سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار بدون استفاده از ابزار ساده نیست و با وجود شرکتهای متعدد شناخت و گزینش آنها دشوار خواهد بود. اما در عصر اطلاعات بدون شناخت روشهای سرمایهگذاری و انتخاب سهام ورود به عرصه دادوستد ناامیدی به همراه خواهد آورد. در این مبحث و در ادامه آن به طور ساده با مفاهیم سرمایهگذاری و مراحل نخستین فعالیت در این بازار آشنا میشوید. باید بگویم که با فراگیری روشهای سرمایه گذاری و مدلهای جدید دادوستد، لذت بیشتری از بازی اوراق بهادار می برید و هر آنچه یاد می گیرد با علاقه آزمون خواهید کرد.
شناخت سرمایه گذاری
سرمایه گذاری تعاریف متفاوتی را در خود جای داده است و درمعنای اقتصادی آن عبارت است از مخارجی که صرف افزایش یا حفظ ذخیره سرمایه میگردد. اما مفهوم فراگیر آن در بازار اوراق بهادار به صورت زیر آمده است:
«سرمایهگذاری تصمیمی است که بر اساس آن سرمایهگذار مصرف کنونی خود را در ازای بدست آوردن مصرف بیشتر در آینده به تاخیر می اندازد.»
هدف فردی که در بازار اوراق بهادار شرکت می کند مشخص است. او برای بدست آوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. هنگامی که سرمایهگذار یک ورقه بهادار را خریداری میکند سرمایه گذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد زندگی سرمایه گذاری محسوب نمیشود. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدست آوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی صرفنظر می نماید. اگر عوامل ترغیب کننده برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، افراد به طور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدست آوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیب کننده وی خواهد بود.
سرمایهگذاری به صورتهای دیگری نیز تعریف شده است:
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که میزان بازده و ریسک مورد انتظار آن دارای تناسب باشد.
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که با گذشت زمان منجر به ایجاد درآمد و افزایش ارزش برای سرمایهگذار خواهد شد.
سرمایهگذاری در مسکن و زمین یکسرمایهگذاری واقعی نامیده میشود. هدف این نوع سرمایهگذاری تولید کالا و خدمات با هدف بیشینه کردن ثروت است. در واقع در دوران تورم، افراد برای ایجاد درآمد و گریز از کاهش ارزش پول اقدام به خرید کالاهای بادوام و داراییهای واقعی میکنند. این نوع سرمایهگذاری هیچ نوع درآمد جاری و منظمی برای سرمایهگذار در پی نخواهد داشت.
فرآیند سرمایهگذاری
بیشتر از آنچه در مورد تجزیه و تحلیل سهام باید به آن توجه شود، فرآیند سرمایهگذاری خواهد بود. یک سرمایهگذار باید به مراحل کلی سرمایهگذاری بیاندیشد که در زیر خلاصهای از آن آمده است:
آ. مشخص کردن هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
ب. تعیین میزان ریسک و بازده مورد انتظار
پ. شناسایی و محاسبه ریسک و بازده اوراق بهادار
ت. مشخص کردن سبد بهینه از اوراق بهادار یا دارایی
ث. اندازهگیری عملکرد حاصل از سرمایهگذاری
ج. شناخت ساختار بازار سرمایه
ح. یادگیری و شناخت قوانین دادوستد در بازار اوراق بهادار
پس از برآورد میزان ریسک و بازده، سرمایهگذار باید نقدینگی لازم جهت خرید سهام را فراهم نماید. کارشناسان و مدیران پرتفوی پیشنهاد میکنند که موجودی نقدی بابت خرید سهام بهتر است که از پسانداز، مازاد ثروت و یا ارث تامین شود و تاکید میکنند از تامین مالی به شکل قرض یا وام پرهیز نمایند. چرا که در برخی موارد دیده میشود که افرادی با فروش اقلام ضروری مورد نیاز اقدام به سرمایهگذاری کردهاند.
دوره سرمایهگذاری
سرمایهگذار باید مشخص کند که برای چه دوره زمانی سرمایهگذاری خواهد کرد. به بیان دیگر خرید سهام برای چه دوره زمانی صورت میگیرد که البته به انتظارات شخص سرمایهگذار بستگی دارد. در واقع نگرش افراد برای در نظر گرفتن دوره سرمایهگذاری متفاوت است. برخی از صاحبنظران دوره سه ساله سرمایهگذاری را به عنوان بهترین زمان جهت سرمایهگذاری میپندارند.
نکته مهم آن است که سرمایهگذاری با مفهوم سفتهبازی متفاوت است. چرا که این دو از لحاظ نرخ بازده مورد انتظار و میزان ریسک و دوره سرمایهگذاری در یک سطح نمیگنجند. هدف سفته بازی افزایش ارزش دارایی برای یک دوره کوتاهمدت است و در مجموع گرفتن سود ناشی از افزایش قیمت سهم. شخص سفته باز به گرفتن بهره و سود سهام بیتوجه است و بنابراین کسانی که برای یک دوره زمانی کوتاه مدت سرمایهگذاری میکنند، سفته باز Speculator نامیده میشوند.
روشهای سرمایهگذاری
سه شیوه کلی که سرمایهگذاری بر اساس آنها صورت می پذیرد به طور خلاصه در زیر بررسی شده است.
آ. روش بنیادی
یک سرمایهگذار باید پیش از خرید سهام اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، وضع صنعت مورد نظر و وضعیت شرکت را بررسی و تجزیه و تحلیل نماید. سرمایهگذار بر اساس این روش تا زمانی که سهام بازدهی بالایی دارند و ارزش واقعی کمتر از قیمت سهم میباشد، سهم را در سبد خود نگهداری میکند. پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که استفاده از بررسی بنیادی بهترین نتیجه را برای سرمایهگذار به همراه داشته است. از این رو سرمایهگذاران سهام مطلوب خود را شناسایی کرده و برای دوره سرمایهگذاری بلندمدت نگه میدارند. احتمال این که دوره نگهداری سهم طولانی شود نیز نسبتا زیاد است.
ب. استفاده از تئوری مدرن پورتفولیو (MPT)
فروضی در این روش سرمایهگذاری گنجانده شده است که بازار کارا و انتشار اطلاعات به صورت یکپارچه و در دسترس همگان از جمله این فروض میباشد. با توجه به کارایی بازار و تغییر لحظهای قیمت سهم نسبت به اطلاعات موجود پیشبینی آینده قیمت سهم تقریبا بسیار مشکل مینماید. از این رو سرمایهگذار با انتخاب اوراق بهادار گوناگون سعی دارد تا بازده خود را با متوسط بازده بازار برابر و متناسب نماید. شخص سرمایهگذار با این روش میکوشد تا مجموعهای متنوع و پرگونه از سهام را خریداری نماید و چون قادر به پیشبینی آینده نیست از استراتژی خرید و نگهداری بهره میجوید.
ج. روش تکنیکی
این نوع سرمایهگذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم صورت میپذیرد. تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیلگر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. این روش بیشتر مورد استفاده سفتهبازان قرار می گیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند. در واقع سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاهمدت از این روش بهره میجویند. روش تحلیل تکنیکی موضوع اصلی کتاب است و پس از این به صورت کامل به آن پرداخته می شود.
مفهوم ریسک سرمایهگذاری
با توجه به رابطههای ریاضی بازده در مییابیم که ریسک هر سهم به واسطه تغییرات قیمت و سود تقسیمی آن سهم معلوم میگردد. عوامل تاثیرگذار بر ریسک باعث تغییر قیمت سهم در بازار میشوند که این عوامل از ریسک بازار، ریسک تجاری، ریسک نرخ بهره، ریسک تورم و ریسک قدرت خرید پول تشکیل میشوند. تمامی تصمیمات سرمایهگذاری افراد بر مبنای میزان ریسک و بازده انجام میشود. بدیهی است که هدف اصلی سرمایهگذاری کسب بازدهی بالا در سرمایهگذاری است. وضعیت نامطمئن آینده بازار سهام موجب میشود که برای یک دوره زمانی کوتاهمدت سرمایهگذاری نکنیم و بدین صورت اجباری به فروش سهام در مواقع کاهش شدید قیمت نخواهیم بود.
بنابراین شخص سرمایهگذار در عین آمادگی برای پذیرش نامطلوبترین شرایط بر این باور است که افت و خیزهای کوتاهمدت بر سرمایهگذاری وی تاثیرگذار نخواهد بود. شخص سرمایهگذار بهتر است به این اصل مهم توجه کند که ریسک سرمایهگذاری باید متناسب با بازدهی باشد. موجودی نقد در بانک به شدت در معرض ریسک ناشی از تورم خواهد بود. اگر ریسک تورم مهم باشد سرمایهها از حسابهای پسانداز و اوراق قرضه به سمت اوراق بهادار خواهد رفت.
منبع: سایت حسابدار