مدیریت چینی دارای چه اصولی است؟

 

چین به عنوان یک اقتصاد نو ظهور خیلی سریع توانست به یک غول صنعتی بدل شده و موجبات نگرانی آمریکایی ها را فراهم آورد. چینی ها شیوه مدیریتی خاص خودشان را دارند که در این پیشرفت تاثیر گذار بوده است.

به گزارش بانکی دات آی آر، گانکسی(نظام ارتباط)، لی (اداب مذهبی)، میانزی(آبروداری) و رنجینگ( تعهد)  ترکیبی است که  روابط غیر رسمی  را در میان مردم و سازمان های چینی را  شکل داده و نقش مهمی در ارتباطات سازمانی در موسسات بازی می کند.

نظام کمونیستی برای از بین بردن این ها تلاش زیادی کرد اما تحقیقات نشان می دهد که این اصول هنوز هم در اصول سازمانی چینی ها جاری است.

در کنار سواحل چین می تواند چندین و چند کارخانه خارجی با مالکیت خارجی یافت که با هدف استفاده از نیروی کار ارزان و امکانات در این کشور سرمایه گذاری کرده و خیلی هم راضی اند.

در چین یک تضاد بین فرهنگ مرسوم چند هزار ساله و اصول مائو وجود دارد که باعث شده نوعی تضاد در برخورد عمومی شکل بگیرد وشاید یکی از عمده ترین دلایل فساد در دستگاه های اقتصادی چین همین امر باشد .

با این وجود چینی ها به خوبی توانسته اند از مزایای جمعیتی و نیروی ارزان کار استفاده برده و تعداد میلیونر ها رو به افزایش است با این وجود ذکر این نکته ضروری است که تضاد طبقاتی هم به همین دلیل مشهود می باشد.

نظام اقتصادی چین تنها زمانی که دست به یک سری اصلاحات در عرصه اقتصادی و حرکت به سمت بازار آزاد برداشت توانست زمینه های پیشرفتش را فراهم کند.

امروزه کارخانه های متعدد و شرکت های متنوع با انواع شیوه های مدیریتی در چین قابل مشاهده است.

ساختار صنعتی چین به سبب هدایت و فعالیت به سوی بازار و خصوصی سازی، به صورت پیچیده و متفاوتی جلوه گر شده است. هدف دولت این است که مالکیت و نظارت بر صنایع کلیدی را  کماکان در دست خود داشته باشد. این صنایع در ذات خود صنایع راهبردی هستند، یا در رده های بالای ارزش اقتصادی قرار دارند، و باید ساختار های مالکیت در بخش های دیگر کشورمحکم شده و پس از این که بسیار توانمند و قدرتمند شدند ، قادر خواهند بود که این صنایع را  در آینده مالک شوند. حکومت، موسسات دولتی را تشویق می کند که با موسسات تجاری دیگر مشارکت نمایند، که بتوانند دستاوردهای اقتصادی داشته و درآمدی کسب نمایند. اما واقعیت این است که دولت در صدد است که از هزینه های اجتماعی ، که ممکن است، در اثر تعطیل این واحدها  به وجود آیند ، جلوگیری نماید. یک دگرگونی که در موسسات دولتی در سالهای 1990 پدید آمده است این است که آن ها به صورتی تغییر کرده و به صورت شرکت های جدیدی به شکل مختلط روی آورده اند.

به گفته یکی از اقتصاد دانان برجسته در چین هر کاری ممکن است اما هیچ کاری آسان نیست. شاید به همین دلیل است که شرکت های چند ملیتی ترجیح می دهند از مدیران بومی استفاده کنند چون آنها روزنه های لازم برای پیشبرد اهدافشان را به خوبی می دانند.

برگرفته از کتاب چین و ژاپن – نیکوس کازانتزاکیس و مقالات معتبر چند سایت اینترنتی

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

=================

 

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *