یك نجار مسن به كارفرمایش گفت كه می خواهد بازنشسته شود تا خانه ای برای خود بسازد و در كنار همسر و نوه هایش دوران پیری را به خوشی سپری كند. كارفرما از اینكه كارگر خوبش را از دست می داد، ناراحت بود ولی نجار خسته بود و به استراحت نیاز داشت.
كارفرما از نجار خواست تا قبل از رفتن خانه ای برایش بسازد و بعد بازنشسته شود. نجار قبول كرد ولی دیگر دل به كار نمی بست، چون می دانست كه كارش آیندهای نخواهد داشت، از چوب های نامرغوب برای ساخت خانه استفاده كرد و كارش را از سر سیری انجام داد.
وقتی كارفرما برای دیدن خانه آمد، كلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه هدیه من به شما است، بابت زحماتی كه در طول این سال ها برایم كشیده اید.
نجار وا رفت؛ او در تمام این مدت در حال ساختن خانهای برای خودش بوده و حالا مجبود بود در خانهای زندگی كند كه اصلاً خوب ساخته نشده بود.
نتیجه: همیشه جوری کار کن که انگار برای خودت کار می کنی
پائولو کوئلیو
اخبار منتخب بانکی دات آی آر:
================
- در این ۸ سال چه بر سر نفت ایران آمد؟
- کاریکاتور/ بانک استقلال تاسیس می شود!
- مرگبار ترین جزایر جهان کجاهستند؟
- تازهترین رتبهبندی محبوبترین رهبران جهان در توئیتر
- استخدام های روز- ۱۴مرداد ۹۲
- طلای جهانی در مسیر صعود
- درآمد عادل چقدر است؟!
- نرخ ارز،طلا وسکه پایان وقت اداری ۱۴مرداد ۹۲
- تبلیغات دانشگاه ایرانیان آغاز شد(+عکس)
- فروش طلای دست دوم یعنی حذف تولید کنندها
- رفاه بدون کارگر شد
- سیر نزولی صدور کارتهای بانکی
- خبری از بانکهای ایرانی نیست
- نرخ ارز،طلا وسکه نیم روز۱۴ مرداد ۹۲
- آغاز ترخیص کالاهای اساسی از گمرک
- چگونه با مرگ عزیزان روبرو شویم
- صفحه نخست روزنامههای اقتصادی امروز