رویای پولدار شدن آدمهای جهان سوم با استفاده از تکنولوژی روی موتورهای جستوجو نتیجهای را نشان نمیدهد مگر عدد صفر. هیچ سند و مدرک رسمی درباره پاینتوورک قابلدسترسی نیست. همه آنچه میتوان به دست آورد کانالهای متعدد در شبکههای اجتماعی گوناگون است. کانالهایی بدون امکان گفتوگوی گروهی و اظهارنظر.
دستهایش را بیهدف و با هیجان تکان میدهد و سعی دارد با بیشترین هیجان ممکن آینده رویایی خودش را تصویر کند. یک ماشین مدل بالای خارجی، کیف پولی که پر از دلار آمریکا است و خرج کردن، بیآنکه نگران کم شدن و تمام شدن پول باشی. ولت ارزهای دیجیتال و … نبات و گل محمدی را داخل لیوان چای هم میزند. چند ثانیه نفس تازه میکند و یک سیگار دیگر از جعبه مارلبرو طلایی روی لبهایش میگذارد.
هنوز سیگار را آتش نکرده با هیجان فندک را روی میز پرت میکند و میگوید: «اصلاً همین سیگار رو میبینی؟ همین سیگار ساده چیه! همین یعنی من دارم پولدارتر میشم. دیگه مجبور نیستم سیگار ارزون قیمت بخرم. ببین من اینجا دارم کار میکنم برای اینکه رفقام رو ببینم و حال کنم. تو شاید دیگه لازم نباشه کارکنی. هرچی عضو به شبکه اضافه کنی و زیرشاخه هاتو قویتر کنی پول بیشتری میاد دستت. ببین برای پول درآوردن لازم نیست خیلی زحمت بکشی، فقط باید باهوش باشی. باید بلد باشی چطوری با رفرش کردن صفحه گوشیت پول دربیاری.»
مارلبرو طلایی را روشن میکند و دوباره فندک ارزانقیمت پلاستیکی را روی میز سر میدهد. یک پُک محکم میزند و بلند میشود. مثل چند دقیقه قبل وقتی حرف میزند دستهایش را بیهدف در هوا تکان میدهد و میگوید: «ببین تا من میرم یه قهوه درست کنم به حرفام فکر کن. فقط کافیه بخوای تا دنیات عوض شه. من این حرفارو به هرکسی نمیزنم. من دلم میخواد آدمهای باهوش و کاربلد زیرشاخههام باشن. حسابی فکر کن ببین میخوای با آب باریکه زندگی کنی یا انقدر باهوش هستی که دستت رو بدی من تا از این دنیای آدمهای نادان بکشمت بیرون. اوضاع عوض شدن دنیا روی تکنولوژی داره پیش میره. حواستو جمع کن.»
غرق شدن در رویایی که کابوس است
از میز فاصله میگیرد و در مسیر رفتن به سمت دستگاه قهوهساز چند لیوان و بشقاب غذا و کیکهای نیمه خورده را هم از روی میزها جمع میکند. ظرفهای کثیف را روی میز جلوی آشپزخانه میگذارد، دستی تکان میدهد، گوشیاش را برای بار چندم رفرش میکند و شروع میکند به آمادهکردن قهوه. گوشهوکنار کافه چند جوان و نوجوان نشستهاند و با هم از رویاهای روزگاری که بیدردسر میلیاردر خواهند شد میگویند.
صفحه گوشیهای موبایل روی میز روشن است و نور رنگی از بین انگشتهایی که مدام در حال رفرش کردن هستند بیرون خزیده. چیزی که دربارهاش حرف میزنند رویا نیست. رویا قدرت و انگیزهای بر پایه واقعیت را به آدمها میبخشد. اما رفرش کردن مدام صفحه گوشی و تلاش برای شبکهسازی بیثمر، حتی ماجرایی شبیه جویندگان طلای غرب وحشی هم نیست.
حاصل جستوجوی عبارت «ارز دیجیتال پای» در موتورهای جستوجو سیل عظیمی از مقاله، گزارش، تحقیق، شکایت و دفاعیه از این ارز دیجیتال را پشتهم ردیف میکند. بعد از روبرو شدن با نتیجه جستوجوی سیلآسا یک جمله در بیشتر موارد جستوجو خودنمایی میکند. «این ارز دیجیتال قابل برداشت نیست و ارزش مادی آن صفر است.»
درک اشتباه از تکنولوژی
رویای پولدار شدن آدمهای جهان سوم با استفاده از تکنولوژی روی موتورهای جستوجو نتیجهای را نشان نمیدهد مگر عدد صفر. هیچ سند و مدرک رسمی درباره این ارز دیجیتال قابلدسترسی نیست. همه آنچه میتوان به دست آورد کانالهای متعدد در شبکههای اجتماعی گوناگون است. کانالهایی بدون امکان گفتوگوی گروهی و اظهارنظر.
کلیشههای تکراری درباره موفقیت و حتی شیوه جملهبندی یکسان. اگر با یک کاربر در محیط واقعی درباره استخراج پای از گوشی همراه روبرو نشوید تصور خواهید کرد همیشه درباره رمز ارز پای با یک ربات روبرو بودهاید. رباتی که هیچ درکی از زندگی و جهان واقعی ندارد. اما نگرانی از زمانی شروع خواهد شد که اطمینان پیدا میکنید، هیچ رباتی در کار نیست و آدمهایی از دنیای واقعی رویای زندگی خود را با علامت صاعقه اپلیکیشن استخراج پای هماهنگ کردهاند.
 بعضیهایشان میگویند؛ فقط یکبار در ۲۴ ساعت روی صاعقه بزن تا اعلام حضور کنی. بعضی میگویند وقتی برنامه باز است مدام صفحه گوشی را رفرش کن تا امتیاز بیشتری بگیری. همه کاربران این بستر اما ایمان دارند یک روز ارز دیجیتالشان از بیتکوین پیشی خواهد گرفت. همان روز است که قدیمیها پول هنگفتی به جیب میزنند و میلیاردر خواهند شد.
نام من را فراموش نکن
ماجرا فقط نصب کردن یک اپلیکیشن برای بهدستآوردن رمزارز و واردکردن نام معرف برای امتیاز سازیهای بیشتر نیست. ماجرا تولد دوباره نتوورک مارکتینگهای سبز شده از ناکجاآباد است که موازی با استخراج یک رمز ارز غیرواقعی زیست میکنند.
شبکهسازی، جذب زیرمجموعه، درآمدزایی از هیچ و ساختن جملهها و ویدئوهای هیجانی و انگیزشی برای بهدستآوردن پول بیشتر اولین و مهمترین کاری است که اعضای این شبکهها اقدام به آن میکنند. رمزارز پای یک بهانه است برای ایجاد نتوورک مارکتینگ در فضاهای دیگر. اعضای این گروهها معتقدند که پول و زیرشاخه همزمان پولدارت میکند. عضوگیری بیشتر به معنی درآمد بیشتر است.
قهوه مشتری را که چند دقیقه پیش سفارش داده بود را روی میزش گذاشت و با دو لیوان چای دیگر آمد سر میز و دوباره شروع کرد گفتن از درآمدهای نجومی حاصل از فعالیت در شبکه. لیوان را با دو دستش محکم گرفت و گفت: «میدونی حالا که معلوم نیست تا کی باید صبر کنیم تا پای قابل برداشت بشه، این مدت هم خودمون به درآمد نیاز داریم. برای همین فعالیتهای شبکه رو هم پیگیری میکنیم. ببین هر قدر پول بیاری سودت هم بیشتره. من پول رو میدم به بالادستی خودم. اون هم میده بالاتر. برای امنیت خودمون بهتره که هیچ کدوم با هم در ارتباط نباشیم. یعنی فقط با زیر شاخه در ارتباط باشی و سردستهات. فقط هم پول نقد برای عضویت تو این روند قابل استفاده است. بعدا بتونیم پای رو بفروشیم، پول رایج این شبکه هم همون پای خودمون میشه.»
وقتی درباره جابهجایی پول و انتقال آن به بخشهای بالایی هرم توضیح میدهد، حتی آیندهای برای خودش هم روشن نیست. انگار در گردابی غرق شده و هیچ از ماجرا نمیداند. فقط باید بیشتر پیش رود. هیچ پاسخ روشن و واضحی نمیدهد که چرا باید محصولی را با پول نقد خریداری کنیم. درباره این موضوع که پرسیدم چشمهایش را باریک کرد و گفت: «توی این روند اونی که سود میکنه تویی هستی که داری سرمایهگذاری میکنی.»
با هیجان و شور بیشتر ادامه میدهد: «خوبی این ماجرا اینه که اتفاقاً دست هیچ آدم دولتی نیست که با یک کلام کل سرمایه داشته و نداشته خودتو از دست بدی. همه چی برای خودمونه. هرچقدر اعتماد کنی سود بیشتری هم به دست میاری. من تا الان که دارم باهات حرف میزنم ۲۰ میلیون تومن وارد شبکه کردم. با اضافهشدن زیرشاخههام دارم هرروز سود میکنم و ۲۰ میلیون اولیه الان شاید ۸۰ میلیونی شده باشه. رقم انقدر هم زیاد نیست که نتونی باورش کنی. این سود واقعیه.»
امید و آرزویی تهی از واقعیت
ادمین یک کانال تلگرامی رمزارز پای در کوتاهترین زمان ممکن بعد از ارسال پیغام خصوصی پاسخ میدهد. امکان گفتوگوی گروهی در کانال ممکن نیست. هر سؤالی را باید برای ادمین ارسال کنی تا پاسخ را برحسب ضرورت شرح دهد. چرا تعداد قابلتوجهی از مردم حاضر میشوند اپلیکیشنی را برای بهدستآوردن پول دیجیتال نصب کنند؟ پول دیجیتالی که حتی شیوه استخراج آن با همه رمزارزهای معمول متفاوت است. اصلاً چطور میشود که امید و برنامههای زندگی تا این اندازه تهی و خالی از واقعیت به نظر میرسند.
ادمین کانال تلگرامی این رمز ارز را جایگزین حتمی بیتکوین معرفی میکند و بعد از توضیح درباره ارزشمند بودن سرمایهگذاری زودهنگام در این پروسه میگوید: «اصلاً جای نگرانی وجود ندارد. تو هیچ پولی وارد چرخه نمیکنی. تو فقط باید هوشمند رفتار کنی و بعد از نصب اپلیکیشن طبق دستورالعمل رفتار کنی. ثبت اطلاعات را جوری که گفته انجام بده. بیتکوین هم همینجوری کارشو شروع کرد. اسم معرف هم اسم من را وارد کن تا این چرخه قطع نشه.»
تلاش برای قطع نشدن چرخهای که تکرار ناآگاهی است، عجیب و غیرقابلباور به نظر میرسد. این چرخه اما از واقعیترین چرخههای زنده در زندگی آدمهایی است که تلاش میکنند سرمایهای برای امروز و آیندهشان بسازند. هیچ کدام هم نمیدانند روز موعود ثروتمند شدن چطور از راه میرسد. مبلغان و استفادهکنندگان از ارز دیجیتال پای یا همان پاینتوورک بر این باورند که سه دانشمند در یکی از معتبرترین دانشگاههای جهانی این رمزارز را ساخته و مدیریت میکنند. وقتی پولی وارد شبکه نمیکنیم نگرانی برای کلاهبرداری هم معنی ندارد. این در حالی است که کاربران و ثبتنام کنندگان در اپلیکیشن پاینتوورک چیزی ارزشمندتر از پول رایج یعنی اطلاعات شخصی را وارد این اپلیکیشن میکنند. این در دورانی رخ میدهد که اطلاعات مهمترین دارایی محسوب میشود.