عليرضا رضايي عارف از جمله كارآفريناني است كه اگر كارآفريني را در هر معنايي تعريف كنيم وي واجد آن است. اگر كارآفريني به معنايي خوداتكايي باشد، سوابق اين كارآفرين به خوبي بيانگر اين مهم است. اگر كارآفريني را در مفهوم اشتغالزايي تعبير كنيم، ايدههايي كه وي تاكنون اجرايي كرده براي بيش از 130 نفر شغل مستقيم ايجاد كرده است. كارآفريني اگر به معناي نوآوري باشد تقريبا تمامي ايدههاي اجرايي شده وي در نوع خود بينظيرند. كارآفريني اگر به مفهوم ارزشآفريني نيز باشد با نگاهي گذرا به ايدههاي وي به خوبي اين مفهوم به ذهن متبادر ميشود.
اشاره:
رضايي عارف كه در روستاي «همه كسي» بخش بهار استان همدان به دنيا آمده، فعل توانستن را از همان كودكي به خوبي صرف كرده است. اين كارآفرين اگرچه تا سوم راهنمايي بيشتر ادامه تحصيل نداده اما تاكنون موفق شده 6 ايده از ايدههاي خود را به منصه ظهور برساند و از اين رهگذر براي بخشي از كارجويان منطقه شغل ايجاد كند.
به منظور آشنايي بيشتر با اين كارآفرين گفت و گويي صميمي را با وي ترتيب دادهايم كه در پي ميآيد:
***********************************************************
اولين كسب و كاري كه راهاندازي كرديد چه بود و به طور كلي چه مسيري را طي كرديد تا به صورت تخصصي و حرفهاي وارد عرصه كارآفريني شديد؟
به طور كلي تلاش را از پدرم و پسانداز را از مادرم آموختم. پدرم از مغازهداران روستاي محل تولدم بود و به تبع من نيز از همان كودكي با مقوله كسب و كار و كاسبي بيگانه نبودم. اولين باري كه تصميم گرفتم درآمدي براي خودم داشته باشم تخمه آفتابگردان توليدي خودمان را با تشويق مادرم در روستايمان فروختم. درآمد اين كار برايم بسيار لذت بخش بود، به همين دليل آن را به فروش ديگر محصولات كشاورزي تسري دادم و به نوعي به اين كار عادت كردم.
از همان ابتدا احساسي در من وجود داشت كه من را براي انجام كارهاي جديد ترغيب ميكرد. نگاهم به اطراف و مسايل تقريباً متفاوت با ديگران بود. به خاطر دارم سال 60 يا 61 بود كه براي ديدار با برخي از بستگانم به تهران آمديم و در اين شهر بود كه براي اولين بار «آتاري» بچهگانه را ديدم و به ذهنم خطور كرد كه با استفاده از اين وسيله در روستا به درآمدزايي بپردازم، به همين دليل به محض بازگشت از تهران يك دستگاه از آن را به مبلغ 500 تومان ظرف 48 ساعت اجاره كردم و طي اين مدت با گرفتن مبلغي از بچههاي روستا به آنها اجازه بازي ميدادم و از اين طريق ظرف 48 ساعت 800 تومان درآمد داشتم. اين كار را آنقدر ادامه دادم تا يك دستگاه «آتاري» خريدم و پس از آن يك دستگاه ديگر خريدم و اين كار را ادامه دادم تا به بازيهاي كامپيوتري رسيدم و در نهايت يك مغازه مخصوص بازيهایی از اين دست راهاندازي كردم.
یكي از خصايص من برنامهريزي براساس نياز بازار است و اين خصيصه را از همان كودكي داشتم. يادم هست در دوران جنگ با اجاره وسايل نمايش فيلم، اقدام به نمايش فيلمهاي رزمي و جنگي در روستا ميكردم و از اين راه نيز براي خودم درآمدي داشتم. به نوعي يك سينماي روستايي تاسيس كرده بودم.به همين ترتيب دوران كودكيم طي شد و از هر فرصتي براي كسب يك درآمد حلال استفاده ميكردم.
از چه زماني به صورت تخصصي وارد عرصه كارآفريني شديد و اولين ايدهاي كه اجرايي كرديد چه بود؟
اولين زمينهاي كه احساس كردم پتانسيل كار را در آن دارم كشاورزي بود. من از بچگي با اين مساله آشنا بودم. در روستاي ما آب كشاورزي محدود بود و ارزش فراواني داشت و من به خوبي اين مساله را درك ميكردم به همين دليل سعي كردم براي معضل كم آبي چارهاي بينديشم. به آبياري و كشاورزي سنتي اعتقاد نداشتم به همين دليل سعي كردم در مزرعه پدريم كشاورزي نوين و آبياري باراني و قطرهاي را اجرا كنم. آزمون و خطاي زياد داشتم اما در نهايت موفق شدم. پيش اجراي اين طرح ما محدوديت آب داشتيم اما با اجراي آن آب اضافه هم داشتيم. نوآوري طرح من و به طور كلي فرقي كه اين طرح با ديگر طرحهاي همنوع خود دارد عدم استفاده از برق، موتور و به طور كلي انرژي در آن است. تنها با استفاده از “اختلاف سطح” موفق شدم اين كار را انجام دهم. در باغ میوه هفت هکتاری من در حال حاضر شما هرجا فلكه آب را باز كنيد آب تا 6 متر فوران ميكند. در حالي كه هيچ برق و انرژي به كار نبردهام.
در كنار آبياري باراني كه به منظور آبياري يونجه كاشته شده در مزرعه به كار ميرود براي آبياري درختان باغ نيز آبياري قطرهاي را به كار گرفتم. به اين ترتيب اولين شغل من در حوزه كشاورزي به صورت تخصصي رقم خورد.
بسيار عالي بود. اگر موافق باشيد به دومين شغل و ايده نوآورانه شما بپردازيم.
دومين شغل من پرورش ماهي و فروش آن به شكل كاملاً نوآورانه بود. براي ورود به اين حرفه نياز به علم يا تجربه داشتم و من تجربه آن را داشتم. پرورش ماهي به شكل سنتي و مانند ديگر مراكز پرورش دهنده انجام ميشود اما براي فروش آن ما يك طرح نو به اجرا گذاشتيم. براي اين كار يك آكواريوم متحرك خاص با به كارگيري برخي وسايل اختراعي خودم بر پشت ماشين نيسان سوار كردم و از اين طريق مردم ماهي زنده را درب منزل خود تحويل ميگيرند. براي اينكه يك قدم از رقيب جلو باشيم همواره براي بهبود كار يكسري ايده در ذهنم دارم كه اگر كارم كپي شد بتوانم آن را ارتقا دهم.
ايده نوآورانه سومتان چه بود و در چه مرحلهاي است؟
ايده بعدي كه به ذهنم رسيد در بحث معدن بود. من در روستاي محل تولدم يك معدن كشف كردم و پروانه اكتشاف، گواهي كشف و پروانه بهرهبرداري آن را نيز گرفتم. آنچه از اين معدن استخراج ميشود، «تالك» نام دارد که براي ساخت ماده اوليه ايزوگام به كار ميرود. همچنین به دنبال راهاندازي يك كارخانه در اين محل هستم تا از اين طريق ارزش افزوده بالا ايجاد كنم. ارزش افزوده بالا باعث توسعه اشتغال در منطقه نيز ميشود. در حال نهايي كردن راهاندازي اين كارخانه هستم و اميدوارم به زودي كار احداث آن آغاز شود.
ما هم اميدواريم اين كارخانه به زودي احداث شود و بخشي از معضل بيكاري منطقه از اين طريق حل شود، در صورت امكان به تشريح شغل چهارم خود بپردازيد.
ايده چهارمي كه اقدام به اجرايي كردن آن كردم بسيار جالب است و براساس يك تهديد بزرگ شكل گرفت. عصر تاسوعاي سال ۸۲ در يكي از شهرستانهاي جنوبي كشور كيف من به سرقت رفت كه در آن تقريباً تمامي مدارك شناساييام به همراه مبلغي پول وجود داشت.
زماني كه براي گرفتن المثني اقدام كردم متوجه شدم اين مشكل بزرگتر از آن چيزي است كه فكر ميكردم. متوجه شدم افرادي كه مداركشان گم شده و يا به سرقت رفته، براي پيدا كردن مدارك خود حاضرند در صورتي كه خدمات به آنها ارايه شود اين خدمات را بخرند و علاوه بر اجر معنوی، بازار خوبي در اين زمينه وجود دارد. بنابراين تصميم گرفتم با راهاندازي يك كسب و كار در اين حوزه كاري كنم كه كساني كه مداركشان به هر دليل مفقود ميشود براي پيدا كردن آنها بتوانند راحتتر عمل كنند. اولين ضرورت براي اينكه كار را به صورت الكترونيك در اين حوزه پيش ببرم توليد يك نرمافزار خاص بود، من اين نرمافزار را توليد و در شوراي عالي انفورماتيك كشور به ثبت رساندم و براي كسب مجوزهاي لازم اقدام كردم. تقريباً از سال 83 بود كه براي كسب مجوزهاي مورد نياز اقدام كردم. در ادامه با سازمانها و نهادهاي مرتبط با اين قضيه مانند تاكسيراني، اتوبوسراني، مترو و به خصوص شركت پست رايزني و در نهايت به توافقات مهمي دست پيدا كردم. شركت پست از جمله سازمانهايي بود كه همكاري بسيار خوبي براي ساماندهي اين موضوع با بنده داشت. اين سازمان با بررسي پيشنهادات بنده، آنها را قبول و طي قراردادي رسماً همكاري ما آغاز شد. در ماه اول فعاليت تنها 4 مشتري داشتيم، به مرور كار خود را گسترش داديم و نتيجه اين شد كه امروز تعداد شعبات ما به بيش از 50 شعبه در سراسر كشور رسيده است و روزانه بيش از 3 هزار مراجعه كننده داريم .
سيستم كار در شركت «جوينده و يابنده راهگشا» بسيار ساده و در عين حال تخصصي است. هر كسي كه مداركش گم شده باشد برحسب نوشته پشت آن وطبق يك عادت قديمي به پست مراجعه ميكند پس از مراجعه اين فرد به پست، براساس تعاملاتي كه ما با اين شركت ايجاد كردهايم روند جست و جو براساس يك سيستم مشخص پيگيري و انجام ميشود و طي آن مدارك فرد در هر نقطهاي از كشور كه پيدا شود به وي اطلاع داده ميشود. هزينهاي كه ما براي پيدا كردن هر مدرك ميگيريم تنها 2 هزار تومان است كه نسبت به خدمتي كه ارايه ميدهيم، رقم بسيار ناچيزيست. اين طرح تاكنون بسيار مورد اقبال مردم واقع شده و مانع رفت و آمدهاي مكرر آنها شده است. ضمن اينكه براي 92 نفر نيز اشتغال ايجاد كرده است. در حقيقت من از يك تهديد، فرصت ساختم. به اين معني كه كيفم را دزديدند و من از اين بستر براي كارآفريني استفاده كردم.
برنامه توسعهاي براي اين ايده و طرح خود داريد؟
بله اتفاقاً در همين راستا قراردادي با شركت پست امضا كردهايم كه براساس آن خدمات شركت «جوينده و يابنده راهگشا» در 18 هزار دفتر پيشخوان دولت و تمامي دفاتر پستي نيز عرضه خواهد شد. در همين ارتباط بيمه اسناد و مدارك را شكل دادهايم كه براساس آن افراد ميتوانند با مراجعه به شرکت بيمه سينا مدارك خود را بيمه كنند و در صورت از بين رفتن آنها به هر دليلي، ما به نيابت از فردي كه مداركش از بين رفته بحث جست و جو و يا گرفتن المثناي آنان را انجام ميدهيم. به زودي نيز بحث جست و جوي انسانهاي گمشده را در دستور كار خواهيم داشت. همچنين قصد داريم با همكاري شركت پست جشنواره امانتداران را برگزار كنيم و در آن از كساني كه در هر موقعيت و شغلي، كمك ميكنند به بازگرداندن اشياء يا مدارك گمشده افراد، تقدير خواهيم كرد . با اجراي اين جشنواره به دنبال اين هستيم در اين زمينه الگوسازي داشته باشيم.
با برنامههايي كه در دست اقدام داريم و براساس يك طرح ملي به زودي معماي گم شدن را در كشور حل خواهيم كرد. ديگر كسي لازم نيست براي پيدا كردن مدارك خود به دنبال آنها بگردد. سيستم اين طرح در حال چيدن و با همكاري شركت پست قرارداد آن در حال نهايي شدن است.
اگر موافق باشيد به پنجمين شغل و ايده نوآورانه شما بپردازيم.
پنجمين شغل من نوشتن عجيبترين و بزرگترين كتاب دنيا بود. اين كتاب «گردشگري در همدان، ايران و جهان» نام دارد كه زحمت زيادي براي گردآوري مطالب و نوشتن آن كشيدم تا در نهايت 6 خرداد ماه سال گذشته توسط خانم دكتر فراهاني مشاور وزيركار رونمايي شد.
اين كتاب۷۰۰ ورق دارد كه دور يك شيرازه به شكل دايره نصب شده است. هر ورق اين كتاب ۱۲۰ در ۸۵ سانتيمتر طول و عرض دارد. اين دايرهالمعارف بزرگ به شكلي تنظيم و تدوين شده است كه مطالب هر ورق متمايز از ورق قبل و بعد از خود است. هر ورق به معرفي يكي از مشاهير همدان، ايران و جهان به همراه عكس آن فرد ميپردازد. 100 ورق از اين كتاب به معرفي مشاهير استان همدان، 300 ورق به معرفي مشاهير ايران و 300 ورق نير به معرفي مشاهير جهان ميپردازد. جنس ورقهاي اين كتاب از كاغذ و به صورت MDF است كه مطالب آن با ليزر و با حساسيت يك صدم ميليمتر سوزانده شده است. در داخل محيط دايرهاي شكل كتاب نيز كه 100متر قطر دارد 25 غرفه شامل رستوران، سوپرماركت، صنايع دستي و…. چيده ميشود و در وسط آن نيز يك سينما قرار دارد. اين كتاب تاكنون يك بار در شهر همدان و يك بار در غار عليصدر به نمايش درآمده است و به زودي نيز در تهران يا شيراز به نمايش درخواهد آمد. اين كتاب تاكنون براي 30 نفر شغل ايجاد كرده است.
در صورت امكان شغل ششم خود را نيز مختصراً معرفي كنيد.
شغل ششم من يك پروژه فرهنگي به نام «قاصدك شادي» است. در اين پروژه كتاب به شكل نوآورانهاي به روستاها برده ميشود. كتابها مرتبط با امور روستا و يا كودكانه يا ديني هستند كه به شكل خاصي به اهالي روستاها ارايه ميشوند.
هدفم از اين كار توسعه مباحث فرهنگي در روستاها و اشتغالزايي از اين رهگذر است. اين كار مراحل اوليه خود را ميگذراند و به زودي مرحله توسعهاي آن آغاز ميشود.
بهترين و بدترين خاطرهاي كه در دوره كارآفريني خود داشتهايد، چه بوده است؟
بهترين خاطرهام تماسی بود كه يك نفر با موبايل خود از روبهروي خانه خدا با من داشت و به خاطر تلاشهايي كه در پيدا كردن مداركش انجام داده بودم از من تشكر ميكرد. پيدا كردن مدارك وي باعث شد در زمان موعود به زيارت خانه خدا برود. بدترين خاطرهام نيز قولهاي عمل نشده برخي از مسوولان است كه به نوعي كارآفرينان را دنبال نخود سياه ميفرستند. يكي ديگر از خاطرات بد من مربوط به يك دستاورد بزرگ در سال 87 در رابطه با صرفهجويي در مصرف آب بود كه به محض اينكه خبرش در روزنامه چاپ شد از يك كشور خارجي از من دعوت شد اين پروژه را در آن كشور اجرا كنم، چند روز پس از آن نيز از ايران آمدند و اين درخواست را از من داشتند، من به كشور خارجي جواب رد دادم اما در داخل نيز هنوز كه هنوزه به يك پروژه پايلوت هم ختم نشده است.
و در آخر توصيه شما به كارآفرينان.
توصيه ميكنم اولين كاري كه ميكنند بازار را بشناسند و براساس نياز بازار اقدام كنند. توصيه جدي ديگر من به كارآفرينان و كساني كه قصد دارند وارد اين عرصه شوند اين است كه همواره يك دفترچه جيبي براي ثبت ايدهها و افكار نوآورانهاي كه به ذهنشان خطور ميكند همراه داشته باشند. با ثبت يك ايده در اين دفترچه در حقيقت شما يك قطعه از يك پازل را به دست آوردهايد كه شما را براي به دست آوردن قطعه ديگر راهنمايي ميكند، اين ايده در حقيقت شما را براي دستيابي به يك ايده اجرايي سوق ميدهد. اين را هم بگويم، قرار نيست كه پازل شما در يك دوره زماني مشخص تكميل شود گاهي اين زمان 3 ماه و گاهي 3 سال و يا بيشتر به طور ميكشد.
مدیران ایران
پربازدید ترین های بانکی:
*****************
- چطور خود کشی اینترنتی کنیم ودر اینترنت محو شویم؟/
- استخدام شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت(وابسته به بانک ملت)
- در قاب تصویر/ زیباترین همبرگرهای دنیا، تفدیم به شما
- آگهی استخدام شرکت ایران فاوا گسترش
- روش های علمی بالا بردن اعتماد به نفس
- اعلام نتایج سازمان سما وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی
- شرخری به نام رابین هود
- مصاحبه سهمیه ۹۱ و ۹۲؟ اصلی یا ذخیره ؟
- وقتی پول از حسابمان کسرشد و برنگشت چه کنیم؟
- پذیرفته شدگان آزمون استخدام پیمانی شهرداری
- کافه استخدام/ استخدام مشکوک بانک خاورمیانه
- ۲۷ نکته برای اینکه بتوانید هر کاری را مدیریت کنید
- ارسال رزومه های گسترده ی کارجویان بانکی
- استخدام ۳۹ هزار نفر در وزارت بهداشت قطعی شد
- در دانشگاه ها چه می گذرد
- برای اینکه سرتان کلاه نرود اینجا را ببینید
- نتایج قرعه کشی بانک ها را اینجا ببینید
- دیدنی های ایران و جهان
- برای دیدن آخرین اخبار و استخدام ها به مابپویندید