برای مشاهده تمام شماره های این سلسله گزارش ها اینجا عضو شوید
کسب و کار شخصی و درآمد مستقل داشتن آرزوی خیلی هاست. بسیاری از مردم در سراسر جهان رویای داشتن شرکتی بزرگ با کارمندان بسیار و ریاست بر آن را در سر می پرورانند اما خبر ندارند که با یک شرکت کوچک و تعداد محدودی کارمند هم می توان موفق شد.
از این پس قصد داریم در سلسله گزارش هایی به تبیین اصولی تازه و نو درباره کسب و کار بپردازیم تا کاربران گرامی سایت بانکی بتوانند با دید بازتری درباره کسب و کار خود تصمیم بگیرند.
آنچه در سلسله گزارش های پیش رو می خوانید با آنچه تاکنون درباره راه اندازی و اداره یک کسب و کار شنیده یا خوانده اید تفاوت دارد..
داستان این مجموعه گزارش درباره شرکتی نه چندان بزرگ اما بسیار موفق است که با تکیه بر اصولی که از نظر منطقی چندان درست به نظر نمی رسند به درآمدهای میلیونی رسیده است.
روزهای یک شنبه و پنجشنبه هر هفته منتظر یک قسمت از این گزارش باشید.
پیشنهاد ما به شما این است که خواندن این رشته گزارش ها را از دست ندهید
کپی نکنید
بعضی وقت ها کپی کردن بخشی از روند یادگیری است. مثل وقتی که یک دانشجوی هنر، نقاشی را در موزه ای دیده و همان را با دست خودش می کشد. در واقع آن را کپی می کند.
وقتی شما دانشجو یا هنرجوی جایی باشید این نوع تقلید ها می تواند در مسیر کشف توانایی های تان کمک قابل توجهی کند. متاسفانه کپی برداری در عرصه کسب و کار معمولا کاری بیهوده و ناکارامد است. شاید دلیلش این باشد که دنیای این روزهای ما، دنیای کپی – پیست است. شما می توانید دائما حرف ها، عکس ها یا کدهای دیگران را بدزدید! و این بدان معناست که وسوسه راه اندازی یک کسب و کار با تقلید و کپی به سراغتان می آید.
البته این را هم در نظر داشته باشید که این کار درواقع پیروی از فرمول شکست است. مشکل کپی برداری این است که در این روش از درک چگونگی رشد هیچ خبری نیست.
شما باید بفهمید و بدانید که چرا کاری پیش می رود یا دلیل فلان مسئله چیست. اما وقتی تنها کپی – پیست کردید، چنین فرصتی را به سادگی از دست می دهید. در واقع کاری که شما می کنید بازتولید آخرین لایه ی یک کسب و کار است، بدون اینکه درکی از لایه های زیرین آن داشته باشید.
بنابراین بخش عمده ای از کار خالق اصلی کلا ناپیداست و در زیر لایه ی سطحی دفن می شود. کپی کار واقعا نمی داند که یک مسئله چرا اینگونه دیده می شود، اینگونه احساس می شود یا اینگونه خوانده می شود.
کپی مرحله پایانی یک اشتباه بزرگ است. این کار نه فراورده ای دارد، نه درکی پشتش هست و نه پایه و اساسی برای تصمیمات آینده به ما می دهد.
به علاوه، کپی یک کار اعتیاد آور است. یعنی وقتی به این کار عادت کردید، دیگر کنار گذاشتنش به این سادگی ها نیست. ضمن اینکه در این روند شما همیشه نقشی انفعالی و غیرفعال را دارید. شما به عنوان یک کپی کار همواره پیرو هستید و نه پیشوا. شما به چیزی جان می بخشید که نسخه ی پایینتر یک ایده ی اصلی است. واقعا نظرتان راجع به کپی کردن یک نفر چیست؟! کپی کردن یک نفر یعنی یک نفر دیگر بخش عمده ای از یک کار را انجام دهد و شما فقط از روی دست او کپی کنید.
پس تاثیر بپذیرید، اما لطفا دزدی نکنید.
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۱)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۲)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۳)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۴)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۵)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۶
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۷)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۸)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۹)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۱۰)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (۱۱)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۱۲)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۱۳)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (۱۴)
چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (۱۵)
چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (۱۶)
چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (۱۷)
چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (۱۸)
چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (۱۹)