وزيري كه همواره چشم به آسمان دارد

كاهش توليد گندم در سال زراعي جاري و ناپايداري در خودكفايي گندم موضوعي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت به خصوص كه به نوعي، با غرور ملي ما ارتباط دارد.

هم اكنون كه فصل برداشت گندم را پشت سر نهاده ايم، برخي كارشناسان ادعا مي كنند كه با كاهش ٩ ميليون تني در توليد گندم مواجه شده ايم ولي مقام هاي رسمي از معاون وزيرجهادكشاورزي گرفته تا روساي سازمان هاي جهادكشاورزي در سراسر كشور و همچنين كارشناسان مسئول و سايت هاي خبري داخلي و خارجي از علل كاهش توليد سخن مي گويند و البته اين كاهش را بسيار كمتر از نظر كارشناسان مي دانند و معتقدند امسال ٨ تا ٩ ميليون تن گندم توليد شده است و مقصر اين وضعيت را شرايط جوي و بروز خشكسالي مي دانند، نه خداي ناكرده سوءمديريت.

اين چنين است كه در فقدان مباحث علمي-كاربردي مديريتي و با تكيه بر «آن چه پيش آيد»، وزيرجهادكشاورزي از افزايش ميزان توليد گندم با توجه به بارندگي هاي اخير در كشور خبر مي دهد.

 محمدرضا اسكندري در بازديد از كارخانه توليد خوراك دام، طيور و قارچ مراغه مي گويد: «با توجه به بارندگي هاي اخير پيش بيني مي شود جمهوري اسلامي ايران سال آينده در زمينه گندم به خودكفايي برسد.»

وي با بيان اين كه به دليل خشكسالي امسال، بخشي از گندم موردنياز كشور از خارج وارد شد، اضافه مي كند: «ايران سال آينده از لحاظ گندم خودكفا خواهد شد و نيازي به واردات نخواهد داشت.»

به گفته اسكندري، مدير وزارت جهادكشاورزي، بارندگي هاي مناسب سال زراعي جاري در كشور باعث توليد بيش از ۱۴.۵ ميليون تن گندم خواهد شد. وي حتي پيش بيني مي كند: «با آغاز كشت پاييزه بيش از ٥ ميليون هكتار از زمين هاي زراعي آبي و ديم در كشور زير كشت گندم رفته است.»

جالب اين جاست كه آقاي وزير هيچ اشاره اي به نقش موثر مديريت بخش كشاورزي در افزايش احتمالي توليد نمي كند و اين رعايت انصاف، جاي تقدير دارد. ولي همان طور كه همه كارشناسان و حتي خود مسئولان مي دانند يكي از دلايل كاهش فوق العاده ميزان توليد گندم، افزايش نيافتن قيمت خريد تضميني گندم برخلاف نص صريح برنامه چهارم توسعه است.

علاوه بر آن در سال جاري كه قيمت گندم نسبت به جو فاصله قابل توجهي داشت، كشاورزان مجبور شدند گندم هايشان را به جاي جو بفروشند و يا آن ها را به آن سوي مرزهاي شرقي و غربي بفرستند.

قطع و برقراري ديرهنگام يارانه كود و بذور گواهي شده در آستانه فصل كشت و در نتيجه بلاتكليفي كشاورزان از عوامل ديگر كاهش توليد و بي رغبتي كشاورزان به كشت است. مضاف بر آن، اگر واقعا با خشكسالي و كمبود آب مواجهيم آيا نبايد با مديريت منابع آب موجود و اصلاح سيستم مصرف آب كشاورزي با اين معضل نيز مقابله كرد؟ به عبارت ديگر هرچند نمي توان تاثير خشكسالي هاي اخير را بر كاهش توليد ناديده گرفت، تاثير به سزاي سوءمديريت هم قابل انكار نيست.

بنابراين تا چه زماني مي خواهيم ادعا كنيم كه اين تنها و تنها خشكسالي است كه توليد را كاهش مي دهد. چنين ديدگاهي از سوي يك مدير عالي، بعيد است. چرا بسياري از احكامي كه به نفع بخش كشاورزي در برنامه چهارم تصويب شده، ناديده گرفته و حتي لغو مي شود؟ چرا بايد خودكفايي يا وابستگي غذايي يك كشور، به آسمان، ابرها و تقدير گره بخورد؟ شايد همراه دعاي باران بايد شمعي هم براي مديران اين بخش روشن كرد.

منبع: روزنامه خراسان

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *