اظهارات اخیر وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی درباره مهار تورم، نشان داده که سيد شمس الدين حسینی و محمود بهمنی در عرصه توجیه و نمایش تبلیغاتی، دو نیروی فوقالعاده ماهر بودند که از بخت بد، آنها دیر کشف شده و در سال پایانی هیأت وزیران فرصت نمایش یافتهاند.
وزیر اقتصاد در تازهترین اظهار نظر خود اعلام کرده است، تورم نقطهای در دولت نهم از 29 درصد به 15 درصد رسیده و این کاهش تورم در طول 30 سال گذشته بیسابقه بوده است، همچنین رئیس کل بانک مرکزی در آخرین مصاحبه خود با اعلام موفقیت بینظیر بانک مرکزی در مهار تورم، تنها 2 درصد از 14 درصد کاهش تورم نقطهای را ناشی از کاهش تورم جهانی دانسته و بقیه آن را نتیجه سیاستهای بانک مرکزی ارزیابی کرده است.
در این حال، برخی کارشناسان با اظهار شگفتی از اینگونه اظهارنظرها، دو سوال ساده را از دو مرد دانای اقتصادی دولت نهم میپرسند، سوال نخست راجع به ابداع مفهوم تورم نقطهای است که پس از اصرار عجیب دولتمردان دولت نهم مبنی بر اعلام تورم به صورت میانگین یک ساله، اکنون که نرخ رسمی تورم یک ساله 25 درصد است، این مدیران محترم، تورم را به صورت نقطهای اعلام میکنند و ظاهراً موازین علم اقتصاد ایجاب میکند شاخصهای اقتصادی براساس تاکتیک تبلیغاتی انتخاب شود.
در طول چهار سال گذشته، به دلیل آن که تورم در حال صعود بود، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، همواره تورم را به صورت میانگین یک ساله اعلام میکردند، بدین صورت که برای اعلام نرخ تورم فصلی مثلاً در اردیبهشت 1388، میانگین تورم یک سال اخیر یعنی از خرداد 1387 تا اردیبهشت 1388 را محاسبه کرده و سپس به عنوان نرخ تورم اعلام میکردند و در برابر این سوال کارشناسی که چرا تورم نقطهای یعنی فقط اردیبهشت را ملاک قرار نمیدهید، اظهار میکردند موازین علم اقتضا میکند تورم به صورت میانگین اعلام شود، اما اکنون که تورم میانگین 25 درصد و تورم نقطهای 15 درصد است، به یک باره موازین علمی عوض شده و باید تورم نقطهای اعلام شود!
بنابراین از این دو صاحبنظر برجسته علم اقتصاد انتظار میرود علت این تغییر موازین علمی را جهت آگاهی کارشناسان و دانشگاهیان اعلام کنند.
اما پرسش دوم مربوط به اظهارنظر شگفتانگیز رئیس بانک مرکزی است که از 14 درصد کاهش تورم نقطه به نقطه، تنها 2 درصد آن را ناشی از کاهش تورم جهانی دانستهاند، در حالی که پیش از این، رئیسجمهور و سایر مقامات دولت نهم، 80 درصد تورم کشور را وارداتی قلمداد کرده بودند و این ابهام را ایجاد کردهاند که چگونه وقتی 80 درصد تورم ایران وارداتی است، تنها 2 درصد از تورم 29 درصدی به علت کاهش قیمتهای جهانی، کاهش مییابد؟
این نکته زمانی جالبتر میشود که بدانیم در طول مدت مورد ادعای رئیس محترم بانک مرکزی، یعنی از نیمه دوم سال 1387 تاکنون، در بسیاری از کشورهای جهان، نرخ تورم به طور فوقالعادهای کاهش یافته و در برخی کشورها نظیر آمریکا در چند ماه منفی شده است، اما در ایران نه تنها این اتفاق نیفتاده، بلکه تورم نقطه به نقطه بنابر نظر این مدیران اقتصادی دولت، هنوز 15 درصد است، بنابراین اگر ریاست محترم بانک مرکزی روشن بفرمایند که چگونه ممکن است تورم کشور وارداتی باشد، اما با کاهش تورم جهانی کاهش نیابد، مزید امتنان خواهد بود.
منبع: سایت خبری آینده