یه کشتی توی دریا غرق میشه و تنها یکنفر زنده میمونه و میرسه به ساحل یه جزیره. با کلی بدبختی و فلاکت تلاش میکنه و چوب جمع میکنه واسه ساخت سرپناه! همش هم دعا میکرد که یه کشتی چیزی پیداش کنه.
بالاخره سرپناهش اماده میشه اما قبل از اینکه ازش استفاده کنه اتیش گرفت! ناامید و نالان شروع کرد به غر زدن به خدا که نجاتم ندادی دیگه چرا سرپناهم رو اتیش زدی و … .
با صدای بوق یه کشتی از خواب بیدار شد و خوشحال رفت تو کشتی! از ناخدا پرسید این چندوقت هیچ کشتی از نزدیکی اینجا عبور نکرده چی شد اومدین این طرف؟! ناخدا گفت ما دود اتیشی که شما روشن کردی دیدیم.
اخبار منتخب بانکی دات آی آر:
================
- درقاب تصویر/ عروس ایران کجاست؟
- اسامی شعب نوروزی بانک سامان
- دانشگاه هایی که میلیاردر می سازند!
- ساعت کار بانک ها درروزهای پایان سال
- موفق ها/ نادر فقیه زاده
- ۱۰ حماقت در سرمایه گذاری
- طرح بینهایت رایتل راهاندازی شد
- در قاب تصویر/ کهنسالترین دونده ماراتن دنیا
- کاهش ۵۰۰ هزار تا سه میلیون تومانی قیمت خودرو
- تقویم سال ۹۲ را رایگان دانلود کنید
- میگویند آیفون ۶ این شکلی است
- آیا رسانه های چاپی رو به زوال اند؟
- منتظر شعبه های جدید بانک ها نباشید!
- اعتماد به نفس یا خود شیفتگی مساله این است
- میلیاردرهای زیر ۴۰ سال جهان + عکس
- لو رفت! مشخصات گلکسی اس ۴ در توئیتر
- گزارش/شرایط سخت کارکنان نمایندگی های بیمه
- موتور جستجوی گوگل چگونه کار می کند؟!
- طنز/ عقده های خودمانی
- آموزش/اندروید چیست؟