کامنتهای آمریکایی ها روی عکسهای یک آمریکایی از ایران

 

“براندن” عکاس / بلاگر آمریکایی مدت هاست تحت عنوان Humans of New York روایت های تصویری / نوشتاری اش از زندگی مردم را منتشر میکند. او که در ماه دسامبر به ایران سفر کرد میگوید: “علیرغم هشدارهای دولت آمریکا برای سفر به ایران و به ویژه عکاسی در آنجا، من به ایران آمدم. کشوری زیبا با تاریخچه ای غنی و مردمانی مهمان نواز. آنها مردم آمریکا را به طور ویژه ای دوست دارند. به ما لبخند میزنند، برایمان دست تکان میدهند، به صرف غذا دعوتمان میکنند و میخواهند پیغام های شخصیشان را به جنیفر لوپز برسانیم. استفاده از تکنولوژی، موزیک ها و فیلم های آمریکایی در اینجا عمومیت دارد. در ایران هم مانند بقیه کشورها، مردم عقاید و دیدگاه های متفاوتی دارند اما اکثریتشان با احترام و حسن نیت با شما برخورد میکنند. تنها نکته تاسف آور، رابطه خصومت آمیز بین دولت های این دو کشور است. اخیرا به دلیل کاهش ارزش ریال، سفر به ایران نیز بسیار ارزان تمام میشود.”

برای مترجمم توضیح دادم که میخوام مردم عادی رو سوژه عکاسی ام قرار بدم. ولی فکر کنم اون منظورم رو دقیق متوجه نشد. یکی از خانم های جوان که در حال عبور بود رو نگه داشتم. مترجمم عجولانه به اون گفت که ایشون میخوان از واقعیت های جامعه عکسبرداری کنن. سپس اون خانم خندید و به فارسی یه چیزی گفت. از مترجمم پرسیدم چی گفت؟ اون گفته: البته واقعیت تلخ !

لنا: چرا آتشنشانا همیشه خوشتیپ به نظر میان؟
کدی مای: عکسات واقعا نظر منو نسبت به ایران عوض کرد. ازت ممنونم
جولی: من عاشق اون آقاهه هستم که داره زیرچشمی از پنجره نگاه میکنه
برایان: مادربزرگ من به عنوان مادری که یکی از پسرهاش رو در جنگ ویتنام از دست داد یه بار بهم گفت که معتقده اگر مردم فقط به چهره های دشمنان احتمالیشان نگاهی بیندازند و اینو درک کنن که اونا هم واقعا انسان هستن، تب جنگ ها فروکش میکنه. اون همچنین میگه اگر مادران زمامدار امور بودن هیچوقت هیچ جنگی اتفاق نمیفتاد.
سامانتا: چیزی که برام جالبه اینه که همه این عکس هایی که از ایران برامون آپلود کردی به نظر میان تو همین نیویورک گرفته شده باشن. واقعا جالب و زیبا هستن

وقتی ازشون خواستم یه عکس از اونا بندازم، لبخند زدن و جوابی ندادن. برداشتم این بود که اونا مایل به این کار نیستن. مترجمم گفت فکر کنم اونا موافق باشن. به خاطر تواضعشون جوابی ندادن. رفتاری که خیلی از ایرانی ها دارن. یه بار دیگه ازشون درخواست کنی قبول میکنن

آدریانا: ایرانی ها مردم شگفت انگیزی هستن. من خیلی از ایرانی هایی که به آمریکا مهاجرت کردن رو میشناسم. اونا واقعا شهروندان فوق العاده ای هستن.
شانون: فکر کنم اسم این سنت ایرانی ها “تعارف” باشه. امیدوارم درست نوشته باشم. شما سه بار یه چیزی رو میخواید یا میپرسید. اگر در بار سوم اون شخص همچنان بگه نه، این یعنی واقعا نه. دو بار اول اگر بگن نه این نشونه ادب و تواضعشونه
. http://en.wikipedia.org/wiki/Taarof
ایوان: این منو یاد مردم اروپای شرقی میندازه وقتی برای اولین بار اومده بودن آمریکا. همون شب به مهمونی شام دعوت شدن. وقتی میزبان که آمریکایی بود بهشون پیشنهاد غذای اضافه و بیشتر رو داد اونا گفتن نمیخوریم. به هوای اینکه میزبان آمریکایی مثل تشریفات سنتی اونا بهشون اصرار کنه: -”لطفا یه تیکه دیگه بردارید” -”نه ممنون. همین کافیه” -”خواهش میکنم بردارید. غذا که زیاده” -”نه حقیقتا نمیتونم. سیر شدم مرسی” -”دست منو رد نکنید دیگه. فقط یه تیکه” -”حالا که اصرار میکنید چشم…” ! ولی نمیدونستن برای آمریکایی ها “نه” یعنی “نه” و بلافاصله بعد از اولین و تنها “نه”ای که گفته میشه، غذا رو جمع میکنن میبرن و اروپایی ها همینجور شگفت زده مونده بودن و شاید کامل هم سیر نشدن !

می گفت تصمیم داره بازیگر بشه

یه مادر و دختر تو یه مرکز خرید

ربکا: کدوم مادره کدوم دختر؟
کریسی: من همیشه فکر میکردم زنان ایرانی لباسای معمولی میپوشن. متشکرم ازت براندن که به ما نشون دادی بدون دانستن واقعیت ها در مورد چیزی قضاوت نکنیم
شاون: من منتظر بودم یکی کامنت بزاره بگه: اوه مای گاد! مگه تو ایران مرکز تجاری هم وجود داره؟!
جنی: من عاشق این عکسهایی هستم که توی این مدت از مردم ایران گذاشتی. چون به طرز عجیبی روی شناخت ما از مردم دوست داشتنی ایران تاثیرگذار بود و به ما آمریکایی ها اجازه داد تصاویر واقعی اونا رو ببینیم نه تصاویر کاریکاتورگونه و اغراق آمیز فاکس نیوز رو!
گیلبرتو: رسانه ها ! ما باید در مورد چیزهایی که شما تا به حال در مورد ایران به خوردمون دادید به طور جدی باهم صحبت کنیم
الیسون: شبیه مرکز تجاری نزدیک خونه ما در همین نیویورک هست. خوشحالم از اینکه دارم بُعد پیشرفته و نرمال ایران رو میبینم. خیلی متفاوت نسبت به اون چیزی که توی تلویزیون دیده بودم
برندا: چرا ما اینقدر ذوق زده شدیم از دیدن این دو خانم؟ چون مثل ما غربی ها راحت لباس پوشیدن؟ چون با این تیپ و لباسا خوش استیل به نظر میان و شبیه ماها شدن؟ اون ها بازم میتونن شیک و خوشتیپ باشن حتی اگه چادر یا برقع سر کنن و یا لباسی بپوشن که مطابق فرهنگ و عرف جامعشون باشه. انسان های خوب همه جا میتونن باشن حتی اگه تیپ و لباسشون شبیه ماها نباشه
پاملا: براندا، من ندیدم کسی اینجا گفته باشه اونا زیبان چون شبیه ما غربی ها تیپ زدن. همه ی کامنت هایی که من دیدم خیلی با حسن نیت در مورد شیک بودن اون ها صحبت کرده بودن. حالا کاری به اون چند نفری ندارم که نوشته بودن اینا هیچ نشانی از یک زن ایرانی ندارن چون برقع نپوشیدن

گروهی از پسرهای نوجوان در یکی از دبیرستان های تهران. یکیشون ازم پرسید که آیا من فکر میکنم در روز ۲۱ دسامبر، دنیا به پایان میرسه؟ بهش گفتم اگه در اون روز دنیا به پایان برسه من به همتون یه میلیون دلار میدم! همشون خندیدن

جسی: اون پسره سمت راستیه باحاله! فیگور گرفته داره بازوشو نشون میده !
میشل: اون پسره سمت چپ ردیف بالا نفر دوم میتونه یه روزی یه مدل بشه! گونه های استخونی اش عالی ان

جان: من حتی نمیدونستم تو ایران هم برف میاد ! فکر میکردم خشک و بیابونیه
جنیلین: عکسایی که از ایران گذاشتی منو متقاعد کرد که تمام این کشور پر شده از سوپر مدل ها !
چریل: رو حساب نادونی من نزارید. ولی منم واقعا نمیدونستم تو ایران برف میاد. فکر میکردم ایران یه جای خشک و بایره و هواش هم گرم!
آگاتا: با خوندن کامنتا به این نتیجه رسیدم که مردم آمریکا نه مطالعه میکنن، نه در مورد چیزی تحقیق میکنن و فقط جذب چیزایی که از تلویزیون پخش میشه هستن. این روزا دیگه دنیا کوچیک شده، اطلاعات تو اینترنت جاری شده، مردم فرای از مرزها دارن باهم دوست میشن، صحبت میکنن، همدیگه رو ملاقات میکنن و به افکار و عقاید شخصی خودشون شکل میدن. اگه کسی بخواد چیزی رو بفهمه و یاد بگیره، راهش رو پیدا میکنه. مگر اینکه شما بشینید و صبر کنید تا اطلاعات رو بیارن تقدیمتون کنن و دربارش براتون شرح بدن. بعد شما سوپرایز بشید از اینکه مردم ایران دوتا سر با دستای قلاب مانند ندارن و شبیه بقیه انسان ها هستن !

اینجا ابیانه – یکی یه حرف خنده دار زده !

سینجیا: من عاشق عکساتم. آدم حس میکنم خودش اونجاس و داره باهاشون میگه و میخنده
ملانی: خدا حفظشون کنه. اون سمت راستی که از بس خندید دمپاییش دراومد
راینا: لبخندهای زیباشون منو یاد وقتی میندازه که مادرم حالش خوب بود و آلزایمر نداشت. اون موقع ها زندگیه واقعا شادی داشت. اما الان حتی نمیتونه یه لبخند بزنه

پارسینه

http://20ist.com/archives/25192

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *