همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روشهای منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد.اماچگونه میتوانیم کلیدی پیدا کنیم، که روابط خانوادگی، عاطفی وحرفهای ما را تسهیل کند؟و چگونه میتوانیم راه حلی بیابیم، که برای همه اشخاص راضیکننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟
نویسندگان کتاب «راهبرد دلفینی» کلید این امر را تنها در همکاری و انعطافپذیری میدانند.آنها معتقدند که به طور کلی، انسانها را همانند موجودات دریایی میتوان به سه طبقه تقسیم کرد:
ماهیهای کپور،
کوسهها،
دلفینها.
>☼☼☼
دسته اول؛ ماهیهای کپور هستند که همیشه ماهیهای « قربانی» اند، زیرا پیوسته توسط دیگر ماهیهاخورده میشوند.
در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسانها نیز چنین هستند. یعنی برخی از انسانها در زندگی خود نقش ماهی کپور را بازی میکنند.آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله،این یا آن شخص میشوند،و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند.
دسته دوم؛کوسه ماهیها هستند:
که روش « برنده –بازنده » را به کار میگیرند.
برای این که من برنده شوم، تو باید بازنده باشی!و این کار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد.برای کوسه ماهیها، هر نوع ماهی دیگری،دشمن به حساب میآید.هر ماهی یک وعده غذایی بالقوه است.شاید ما نیزاین نقش را بازی کرده باشیم، یا حداقل در زندگی حرفهای یا شخصی خود، با کوسههایی از این قبیل برخورد کرده باشیم.
دنیای سازمانها و دنیایی که ما در آن کار میکنیم، از دیرباز دنیای کوسهها تلقی میشود،که گاه صحبت از کارکنانی میشود که برای رسیدن به مقامهای بالا یکدیگر را میدرند.
کمی با تعمق به خود و دور و بری های خود نگاه کنید!نه نه نه؛ به خودتان نیز با تعمق بنگرید، و خود را از سایرین جدا نکنید.
در دنیای پر رقابت امروز، حتی سازمانها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمانهای دیگر حمله میکنند.به طور خلاصه انسانهایی را میتوان یافت که، کم و بیش در حال رقابت دائمی(کوسه ای) یا از نوع برنده – بازنده هستند.
دسته سوم:نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفینها هستند.
این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همکاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.
دلفین در دنیایی از وفور نعمت زندگی میکند. او هیچ کمبودی ندارد و میخواهد که همهچیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، 4دلفین دیگر او را همراهی میکنند تا خود را به گروه برساند. داستانهای زیادی نیز وجود دارد که در آنها دلفینها جان انسانها را نجات دادهاند.
پژوهشهای انجام شده در استخر ساندیهگو نشان دادهاست که دلفینها علاوه بر داشتن روحیه همکاری بسیار باهوش هستند. حتی برخی از پژوهشگران آنها را باهوشترین موجودات روی زمین دانستهاند.
تحقیق زیر روحیه همکاری و روشهای «برنده- بازنده» و «برنده- برنده» را به خوبی آشکار میسازد. در ساندیهگو پژوهشگران 95 کوسه و 5 دلفین را به مدت یک هفته در یک استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا کوسهها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفینها حملهور شدند. دلفینها فقط میخواستند با آنها بازی کنند ولی کوسهها بیوقفه به آنها حمله میکردند. سرانجام دلفینها به آرامی کوسهها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسهها حمله میکرد آنها به ستون فقرات پشت یا دندههایش میکوبیدند و آنها را میشکستند. به این ترتیب کوسهها یکی بعد از دیگری کشته میشدند. پس از یک هفته 95 کوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی که با هم زندگی میکردند در استخر دیده شدند.
ارتباط هدایت شده در جهت راهحلها، تمایزهای پرباری را برای روشن کردن زندگی حرفهای و شخصی ارائه میدهد. کوسه تمایزی انجام نمیدهد. در دنیای او برای برنده شدندیگران یا باید بمیرند و یا ببازند. ولی دلفینها بسیار انعطافپذیرند زیرا در دنیایی سرشار از تشخیصهای پربار زندگی میکنند.
بیایید یکبار دیگر ماجرای استخر ساندیهگو را مرور کنیم. وقتی یک کوسه با یک دلفین روبهرو میشود چه اتفاقی میافتد؟ کوسه حمله میکند چون روش ارتباطی او «برنده- بازنده» است ولی دلفین با انعطافپذیری خاص خود فرار میکند ومیگوید من در دنیایی سرشار از ثروت و وفور نعمت زندگی میکنم. در دریا برای همه به اندازه کافی غذا هست پس بیا با هم بازی و همکاری کنیم. کوسه دوباره حمله میکند و دلفین فرار میکند. کوسه توانایی درونی لازم را برای خارج شدن از تنگنظری ندارد، بنابراین مجددا حمله میکند.
دلفین که میبیند دیگر چارهای ندارد میگوید: من آنقدر انعطافپذیری دارم که در موقع مناسب به یک کوسه تبدیل شوم پس حالا آماده رویارویی باش.اگر به طور تصادفی، کوسه آنقدر هوش داشته باشد که بفهمد حریف دلفین نمیشود و بخواهد در بازی و همکاری با او شرکت کند، دلفین به راحتی او را میبخشد و طوری با او رفتارمیکند که انگار یک دلفین است.
تاکید کتاب راهبرد دلفینی این است که روحیه انعطافپذیری و همکاری دلفینی میبایستی در همه ادارات، سازمانها، موسسات، مدارس، خانوادهها وحتی زوجها تعمیم یابد زیرا همه ما در سطوح مختلف دلفینهایی بالقوه هستیم و برای پایان دادن به مسائل ناخوشایند از انعطافپذیری لازم برای تبدیل شدن به یک کوسه برخورداریم ولی این کار باعث نمیشود که دوباره به روحیه دلفینی خود باز نگردیم.
اخبارمنتخب بانکی دات آی آر:
================
- بدهکارانی که با تایید یک نامه لو میروند
- چراغ سبز پذیرش ایران در پیمان شانگهای
- تخلفات یک بانک توسط بانک مرکزی تأئید شد
- کارگر میدان روزی یک میلیون تومان درآمد دارد
- بفرمایید بستنی آفتابپرست!/عکس
- ثواب قرض دادن پول به دیگران
- چرا مایکروسافت از سامسونگ شکایت کرد؟
- نمایندگان دستگاه های نظارتی میز به میز کارمندان بانک مرکزی
- 5 میلیون نفر در جستجوی شغل سوم!
- استخدام های روز- ۱۲مرداد ۹۳
- پرتقال و سیب امسال به بورس می آید
- تابستان خود را چگونه گذراندید؟ (کاریکاتور)
- تمرین جالب دانشجوبان “استنفورد” برای یادگیری کسب ثروت