از زندگی مخترع تجارت الکترونیکی چه می‌دانید؟

جفری پی‌بزوس در آلبوکوئرکو در نیومکزیکو به دنیا آمد. مادرش دختر نوجوانی بود که ازدواجش با پدر وی کمی بیش از یک سال طول کشید. وقتی جفری چهار سال داشت مادرش مجددا ازدواج کرد و ناپدری جفری، مایک بزوس، یک کوبایی بود که در ۱۵ سالگی به تنهایی به آمریکا گریخته و برای رسیدن به دانشگاه آلبوکوئرکو سختی زیادی کشیده بود. مایک بزوس پس از ازدواج با مادر جفری به همراه خانواده به هوستون نقل مکان کرد و مهندس شرکت اکسون (Exxon) شد. اجداد مادری جفری از اولین ساکنان تگزاس بودند و در چندین نسل یک مزرعه ۲۵ هزار هکتاری در کوتولا ایجاد کرده بودند. پدربزرگ جفری مدیر محلی کمیسیون انرژی اتمی آلبوکوئرکو بود. وی زودتر از موعد خود را بازنشسته کرد و به کار مزرعه‌ای پرداخت که جفری نیز بیشتر تابستان‌های خود را در آن به همراه پدربزرگش به کارهای متنوع مشغول بود.

جفری از همان کودکی استعداد عجیبی در مکانیکی داشت. حتی وقتی تازه راه رفتن آموخته بود استعدادش را با باز کردن تختخوابش با یک پیچ‌گوشتی به نمایش گذاشت. وی همچنین علاقه زیادی به علم داشت و یک هشدار الکترونیکی برای جلوگیری از ورود خواهران و برادرانش به اتاقش ساخت و گاراژ والدینش را نیز به آزمایشگاهی برای پروژه‌های علمی خودش تبدیل کرد. در نوجوانی خانواده‌اش به میامی در فلوریدا نقل مکان کرد. جفری در دبیرستان ابتدا عاشق کامپیوتر شد. او دانش‌آموزی موفق و سرآمد کلاس بود. ابتدا در رشته فیزیک وارد دانشگاه پرینستون شد اما خیلی زود به علاقه قدیمی‌اش به کامپیوتر برگشت و با مدرک علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک از آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

 

جفری بزوس پس از فارغ‌التحصیلی در وال‌استریت مشغول به کار شد زیرا درخواست برای علوم کامپیوتر به منظور مطالعه روندهای بازار بالا بود. وی در شرکت فیتل (Fitel) شروع به کار کرد که شرکتی نوپا و در حال ساخت شبکه‌ای برای هدایت تجارت بین‌المللی بود. وی فعالیت خود در عرصه مالی را با بنکرز تراست ادامه داد و تا سمت معاون مدیر هم بالا رفت. در شرکت دی‌ای‌شاو (D.E.Shaw) که در کاربرد علوم کامپیوتر برای بازار سهام تخصص داشت، جفری به خاطر استعداد فراگیرش در موضوعات متنوع استخدام شد. جفری در زمان کار برای شاو با همسرش مکنزی آشنا شد که او هم از پرینستون فارغ‌التحصیل شده بود. او در شاو به سرعت پیشرفت کرد و به معاون ارشد مدیر تبدیل شد. وی هنوز به شغلی برجسته‌تر در عرصه مالی نظر داشت که به کشفی رسید که زندگی‌اش – و البته تاریخ تجارت – را تغییر داد.

اینترنت در ابتدا توسط وزارت دفاع برای متصل نگه داشتن کامپیوترهایش در مواقع اضطراری، مانند فجایع طبیعی یا حمله دشمن، ایجاد شده بود اما در طی چندین سال از سوی دولت‌ها و محققان دانشگاهی برای تبادل اطلاعات و پیام استفاده شد ولی تا اواخر ۱۹۹۴، هنوز چیزی به عنوان تجارت الکترونیکی وجود نداشت. جفری بزوس در بهار همان سال متوجه شد کاربرد اینترنت با سرعت ۲۳۰۰ درصد در سال در حال افزایش است. وی متوجه فرصتی برای ایجاد تجارتی نوین شد و فورا شروع به استفاده از این فرصت کرد.

بزوس بنا بر روشی سنتی ۲۰ تجارتی را که از سفارش پستی استفاده می‌کردند بررسی کرد و به این مساله پرداخت که کدام از آنها با استفاده از اینترنت، بهتر از روش‌های سنتی پیش خواهد رفت. کتاب از جمله اقلامی بود که کاتالوگی شامل همه فهرست انواع آن وجود نداشت که برای مشتریان ارسال شود زیرا چنین کاتالوگی بسیار بزرگ می‌شد. این بخش برای اینترنت عالی بود، جایی که می‌توان اطلاعات بسیار گسترده‌ای را با تعداد زیادی از افراد به اشتراک گذاشت.

وی فردای همان روز به لس‌آنجلس رفت تا در کنفرانس کتابفروشی‌های آمریکا شرکت کند و هر چیزی که می‌تواند درباره تجارت کتاب بیاموزد. در آنجا متوجه شد عمده‌فروش‌های بزرگ کتاب لیست الکترونیکی انبارهای خود را ایجاد کرده‌اند. تنها ابزار مورد نیاز جایی در اینترنت بود که جامعه کتاب بتواند در آنجا این انبارها را جست‌وجو کند و مستقیما سفارش دهد. کارفرمایان بزوس حاضر به چنین ماجراجویی‌ای نبودند و بزوس متوجه شد تنها راه استفاده از این فرصت، کار برای خودش است. این به معنی قربانی کردن جایگاهی مطمئن در نیویورک بود اما او و همسرش مکنزی تصمیم به این ریسک گرفتند.

آنها در تعطیلات روز استقلال به تگزاس رفتند و با وانتی که هدیه مایک بود به سمت سیاتل حرکت کردند. جایی که می‌توانستند به انبار شرکت عمده‌فروشی کتاب اینگرام و نیز دنیای استعدادهای کامپیوتری مورد نیاز جف، دسترسی داشته باشند. مکنزی رانندگی می‌کرد و جف طرح تجارتش را می‌ریخت. این شرکت به یاد رودخانه ظاهرا بی‌پایان آمریکای جنوبی که شاخه‌های متعددی داشت، آمازون نامگذاری شد.

 

 

آنها فروشگاه‌شان را در خانه‌ای دوخوابه راه‌اندازی کردند که سیم‌کشی‌اش را تا گاراژ هم ادامه داده بودند. جف سه شبکه کوچک‌شان را روی میزهایی ایجاد کرد که از درهای خریداری‌شده از فروشگاه لوازم خانگی به قیمت ۶۰ سنت درست شده بود. با آغاز به کار سایت جف از ۳۰۰ دوست و آشنای خود خواست آن را امتحان کنند. برنامه نوشته‌شده توسط او به درستی در پلتفرم‌های مختلف کار می‌کرد. روز ۱۶ جولای ۱۹۹۵ بزوس سایت خود را به روی جهان باز کرد و از افرادی که آن را ابتدا آزمایش کرده بودند خواست این خبر را پخش کنند. در مدت ۳۰ روز و بدون هیچ پوشش خبری در مطبوعات، آمازون توانست در تمامی ۵۰ ایالت و ۴۵ کشور مختلف، کتاب بفروشد. تا ماه سپتامبر فروش سایت به ۲۰ هزار دلار در هفته رسید و بزوس و تیمش همچنان به بهینه کردن سایت و افزودن قابلیت‌هایی مانند خرید با یک کلیک، بخش نقد خوانندگان و تاییدیه سفارش از طریق ایمیل پرداختند.

این تجارت بسیار سریع‌تر از آنچه بزوس و دیگران پیش‌بینی می‌کردند رشد کرد. در زمان عرضه عمومی سهام شرکت در سال ۱۹۹۷، منتقدان به این می‌اندیشیدند که آیا وقتی غول‌های خرده‌فروش زنجیره‌ای سنتی کتاب مانند بارنز، نوبل (Nobel) یا بوردرز (Borders) وارد دنیای اینترنت شوند، باز هم یک تازه‌کار اینترنتی می‌تواند جایگاه خود را حفظ کند. دو سال بعد ارزش سهم آمازون از بازار بیشتر از مجموع سهم دو رقیب عمده‌اش بود و بوردرز با قراردادی فعالیت‌های اینترنتی خود را به آمازون محول کرد. جف به سرمایه‌گذاران اولیه خود گفته بود ۷۰ درصد احتمال دارد تمامی دارایی خود را از دست بدهند اما والدینش ۳۰۰ هزار دلار در این شرکت سرمایه‌گذاری کردند که بخش زیادی از پس‌انداز کل زندگی‌شان محسوب می‌شد. مادرش می‌گوید:«ما روی اینترنت سرمایه‌گذاری نمی‌کردیم. روی جف سرمایه‌گذاری کردیم.» بعد از ۱۰ سال آنها که شش درصد آمازون را در اختیار داشتند میلیاردر شدند. چندین سال تا یک‌سوم سهام آمازون در اختیار خانواده بزوس بود.

از همان ابتدا بزوس به دنبال آن بود که حتی به قیمت کاهش سود، سهم خود از بازار را افزایش دهد. زمانی که تصمیم گرفت آمازون را از «بزرگ‌ترین کتابفروشی زمین» به «بزرگ‌ترین همه‌چیزفروشی زمین» تبدیل کند، بسیاری از منتقدان معتقد بودند آمازون زودتر از موعد به چیزی بزرگ‌تر از اندازه خود تبدیل شده است و تعداد کمی بودند که بگویند «این بهترین راهبرد تجاری تاریخ تجارت» بود. جف بزوس در هر دوره توسعه همواره بر شش ارزش اصلی: «توجه بی‌اندازه به مشتری، مالکیت، تمایل به اقدام، صرفه‌جویی، استاندارد بالا برای استخدام و نوآوری» تاکید داشت. او می‌گفت:«دیدگاه ما مشتری محورترین دیدگاه در بین شرکت‌هاست. در جایی که مشتریان می‌توانند هر چیزی را پیدا کنند، می‌توانند به صورت آنلاین هم خرید کنند.» آمازون به فروش سی‌دی، فیلم، اسباب‌بازی، لوازم الکترونیکی و… روی آورد. با ترکیدن حباب بازار سهام اینترنت، آمازون خود را بازسازی کرد و در حالی که دیگر تازه‌کارهای دنیای اینترنت محو می‌شدند، آمار سود خود را منتشر می‌کرد.

در اکتبر ۲۰۰۲ شرکت با همکاری صدها خرده‌فروش مانند گپ، نورداستورم و لندز اند، پوشاک را هم به لیست فروش خود اضافه کرد. شرکت آمازون تخصص خود در خدمات مشتریان و سفارش اینترنتی را از طریق سایت‌های مشترک مانند سایت‌هایش با بوردرز و تویز آر یو یا از طریق زیرمجموعه خدمات آمازون با دیگر شرکت‌ها به اشتراک می‌گذارد. در سپتامبر۲۰۰۳ آمازون ایجاد A9 را اعلام کرد؛ ماجراجویی جدید با هدف ایجاد موتور جست‌وجوی تجاری با تمرکز روی شرکت‌های تجارت الکترونیکی. در همان زمان آمازون فروشگاه محصولات ورزشی خود را راه‌اندازی و سه هزار برند مختلف را عرضه کرد. سایت آمازون در سال ۲۰۰۶ به فروش بیش از ۱۰٫۷ میلیارد دلار رسید. آمازون به بزرگ‌ترین خرده‌فروش اینترنتی آمریکا تبدیل شد که سه برابر بیش از نزدیک‌ترین رقیب خود فروش داشت.

موفقیت آمازون به بزوس امکان داد رویای دیرین خود در سفر فضایی را دنبال کند. وی در سال ۲۰۰۴ شرکت هوافضای بلو اوریجین (Blue Origin) را پایه‌گذاری کرد تا فناوری جدیدی برای فضاپیما ایجاد کند و نهایتا به هدف حضور مداوم انسان در ورای زمین برسد. شرکت بلو اوریجین با داشتن یک موسسه تحقیقاتی ۲۶ هکتاری در بیرون سیاتل و مرکز خصوصی پرتاب موشک در غرب تگزاس، در حال آزمایش فضاپیمای New Shepard با امکان حمل چند مسافر از فضای زیرمدار زمین با قیمت‌های ارزان‌تر است. این فضاپیما به محققان امکان می‌دهد آزمایش‌های متعددی روی محیط ریزجاذبه انجام دهند و نیز به عموم مردم هم فرصت تجربه فضا را می‌دهد. شرکت بلو اوریجین در بیانیه اهداف خود هدف غایی ایجاد امکان حضور مداوم انسان در فضا را مطرح کرده است.

شاید این ایده بسیار جذاب به نظر بیاید اما جف بزوس همواره ابتکاراتی اینچنین در ذهن خود داشته است. در سال ۲۰۰۷ آمازون یک دستگاه کتابخوان الکترونیکی به نام کیندل معرفی کرد که با استفاده از فناوری «جوهر الکترونیکی» به دنبال نمایش متن در محیطی مانند چاپ بود تا از خستگی چشم ناشی از نمایشگرهای کامپیوتری یا تلویزیون جلوگیری کند. برای راحتی بیشتر در مطالعه، اندازه فونت این دستگاه قابل تنظیم بود و برخلاف دیگر کتابخوان‌ها، کیندل دارای امکان اتصال بی‌سیم به اینترنت بود که به خواننده امکان خرید، دانلود و خواندن کل کتاب و اسناد را در هر زمان و مکانی می‌داد. صدها کتاب را می‌توان روی کیندل ذخیره کرد. بسیاری از کتاب‌های کلاسیک را می‌توان رایگان دانلود کرد و تمامی عناوین جدید در ابتدا به قیمت ۹٫۹۹ دلار فروخته می‌شدند.

 

در سال عرضه کیندل فروش آمازون ۳۸ درصد افزایش یافت و سود این شرکت دو برابر شد. در سال ۲۰۱۰ آمازون قراردادی را با آژانس ویلی (Wylie Agency) امضا کرد که در آن حقوق دیجیتالی آثار بسیاری از نویسندگان تحت نمایندگی خود را به آمازون داد و ناشران اصلی را کاملا کنار می‌زد. این اقدام در کنار فروش کتاب‌ها با قیمت‌هایی بسیاری ارزان‌تر از نسخه‌های چاپی باعث عصبانیت ناشران و نویسندگانی شد که درآمدهای خود را در خطر می‌دیدند اما به نظر می‌رسد ظهور کتابخوان‌های الکترونیکی به فروش بیشتر کمک کرده که برای خوانندگان و نویسندگان سودآور است. در اواسط سال ۲۰۱۰ فروش کیندل و نسخه‌های الکترونیکی کتاب به ۲٫۳۸ میلیارد دلار رسید و فروش کتاب‌های الکترونیکی در آمازون از فروش نسخه‌های چاپی پیشی گرفت. با افزایش ۲۰۰ درصدی فروش کتاب‌های الکترونیکی، بزوس پیش‌بینی کرد کتاب‌های الکترونیکی نسخه‌های چاپی را شکست داده و در یک سال پرفروش‌ترین محصول این شرکت خواهند شد. آمازون با عرضه کیندل توانست ۹۵ درصد بازار کتاب‌های الکترونیکی آمریکا را به دست آورد. اولین چالش برای برتری کیندل در بازار کتاب‌های الکترونیکی در سال ۲۰۱۰ زمانی ایجاد شد که شرکت اپل آی‌پد خود را معرفی کرد، البته برای کاربرد به عنوان کتابخوان هم طراحی شده بود. بزوس در واکنشی سریع قیمت خرده‌فروشی کیندل را کاهش داد و قابلیت‌های جدیدی به آن اضافه کرد.

در سال ۲۰۱۱ شرکت آمازون محصول کیندل فایر را عرضه کرد که یک مینی‌تبلت با صفحه‌نمایش رنگی لمسی با هدف رقابت مستقیم با آی‌پد بود. آمازون همچنین با افزودن Kindle Paperwork که ابزاری برای ایجاد خواندن راحت صفحه‌نمایش در اتاق‌های تاریک بود، توانست راحتی و رضایت استفاده از این کتابخوان را به سطحی جدید برساند. قابلیت Whispersync به کاربران دارای چندین وسیله امکان داد صفحه‌ای از کتاب را که خوانده‌اند در یک وسیله نشانه‌گذاری کنند و در وسیله‌ای دیگر از همانجا مطالعه را ادامه دهند. جف بزوس که روش خرید کتاب در جهان را متحول کرده بود، اکنون در حال متحول کردن روش مطالعه آنهاست. آمازون اکنون دارای زیرمجموعه‌های متنوعی مانند AmazonLocal و LivingSocial است. مشتریان موجود در کسب‌وکار می‌توانند از طریق بخش خدمات اینترنتی آمازون (AWS) زیرساخت‌های اینترنتی این شرکت را به ‌کار گیرند. در سال ۲۰۱۲ بزوس با راه‌اندازی استودیوی آمازون به دنیای تولید فیلم‌های مستند و برنامه‌های تلویزیون وارد شد. شرکت آمازون قصد دارد برنامه‌های تلویزیونی خود را در یک سرویس فیلم اینترنتی به نمایش بگذارد. قیمت سهام این شرکت در سال ۲۰۱۲، ۳۰ درصد افزایش یافته و در شش سال گذشته ده برابر شده است. مجله فوربز در سال ۲۰۱۲ بزوس را به عنوان «برترین چهره تجاری سال» معرفی کرد. جف بزوس در سال ۲۰۱۳ بخش روزنامه شرکت واشنگتن پست را به قیمت ۲۵۰ میلیون دلار خریداری کرد. این خرید جدا از واشنگتن پست، برترین روزنامه پایتخت آمریکا، شامل تعدادی روزنامه‌های محلی در منطقه واشنگتن دی‌سی هم می‌شد. بزوس این روزنامه را به عنوان مدیر یک شرکت خصوصی و نه به نمایندگی از آمازون، انجام داد. در ۸۰ سال گذشته اولین بار بود که این روزنامه از کنترل خانواده گراهام، نوادگان یوگن میر، خریدار روزنامه در سال ۱۹۳۳، خارج می‌شد. در زمان فروش بزوس به مدیریت خانواده گراهام در واشنگتن پست ادای احترام و تایید کرد و اعلام کرد به دنبال حفظ مدیریت موجود است.

جف و مکنزی بزوس همچنان در منطقه سیاتل زندگی می‌کنند و همچنان به فعالیت‌های بشردوستانه مشغولند. جف بزوس می‌گوید:«بخشش پول نیز به اندازه ایجاد یک شرکت موفق نیازمند توجه است.»

منبع: پیوست؛ شماره هشت

 

اخبارمنتخب بانکی دات آی آر:

================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *