آيا بانك الكترونيكی همان بانك مجازی است؟
بايد خيلي دقت كرد که بانک مجازی يا اصلا هر کسب و کار مجازی، نسخه الکترونيکيای از آنچه در دنياي محدود فيزيکي انجام ميشود نيست، اين دنيا ميتواند کاملا جديد باشد و هيچ ارتباطي با مدلي که در دنياي فيزيکي از آن پديده، مثلا بانکی که الان در ذهنمان داريم نداشته باشد، بخصوص اگر بخواهيم براي اولين بار در يک محيط محدود و تحت کنترل آنرا ايجاد کنيم، شايد با يک مثال بتوان، منظور را شفاف تر بيان کرد.
کسب و کار جديدی که شرکت آمازون يا گوگل شروع کردند (منظور ورود به توليد سختافزار متناسب با خدماتی که قبلا ارائه ميدادهاند) را در نظر بگيريد، اين خدمات هستند که شکل سختافزار و تازه بعد از آن، شکل و ساختار و قواعد کسب و کار ازجمله مدلهای بازاريابی، عمليات، ساختارهای مالی و … را تبيين ميکنند. به نظر ميرسد با توجه به اينکه در مدل مجازی بانکداری، ارتباط فيزيکی ذينفعان مختلف قطع ميشود، با طراحي مناسب بستر، روشهای کاملا نو را بشود خيلي خوب پايهگذاری کرد. و با بازکردن ساختارهای نوآوری و فرصتها، مفاهيم کاملا جديدی را ايجاد کرد. مثلا مفهومي مثل بانکداری اسلامی (منظورمفهوم مد نظر مسلمانان و شايد نه آن چيزی که الان پياده ميشود ميباشد) را در نظر بگيريد. با توجه به اينکه در بانکداري مجازی, پول يک متغير هست که علاوه بر مقدار ميتواند ابعاد ديگری هم داشته باشد، شايد بتوان به نحوی سودآوری پولها را رهگيری نيز کرد. همچنين ميتوان هزينههای عمليات بانکی را به شدت کاهش داد و يا مستقل از کميت پول نمود و مثلا کارمزد را به جاي درصدی از پول، هزينه ثابتی نسبت به عمليات قابل تعقيب تلقي کرد. شايد جملات فوق گويای آنچيزی که در ذهن هست، نيستند. اما اگر کمي به پديدهای که شرکت اپل در حال گسترش آن هست، فکر کني، شايد بتوان، موضوع را بهتر توضيح داد.
ببينيد الان شرکت اپل، با ارائه آی پد جديد که قابل حمل، سبک با اتصالات (بخوانيد ارتباطات) بسيار خوب و چارچوب نرمافزاری خاص خودش، اکو سامانه جديدی را ايجاد می کند که هزاران شرکت در تلاش هستند که در اين اکوسامانه فعاليت کنند. شرکت اپل هم از اين اکوسامانه به شکل انگلی استفاده می کند و 33 درصد سودآوري هر شرکتی را (که تقريبا برابر با گردش پول آن شرکت تلقی ميشود) در بخش تجاری اين اکوسامانه فعاليت می کند تصاحب می کند، در واقع شرکت اپل يک مرکز رشد برای برنامههای خاص خودش فراهم کرده است که فرآوردههايش يا نوزادانش را به جامعهای که خودش شکل داده، ورود پيدا ميکنند. با ذکر اين نکته که سختافزار و بستر لازم براي ارائه اين خدمت را هم در اختيار مردم ( عمده مصرفکنندگان اين اکوسامانه) براي ارتباط و حضورشان در اين جامعه قرارداده است. و اينکه در آينده رقبای اين شرکت، هم احتمالا اقدامات جديدی را انجام خواهند داد و اين جوامع نياز به تعاملات دارند و ….
حالا اگر برگرديم به مساله بانکداری مجازی، يا بانک مجازی يا جامعه بانکی مجازی يا هر اسم و تعبير ديگری که مناسبتر باشد، ممکن هست که نگاهمان را در شکل بانکداری به شکل الکترونيکی يا به شکل بانکداری بدون شعبه فيزيکی يا پول فيزيکی يا الکترونيکی و تراکنشهای الکترونيکی محدود کنيم اما تعاملات و رويهها و حسابداري و ….هماني باشند که در حال حاضر صورت ميگيرد فقط به شکل الکترونيکی اما آيا واقعا لزومی دارد که در دنيای مجازی، بانکداری همين شکلی باشد که الان هست؟ آيا واقعا در اين بانکداری، گرفتن پولهایی مثل کارمزد، ضروری هست يا اينکه مثلا ميشود، مثل شرکت اپل، با تکيه بر نظريه بانکداری اسلامی، بستر فعاليت را در اکوسامانه جديد فراهم کرد، مثلا سرمايه را براي رشد شرکتها در اختيارشان قرار داد, نميخواهيم وارد موضوع شركتهاي سرمايهگذار خطرپذير(VC) ها و .. بشويم که شايد در دنيای مجازی به راحتي حلقههای مختلف برای حمايت از خلاقيت و نوآوری و توليد ارزش از ايده و ابتکار را بشود فراهم کرد و حلقه آخر هم بشود بانکداری مجازی اما ضمنا ميشود مفاهيم و خدمات جديدی را نيز در اين حيطه فراهم آورد.
بنظر ميآيد اگر بنا باشد که برنامههای راهبردی برای ايران در اين خصوص تهيه بشود خيلي مهم هست که بر نوآوری در اين خصوص تکيه بشود تا شايد بتوانيم با گامی بزرگ و حرکت بدون توپ، از رقبا پيشي بگيريم و خيلي دقت کنيم که در دام بانکداری الکترونيکی به جای بانکداری مجازی نيافتيم. در دنيای مجازی ساز و کارها ميتوانند کاملا متفاوت از آنچيزی که در دنيای فعلي با ابعاد محدود وجود دارند باشند. مفاهيمی مثل گردش پول، انباشت سرمايه، سرمايه مشترک چندين مجموعه و … مفاهيمي مثل حساب مجازی، کارمزد و سود مجازی، پول مجازی، نقدينگی مجازی بدهی، وام مجازی، سرمايه مجازی و اعتبار مجازی مفاهيمی هستند که لازم هست حتما ارگانهایی مثل بانک مرکزی ايران و مراكز پژوهشی روی آنها تحقيق و توسعه انجام بدهند. (همينطور سرمايهگذاری مجازی) شايد در مرحله اول کار، بتوان بانکداری الکترونيکی بر پايه نظام فشل فعلی بانکداری را ايجاد کرد اما اگر بخواهيم در اين عرصه حرف جديدی داشته و پيشگام بشويم بايد خيلي سريع فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو در اندازيم.
پيشنهاد می گردد در اين خصوص اتاق فکری، مرکز خلاقيتی، مرکز ايده پروری … از طريق بانك مركزی و يا مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و يا مجمع تشخيص مصلحت نظام و يا …. تشکيل و با حمايت از آن بر روی رويکردهای خلاقانه در بانکهای مجازی و با نگاهي به اصول اسلامی تعامل با سرمايه و پول و يا حتي بدون آن (برای جلوگيری از سرکوب خلاقيت) کار بشود، نه بانکداری الكترونيكی.
قانون بانکی و پولی کشور مصوب ۷ خرداد ۱۳۳۹
فصل چهارم – بانکداری
ماده ۵۸ —
۱- بانک موسسهای است که به صورت شرکت سهامی مطابق قانون بازرگانی تشکيل شده و بر اساس مواد اين فصل به عمليات بانکی اشتغال ورزد.
۲- تشخيص عمليات بانکی با شورای پول و اعتبار است.
ماده ۵۹ – اشتغال به عمليات بانکی ممنوع است مگر با اجازه شواری پول و اعتبار. اساسنامه بانک ها نيز بايد به تصويب شورای پول و اعتبار برسد. اداره ثبت مکلف است براي ثبت بانکهای داخلي موافقت کتبی شورای پول و اعتبار و رونوشت اساسنامه مصوب شورا را مطالبه نمايد.
در اين نشانی هم مصوبات شورای پول و اعتبار موجود می باشد، آييننامهای به صراحت برای بانک مجازی ندارد.
http://www.cbi.ir/simplelist/4425.aspx
اين بسيار مهم است که ما از فيزيکی انديشيدن در حوزه مجازی عبور کنيم و دنبال همان کارهای فيزيکی در بستر الکترونيک باقی نمانيم، هم در شهر مجازی، هم در بانکداری مجازی، هم در آموزش مجازی و ديگر مقولههای مجازی
زيرا مقولههای مجازی شايد از مقولههای فيزيکی زماني نشات گرفته باشند؛ ولی آنچنان بستر مناسبی يافتهاند که خيلی بيشتر و عميق از مقوله فيزيکی خود رشد، نمو و موجديت تازهای پيدا کردهاند که تفاوت بسيار زيادی با نمونه فيزيکی دارند،
به عبارت صحيحتر دنيای مجازی آينه يا نقشه يک به يک دنيای فيزيکی نيست
بلکه اساسا انتقال الگوواره رخداده است و ما فرصت باز انديشی داريم مثلا در مبحث آموزش، مبحث تجارت، مبحث دولت، مبحث سلامت
اکنون که وقت بسيار خوبی است كه انديشمندان كشور اين تفاوت را نه فقط در بانکداری الکترونيکی با بانکداری مجازی مشخص کنند، بلكه توانایی تبيين و تشريح تفاوت بقيه آنها را هم دارند، پيشهاد می شود اساسا کليه مباحث مجازی از قبيل آموزش، تجارت، دولت، سلامت و.. را مد نظر داشته باشند تا مجريان و دست اندرکاران پول و امکانات مملکت را براي طراحی دست و پا شکسته مدل های الکترونيکی انها صرف ننماييم و مسايل دنيای مجازی را به دنيای الکترونيکی تقليل ندهيم
زيرا طراحی الکترونيکی آنها نياز به انديشه و فکر ندارد، تنها ابزار و تجهيزات نياز است اما طراحی نمونه مجازی به شدت به بازانديشی و گسستن کليشههای فيزيکی و رها کردن ذهن از قيد و بند محدوديتهای فيزيکی نياز دارد که کاری سخت و عميق است
اگر دام الكترونيكی، را جدی بگيريم پس از چند سال ديگر افسوس نميخوريم!
با آرزوی موفقيت
خسروسلجوقی