خبرنگاری شغلی است که به علت هیجانات خاص خود، در سنین نوجوانی توجه بسیاری از نوجوانان را به خود جلب میکند و بسیاری از فرزندان ما در این سنین در رویاهای شبانه خود با کولهپشتی، میان شعلههای جنگ میایستند و عکاسی میکند و از شجاعت خود و هیجان ناشی از آن لذت میبرند، یا این که در تخیلاتشان با نوشتن گزارشی از زندگی دختر دستفروشی که عصر در خیابان التماسش میکرد، زندگی او و خانوادهاش را نجات میدهد و به خود میبالد.
گاهی حتی فکر سختیها در راه دفاع از عقاید، به این نوجوانان احساس غرور میدهد و این میشود که اگر در دو سه سال قبل از انتخاب رشته کنکور، اتفاق خاصی نیفتد، رشته ارتباطات، شاخه روزنامهنگاری انتخاب میشود.
چهار سال درس میخواند، اشتیاقش برای کار کردن و استفاده از آموختههایش هر روز بیشتر میشود، اشتیاقی که تنها اگر در تهران درس بخوانی به علت ازدیاد خبرگزاریها و روزنامهها میتوانی در حین تحصیل عطش آن را خاموش کنی، در غیر این صورت تحصیل روزنامهنگاری در دیگر شهرها، محدود به خواندن درس تئوری و فعالیتهای کلاسی است، این در حالی است که حرفه روزنامهنگاری احتیاج به تجربه دارد، که جز با حضور در محیطهای رسانهای نمیشود به آن رسید و این فضا در دسترس دانشجویان غیرپایتخت نیست.
در خوشبینانهترین حالت پس از اتمام تحصیل و گرفتن مدرک کارشناسی، در یک روزنامه یا خبرگزاری مشغول میشود، تمام آنچه اتفاق میافتد با تصوارتش فرق میکند، سوژههای جذابش یا از خطقرمزها میگذرد و یا عدم پاسخگویی مسئولان آنها را قرمز میکند، زمان که میگذرد، برخی سختگیریها سبب عدم ارضای روانی او میشود، اگر حتی در این شرایط هم به کار خود ادامه دهد، حقوق کم در برابر کار سخت و زمان زیادی که صرف آن میشود بیش از پیش باعث دلزدگی میشود، طوری که با گذشت زمان، به خصوص اگر زندگی مشترک تشکیل دهد، ترجیح به تغییر شغل میدهد و یا در صورت توان همزمان در چندین رسانه کار میکند و اینچنین عشق به خبرنگاری تباه میشود.
امروز کمتر خبرنگاری را میتوان دید که با حقوق یک خبرگزاری یا روزنامه زندگی کند، البته در این میان باید خبرنگاران رسانههای دولتی را جدا کرد، در واقع در جهان امروز روزنامهنگاران و خبرنگاران چه از دید مقامات مسئول و چه در مجموعه خود زیر نگاه از بالا به پایین مدیران روزنامهها به درستی و به میزانی که باید مورد حمایت قرار نمیگیرند، به همین دلیل با گذشت زمان و با رصد آنچه به اولین فارغالتحصیلان روزنامهنگاری گذشت، گرچه از جذابیت این رشته کاسته نشد اما تصور میشود، تعداد داوطلبان ورود به این رشته در دانشگاهها کم شدهاست.
گرچه با سپری شدن سالها باید عمر تحریریه روزنامهها نیز سپری شود، اما اندک چرخی زدن در تحریریهها نشان از این ندارد، بدان معنا که همانطور که گفته شد خبرنگاران و روزنامهنگاران پیشکسوت و یا با سابقه کاری بیشتر و حرفهای یا ترجیح میدهند از کار خبری کنارهگیری کنند و یا مجبور به این کار میشوند، آرش خوشخو، سردبیر روزنامه تهرانامروز به خبرنگار ایلنا، میگوید: میانگین سن خبرنگارانش کمتر از 30 سال است و آنها به طور متوسط چهار یا پنج سال سابقه کاری دارند.
او معتقد است: در ایران روزنامهنگاری محتاج بازپروری و گلچین نیرو است زیرا نیروهای حرفهای در نشریات مختلف پراکنده هستند و تعداد آنها آنقدر نیست که کفاف همه روزنامهها را بدهد، پس در تحریریهها از خبرنگاران نیمه حرفهای استفاده میشود.
احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق نیز در این باره به خبرنگار ایلنا میگوید: میانگین سنی تحریریه روزنامه شرق 26 تا 30 سال است، که با حداقل سابقه کاری پنج سال و حداکثر 15 سال مشغول کار هستند.
او همچنین علت کمرنگ شدن حضور پیشکسوتان در عرصه روزنامهنگاری و خبرنگاری را تعطیل شدن بسیاری از روزنامهها و نبودن روزنامه میداند
در سایت خبر آنلاین هم میانگین سنی تحریریه ۳۰ سال است و خبرنگاران این سایت بین ۵ تا ۱۵ سال سابقه کار دارند و محمد مهاجری سردبیر این پایگاه خبری علت جوان بودن تحریریه این سایت و برخی روزنامهها را جوان بودن عمر رسانه میداند،او میگوید: باید سراغ روزنامههای پیرتر رفت، در روزنامههای پیرتر مثل کیهان و اطلاعات و یا روزنامه جمهوریاسلامی خبرنگارانی با سابقه کاری زیاد هم حضور دارند، اما علیاصغر محکی سردبیر روزنامه همشهری تحریریه روزنامهاش را مانند دیگران توصیف میکند، او میانگین سنی خبرنگارانش را 28 سال میداند و میگوید: سابقه کاری آنها کمتر از هفت سال نیست.
آنچه در عرصه رسانهها با تاکید بر رسانههای غیردولتی دیده میشود نیز تاییدکننده سخن سردبیران است، وقتی در حوزههای خبری همکاران جوان را میبینیم و در تحریریهها مویی سفید دیده نمیشود، از خود میپرسیم، پس پیشکسوتان کجا هستند؟ آیا روند رو به افول کارهای خبری و رسانهای به علت عدم حضور روزنامهنگاران باتجربه در تحریریهها نیست؟ مگر نه اینکه خبرنگاران جوان و نیمه حرفهای باید با دیدن کار حرفهای پیشکسوتها تجربه کسب کنند تا سیر روزنامهنگاری و خبرنگاری در کشور به سمت حرفهای شدن برود؟
دکتر مهدی فرقانی و استاد ارتباطات دانشگاه در این باره به خبرنگار ایلنا میگوید: بحث کار نکردن پیشکسوتان را از دو وجه میشود نگاه کرد، یک وجه آن سیاستزده شدن بیش از حد مطبوعات است، که خود به خود باعث آسیبپذیر شدن آنها میشود، یعنی وقتی قرار میشود مطبوعات کارکرد احزاب را داشته باشند و نه کارکرد مطبوعات همان آسیبپذیریهای سیاسی که در مورد احزاب وجود دارد، به مطبوعات هم رخنه میکند، در واقع در جامعه ما به علت نبود تشکلهای مدنی کافی و افتراق نایافتگی تشکلها و کارکردها شاهد نوعی تداخل نقشها و کارکردها هستیم.
این روزنامه نگار پیشکسوت میافزاید: از طرف دیگر لازمه هر جامعه دموکراتیک وجود مطبوعات آزاد، مستقل و کثرتگراست چرا که رسانهها و روزنامهنگاران باید به عنوان چشمان ناظر جامعه بر روند امور نظارت داشته باشند، جامعه را نقد و تایید کنند و در هر حال منصفانه و عادلانه به بررسی و کنکاش و جستجو در امور مختلف بپردازند و ساز و کار خود اصلاحی را در جامعه فعال کنند.
او میگوید: در این میان نگاهی که از بالا به پایین به روزنامهنگاران و خبرنگاران در جامعه وجود دارد، نیز تعیینکننده است. به این معنا که چقدر جامعه پذیرش مطبوعات آزاد و مستقل و متنوع را دارد و چقدر حق نظارت روزنامهنگاران به رسمیت شناخته میشود و چقدر استمرار و ثبات در فعالیتهای روزنامهنگاری زمینه فعالیتهای آزاد روزنامهنگاران را فراهم میکند، تمام اینها عوامل دخیل در کم و کیف فعالیت در عرصه مطبوعات است.
فرقانی تاکید میکند: طبیعتا وقتی روزنامهنگار هم به لحاظ معیشتی و هم امنیت اجتماعی، فردی و حقوقی تضمین نشده باشد، استمرار و ثبات شغلیاش با تهدید روبرو میشود یا روزنامهنگار عملا اجازه فعالیت پیدا نمیکند و یا خود روزنامهنگار خسته میشود و کنار میکشد، در نتیجه میبینیم، بسیاری از مطبوعات امروز از نیروهای حرفهای، باتجربه و پخته مطبوعاتی محروم هستند و همین سبب شده است که در مجموع کیفیت کار حرفهای در مطبوعات تا حد قابل ملاحظه تنزل پیدا کند، چرا که در مطبوعات نه فرایند آموزش فعال است و نه نظارت و دقت روی کارها و نه پختگی در امور دیده میشود.
او با اشاره به اینکه به این ترتیب منطقا ضریب خطا در میان نیروهای کمتجربه و نیمه حرفهای بسیار بالاتر از روزنامهنگاران حرفهای است میگوید: به این دلیل که یکی از معیارهای روزنامهنگاری حرفهای رعایت توازن و تعادل در کار است و این نیازمند تجربه، دانش و مهارتهای حرفهای است، وقتی این عنصر نباشد طبیعتا ضریب خطا و اشتباه هم بالا میرود و مطبوعات را آسیبپذیرتر میکند و این دور معیوب ادامه پیدا میکند.
تلخی سانسور توسط دیگران را تنها خبرنگاران میفهمند
وقتی از روزنامهنگار و خبرنگار صحبت میشود، هر چقدر هم بخواهی خط قرمزها را رد نکنی، نمیتوانی از «سانسور» سخن به میان نیاوری، سانسور شاید تنها معضلی است که در همه جای دنیا خبرنگاران و روزنامهنگاران با آن دست به گریبان هستند، گرچه این موضوع در کشورهای در حال توسعه بیشتر به چشم میآید اما در کشورهای مدعی دموکراسی نیز برخلاف تصور سانسور دیده میشود.
ردان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز در انتقاد به این موضوع میگوید: باید در همه جای جهان با قدرت و انتظاری یکسان از آزادی مطبوعات دفاع کرد، نگرانکنده است که هر سال شاهد سقوط جایگاه دموکراسیهای غربی و کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و یا اسلواکی در ردهبندی باشیم. اروپا باید تلاش کند الگویی برای آزادیهای سیاسی باشد.. اگر خود قابل سرزنش باشیم چگونه میتوانیم نقض حقوق بشر را در جهان محکوم کنیم
این در حالی است که در میان ۱۷۴ کشور، کشور فرانسه در رده ۴۳، ردهبندی جهانی آزادی مطبوعات در سال 2009 قرار دارد و کشورهای اسلواکی در رده 44 و ایتالیا در رده 49 قرار دارد، البته در این ردهبندی ترکمنستان، کرهشمالی و کشور اریتره در آخرین پلههای این فهرست دیده میشوند
تصویب و به اجرا گذاشتن قوانین جدید توسط دولتها کمترین تهدید برای ایجاد سانسور در رسانهها است، قاچاقچیان مواد مخدر، مافیا، سرویسهای اطلاعاتی غیردولتی خودسر، سازمانهای تبهکاری، جنبشهای استقلالطلب، گروههای شورشی مسلح با نزدیکشدن روزنامهنگاران و خبرنگاران به فعالیت آنها از مدافعان سرسخت سانسور هستند.
در ایران خوشبختانه قانونی مبنی بر ایجاد سانسور وجود ندارد و حتی قانونهای کشور ما قانونهای بازدارنده هستند، بنا بر اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشند.» در ماده سوم قانون مطبوعات نیز تاکید شده است که «مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلام و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند.»
در ماده چهارم همین قانون آمده است «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند..»
نداشتن صنف= نبودن تمرکز روی مشکلات صنفی
روزنامهنگاری و خبرنگاری به عنوان یک حرفه پرمخاطره در دنیا از شرایط مطلوبی برخوردار نیست اما در ایران عدم وجود صنفی منسجم این شرایط را نگرانکنندهتر میکند، این در حالی است که نخستین تشکل صنفی مطبوعات روزنامهنگاران ایران با نام «انجمن مطبوعات» نزدیک به 9 دهه پیش در تهران فعالیت خود را آغاز کرده است و روزنامهنگاران و خبرنگاران در طول زمان نشان دادهاند که با جمع شدن در کنار یکدیگر به دور از اختلافات سیاسی و عقیدتی و تنها برای خواستههای صنفی، قدرت زیادی دارند، همانطور که در سال 1357 اعتصاب 70 روزه مطبوعات که مهمترین اقدام سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود توانست دولت شریف امامی را به آزاد کردن روزنامهنگاران زندانی و توقف بازداشت نویسندگان مطبوعات وادار کند، اما این سندیکا در 26 مهرماه 1358 به دلایل مختلف در وضعیت بلاتکلیفی قرار گرفت و با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شد.
در این میان انجمنها و تعاونیهای زیادی آمدند و رفتند اما هیچیک جامعیت لازم برای تمرکز روی مسائل خاص خبرنگاران را نداشتند، تا در مرداد ماه 1377 خبر تشکیل «انجمن صنفی روزنامهنگاران» منتشر شد که در نخستین ماده اساسنامه آن قید شده بود: «در اجرای ماده 131 قانون کار ایران و به منظور حفظ حقوق و منافع مشروع قانونی و بهبود وضع اقتصادی نویسندگان، خبرنگاران، عکاسان و گرافیستها، طراحان، کاریکاتوریستها، مترجمان و ویراستاران هیاتهای تحریریه و مطبوعات، انجمن صنفی روزنامهنگاران تشکیل میشود.»
در این میان بیشتر اعضای این انجمن خواهان پرداخت به مشکلات ناشی از ناامنی شغلی خبرنگاران و مسایل رفاهی، بازنشستگی، بیمه و مسکن بودند و بیشترین انتقادات نیز از همین زاویه بود.
اما با گذشت زمان همین مسایل در دستور کار وزارت ارشاد قرار گرفت و از نیمه دوم سال ۱۳۸۴ اداره کل امور مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی در راستای تحقق وظایف و اهداف خود مبنی بر حمایت سهجانبه از مطبوعات، اصحاب مطبوعات و مخاطبان مطبوعات در بند 2،3 و 4 موضوع بیمه خبرنگاران و اصحاب رسانه را در دست اقدام خواندند.
این در حالی است که امروز با گذشت پنج سال از اعلام این خبر، هنوز خبرنگاران و روزنامهنگاران زیادی هستند که بیمه ندارند و باید تاکید کرد که این موضوع در میان خبرنگاران محلی بیشتر به چشم میخورد و شامل اکثریت آنها میشود، در تهران نیز اکثر روزنامهنگاران و خبرنگارانی که بیمه هستند، سابقه کاری بیش از سابقه بیمهشان دارند.
در این میان هستند خبرنگاران و روزنامهنگارانی که، برای چندینجا حقالتحریر کار میکند و در هیچ جا بیمه نیستند و در کنار بیمه نیز بحث قرارداد خبرنگاران است که تقریبا در تمام رسانههای غیردولتی به یک صورت و بیثابت است، یعنی همیشه هستند کسانی که بدون قرارداد کار میکنند و یا میان پایان یک قرارداد تا آغاز قرارداد بعدی (حتی در یک موسسه واحد) فاصلههایی گرچه طولانی میافتد بیاینکه خبرنگار بتواند به جایی شکایت ببرد
کم بودن حقوق خبرنگاران نسبت به سختی کار و زمانی که صرف آن میکند، همانطور که قبلا گفته شد نیز از دیگر مسائل جدیای است که خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی با آن مواجهاند، آرش خوشخو، سردبیر روزنامه «تهرانامروز» در اینباره میگوید: بیشترین مطالبه صنفی خبرنگاران مسئله دستمزد است، دستمزد باید جوری باشد که خبرنگار یک جا کار کند اما متاسفانه اینطور نیست و شاهد، چند شغله بودن اکثر خبرنگاران هستیم.
علیاصغر محکی نیز با تاکید بر اینکه، وضعیت رسیدگی به مسائل صنفی خبرنگاران مجموعه «همشهری» به علت اینکه یک صنف درون مجموعه دارند، متفاوت است و خبرنگاران با نظام هزینه و فایده حقوق میگیرند و در سود شرکت همشهری سهیم میشوند، گفت: بیشترین مشکل مسکن است زیرا چشمانداز خانهدار شدن با حقوق خبرنگاری بیش از ده سال امکان ندارد.
کمبودن حقوق خبرنگاران ثابت از یک طرف و کمی دستمزد حقالتحریرها از طرف دیگر سبب گرایش خبرنگاران به چند شغل ثابت در یک زمان میشوند و در این راستا خبرنگارانی خوشبخت هستند که تمام شغلهایشان به روزنامهنگاری و خبرنگاری مرتبط باشد.
مهدی فرقانی با اشاره به تعطیلی انجمن صنفی روزنامهنگاران در سال گذشته میگوید: یکی از ارکانهای روزنامهنگاری حرفهای وجود تشکلهای مستقل است و تا زمانی که چنین تشکلهایی وجود ندارد، انتظار این که روزنامهنگاری پیشرفت کند و حرفهای شود و روزنامهنگاران نیز بتوانند به خواستههایشان برسند معقول به نظر نمیآید. بنابراین یا باید مشکلات حقوقی انجمن فعلی حل شود و انجمن بازگشایی شود و یا اگر این مشکلات قابل حل نیست، یک تشکل صنفی غیرسیاسی مستقل و با مشارکت بدنه مطبوعات تشکیل شود، وگرنه بهغیر از این راه دیگری وجود ندارد.
نگرانی همیشگی،تعطیل شدن یکرسانه
ناامنی شغلی حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری یکی از مشکلات اساسی در جوامع در حال توسعه است، بدین معنی که بعد از تغییر یک رئیس، قوانین نیز عوض میشود و متاسفانه اکثر امور اداری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دائما در تغییر و حتی تضاد هستند و تصمیمات بیشتر بر اساس سلیقههای فردی است تا بر اساس منطق، تجربه، دانش و روندهای علمی و عملی یک حرفه.
به ویژه این روزها در عصر دیجیتال نباید به روزنامهنگاری و خبرنگاری از منظر سنتی نگاه کرد، واقعیت این است که مرزهای جغرافیایی در رابطه با تولید و تغذیه اطلاعات مفهومی ندارند و نمیتوان رسانه دیجیتال را مانند رسانه مکتوب کنترل کرد و وبلاگها برای همیشه حرفه روزنامهنگاری و تبادل اطلاعات را دگرگون کردهاند، بنابراین برای از بین نرفتن حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری قواعد کهنه باید جایگزین قواعد به روز و پیشرفته و منطقی بشوند، تا بشود جلوی تعطیلی روزنامهها و خبرگزاریها را گرفت، چه این روزنامهها به دلایل سیاسی تعطیل شده باشند، چه به دلایل اقتصادی. چرا که مطبوعات یا از سوی دولت با تعطیلی ناگهانی مواجه میشوند و یا اینکه سرمایهگذاری در این زمینه کشش مالی ندارد و مسئولان مجبور به تعطیل کردن آن میشوند که این مورد در نشریات محلی به وفور دیده میشود.
احمد غلامی، سردبیر روزنامه «شرق» نگرانی از عدم امنیت شغلی را اصلیترین دغدغه خبرنگارانش میداند و میگوید: این دغدغه به این دلیل است که روزنامه نه تنها منبع درآمد خبرنگاران است بلکه ارضاکننده فکری آنها نیز است و خبرنگاران این روزنامه همیشه نگراناند که نمیدانند این شرایط چقدر دوام دارد.
از دیگر مسائل خبرنگاران، پاسخگو نبودن نهادهای مسئول است، بدینمعنا که هیچ یک از نهادها و مقامات که پاسخ آنها برای خبرنگاران سندیت دارد خود را ملزم بر پاسخگویی به خبرنگاران نمیدانند، خبرنگاران برای پیگیری یک سوژه گاهی به هر در میزنند تا بتواند با یک مسئول صحبت کند، اما موفق نمیشوند و وقتی فرار مسئولان از پاسخگویی را در گزارش خود مطرح میکند مورد اعتراض مسئولان قرار میگیرند..
این یک موضوع همه جایی است یعنی هم خبرنگاران شهرستانها از آن رنج میبرند، هم خبرنگارهای سراسری.
سردبیر روزنامه «همشهری» در این باره میگوید: مقاومت حوزههای خبری برای پاسخگویی جدیترین مشکل خبرنگاران است، اینکه هیچ مسئولی خود را موظف به پاسخگویی نمیداند و حتی در برخی موارد، برای جلوگیری از کنکاش خبرنگاران، خبرنگار را به طرق مختلف تهدید میکنند.
جایگاه خبرنگاران زن در مطبوعات کشور
بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجموع سه هزار و ۴۲۰ نشریه منتشر شده طی ۳۰ سال گذشته ۱۴۳ نشریه با موضوعیت زنان و خانواده بوده است که این رقم چهار درصد کل نشریات را شامل میشود، از مجموع نشریات منتشره در سطح کشور 369 نشریه یعنی 11 درصد آنها توسط زنان منتشر میشود و تعداد زنان صاحبامتیاز و مدیر مسئول که بین سالهای 1383 تا 1386 موفق به اخذ مجوز نشریه شدهاند 249 نفر بوده است که این رقم ده درصد کل نشریات است.
تعداد روزنامهنگاران و خبرنگاران زن با توجه به عدم وجود انجمنی که اسامی تمام روزنامهنگاران را داشته باشد مشخص نیست اما با نگاهی به تحریریهها و حوزههای خبری دیده میشود که تعداد زنان بیشتر است، حتی در حوزههایی که بیشتر مردانه به نظر میرسد و حتی خود حوزه نیز ترجیح به حضور خبرنگاران مرد را میدهد و به علت امکان بروز برخی مسائل در برخی از برنامههای خود تنها از خبرنگار مرد دعوت میکند، نیز حضور زنان پررنگتر است.
فعالیت زنان خبرنگار در چند سا ل اخیر نیز پررنگتر شده است، مهدی فرقانی استاد ارتباطات با بیان که این روزها هر چه میبیند روزنامهنگاران و خبرنگاران زن هستند، میگوید: خوشبختانه شمار روزنامهنگاران زن خیلی افزایش پیدا کرده است و این نسبت در حوزه آموزش روزنامهنگاری نیز مشاهده میشود، برای مثال ما در دانشگاه کلاسهایی داریم که بالای 90 درصد آن دخترها هستند. به طبع اگر همین نسبت را در نظر بگیریم، این دختران، بعد از فارغالتحصیلی و یا در حین تحصیل در مطبوعات شاغل میشوند و بدنه مطبوعات را تشکیل میدهند، اما اینکه چرا چنین وضیعتی است، نیاز به مطالعه و بررسی دارد، البته در بیشتر کشورهای دنیا زنان به دلیل دقت و تیزبینی خاص خود روزنامهنگاران خوبی هستند، اما ما در عرصه مطبوعات نیاز به حضور هر دو جنس داریم.
وی میافزاید: یکی از دلایل حضور پررنگ زنان این است که در شرایط فعلی خبرنگاری در ایران، درآمد این رشته برای مردان که متکفل هزینههای زندگی هستند، بسیار کم است و گذراندن معیشت مردان با خانوادهشان از طریق این شغل شاید چندان امکانپذیر نباشد.
او ادامه میدهد: اما جنبه درآمد ناشی از شغل روزنامهنگاری برای بسیاری از خانمها تنها جنبه کمک هزینه خانواده را دارد و در نتیجه آنها میتوانند با درآمد کمتر کار کنند. به علاوه انعطافپذیر بودن زنها در مقابل مسائل و مشکلات و سازگاری آنها با شرایط برخلاف مردان که به اقتضای طبیعت مردانهشان سرکش هستند، به حضور پررنگ آنها در عرصه رسانه کمک میکند و این موضوع در مطبوعات محلی هم دیده میشود..
فرقانی با اشاره به تاثیرگذاری حضور زنان در رسانهها میگوید: به طور طبیعی و غیر عمد هم در نظر بگیریم حضور پررنگ زنان در عرصه رسانه و در جایی که میتواند قلم بزنند و عقاید و نظرات خود و دیگران را بازگو کنند، گرایش بیشتر به سمت این است که بین زن و مرد تعادل و توازن را برقرار کنند و درباره حقوق زنان، برابری زنان بیشتر بنویسند و طبیعتا تاثیر اجتماعی قابل ملاحظهای هم میتواند در دراز مدت داشته باشد.
رسانههای محلی نادیده گرفته میشوند
قرار است رسالت مطبوعات محلی این باشد که مشکلات اداری، اجتماعی دور از مرکز را مطرح میکند و رسانههای محلی یک تریبون باشند برای رساندن صدای مردم به پایتخت
اما امروز کاهش حمایتهای دولتی، کمبود کاغذ، نبودن آگهی دولتی و تجاری و کاهش مخاطب تنها بخشی از مشکلات مطبوعات محلی است.
وقتی رسانههای محلی حمایت نمیشوند، میزان کارآیی آنها نیز محدودتر میشود و کار آنها هم غیرحرفهایتر میشود. این در حالی است که مطبوعات محلی میتواند مشکلات مردم را جدیتر و جزئیتر مطرح کنند، تمام این مسایل سبب میشود همکاران مطبوعات به امید فضایی بازتر و آزادتر از شهرستانها به پایتخت مهاجرت کند.
مهدی سوداگران روزنامهنگار روزنامههای محلی استان فارس و سردبیر سابق روزنامه «نیمنگاه»، در این باره به خبرنگار ایلنا میگوید: روزنامهنگاران و خبرنگاران محلی به این دلیل که سند چشمانداز خاصی ندارند و صرفا به عنوان یک آلت رسانهای مورد توجه قرار گرفتهاند و در انتخاب مدیران و مسئولان آنها دقتی نشده است دقیقا در روزهایی که چشم بسته جوابگو بودند و کار میکردند، پایان روزنامهنگاری محلی را رقم زند.
او با اشاره به اینکه روزنامهنگاران محلی رسالت توسعه جغرافیایی مشخصی را بر عهده دارند، گفت: اما از آنجایی که مدیر مسئولها، اشتباهی انتخاب شدهاند و یا به طور عمد اشتباهی انتخاب میشوند،خبرنگاران توسعه جغرافیایی محدود را فراموش میکند و روزنامههای محلی مملوء میشود از اخبار اینترنتی پایتخت.این حکایتی است که متاسفانه برای نمایندگان مجلس هم پیش میآید، یعنی وقتی که به تهران میآیند. روابط دیپلماسی باعث میشود رسالت جغرافیایی خود را فراموش کند.
مهدی سوداگران میگوید:روزنامهنگاران محلی به این دلیل که هنوز تازهنفس هستند میتوانند به رسالت خود بازگردند و جغرافیای خود را مشخص کند و مسیر را از ابتدا آغاز کند.
او تاکید میکند: اگر این اتفاق نیفتد،روزنامهنگاران محلی، تنها دیکتهنویس مدیران هستند و توسعه جغرافیای مختلف که اصل و بنای توسعه پایدار است به فراموشی سپرده میشود.
او در پایان از مسئولان و روسای قوای سهگانه خواست که هر از گاهی نگاهی هم به مطبوعات محلی معتبر بیندازند.
سعید نظری، خبرنگار خبرگزاری ایسنا فارس نیز در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره مشکلات خبرنگاری در رسانههای محلی و جایگاه خبرنگاران محلی میگوید: از آنجایی که مجوز رسانهها به آدمهای ذینفوذ داده میشود به جای متخصصان، رسانهها هم سیاست مشخصی را پیگیری نمیکند و این باعث جلوگیری از روند توسعه مطبوعات محلی میشود.
او نداشتن تخصص را از ضعفهای خبرنگاران محلی میداند و میگوید: روزنامهنگاران محلی به علت محدودیتهای مختلف، در حوزهای خاص تخصص ندارند و عمدتا همهچیزنویس هستند و به آموزشهای تخصصی نیاز دارند.
او با اشاره به عدم داشتن امنیت شغلی در روزنامههای محلی میگوید: در شهرستانها به علت درآمد نداشتن روزنامهها، خبرنگاران هزینه زندگی خود را با رپرتاژ آگهی تامین میکند و اکثر خبرنگاران بیمه نیستند و آنهایی هم که بیمه ارشاد را دارند به سختی سهمیه خود را میپردازند وقتی خبرنگاری 200 هزار تومان حقوق میگیرد، چطور ماهی 60 هزار تومان برای بیمه بپردازد و این شرایط حتی برای کسانی که با رسانههای ملی کار میکنند صادق است و در خبرگزاریها به این دلیل که رپورتاژ آگهی جایی ندارد وضعیت بدتر است.در شهرستانها خبرنگارانی هستند که ماهی 70 هزار تومان حقوق میگیرند.
نظری با اشاره به نداشتن انجمن صنفی میگوید: در شهرستانها هیچ تشکل صنفی دیده نمیشود و اداره ارشاد هم که قرار است متولی حل مسائل صنفی خبرنگاران باشد به این قشر حتی به عنوان بخشی از حوزه فرهنگ هم نگاه نمیکند و مسائل صنفی خبرنگاران را مورد توجه قرار نمیدهد.
وی با اشاره به تشکیل خانه مطبوعات برای حل مشکلات اهالی رسانه میگوید: متاسفانه دخالت شدید دولت در این تشکل باعث عدم کارآیی صحیح آن میشود، ضمن اینکه برای مثال وقتی نشریهای تعداد خبرنگار بیشتری دارد طبیعتا هیات مدیره از آن نشریه رای میآورند و از آن بدتر در شهری در رایگیری هیات مدیره خانه مطبوعات کیوسکهای روزنامهفروشی پیروز شدند.
وی در پایان به بحران روابط عمومی در شهرستانها اشاره میکند و میگوید: روابط عمومیها در شهرستانها نه تنها به اطلاعرسانی کمک نمیکند، بلکه دسترسی روزنامهنگاران را به اطلاعات سختتر میکنند و از آن بدتر بیاطلاعی و بیآگاهی روابط عمومیها از مسائل داخل سازمانشان است.
مهدی فرقانی جایگاه نشریات محلی را چنین توصیف میکندکه: مطبوعات محلی در کشور ما هنوز از ساختار و اقتدار و سازمان مناسبی برخوردار نیست و به دلیل اقتصادی نبودن مطبوعات در خیلی از شهرها و به دلیل کمبود نیروی انسانی ماهر و مشکلات حرفهای که در محیطهای کوچک مضاعف میشود، بسیاری از مطبوعات محلی، مطبوعات خانوادگی شدهاند و بخش مهمی از آنها ساختار مهمی ندارند، البته این بدان معنا نیست که استثنا وجود ندارد
وی میافزاید: اما بسیاری از روزنامههای محلی به صورت غیرحرفهای اداره میشوند، بدینمعنا که خیلی از شاغلانشان یا دریافتی ندارند و یا دریافتهای بسیار اندک و پایین دارند، که هرگز قادر نیستند به عنوان یک شغل به آن نگاه کنند و خیلی وقتها هم توسط افراد یک فامیل محتوا، توزیع و ساختار اداری روزنامههای محلی شکل میگیرد.
وی تاکیدمیکند: ما نیازمند یک تحول در سطح مطبوعات محلی هستیم، که حرفهایگرایی تقویت شود و این نیازمند این است که هم دولت و هم تشکلات مدنی بیشتر اجتماعی و سیاسی لازم برای اینگونه فعالیتها را ایجاد کنند..
مهدی فرقانی همچنین در گفتگو با خبرنگار ایلنا از سه ویژگی را شاخصه یک خبرنگار خوب میداند، این استاد روزنامهنگاری میگوید: ویژگی اول دانش عمومی در حوزه مختلف به ویژه حوزه تخصصی خود خبرنگار است، متاسفانه بسیاری از روزنامهنگاران ما دانش عمیقی در هیچ حوزهای ندارند و این به شدت روی شناخت آنها از جامعه و مسایل اجتماعی و روی نحوه انعکاس دادن مسایل تاثیر میگذارد.
این استاد ارتباطات میافزاید: ویژگی دوم داشتن مهارتهای حرفهای است که به دلیل حرفهای نبودن بخش اعظم ساختار مطبوعاتی ما، بسیاری از روزنامهنگاران از مهارتها و تکنیکهای روزنامهنگاری حرفهای بیبهرهاند و در نتیجه توانایی ارائه خوبی ندارند و همین سبب میشود که نشریات فاقد جذابیتهای لازم برای مخاطب باشد.
او ویژگی سوم یک روزنامهنگار را شخصیت و اخلاق آن میداند و میگوید: شخصیت منسجم ، مستحکم و شکل گرفته باید شاخصه روزنامهنگار باشد و داشتن اخلاق حرفهای بالا نیز بسار حائز اهمیت است، روزنامهنگار نه باید مرعوب شود و نه تسلیم تهدیدها گردد، نه تطمیع شود و نه بخواهد از طریق حرفه روزنامهنگاری به منافع خود برسد و یا با کارش تجارت کند. در برخی موارد روزنامهنگارانی دیده میشوند که به علت دلایلی بسیار راحت با حوزههای خبری خود وارد بدهبستان میشوند و این چیزی است که از نظر اخلاق حرفهای ممنوع است چرا که روزنامهنگار استهلال حرفهای خود را از دست میدهد و در نتیجه شخصیت قابل احترامی نمیماند.
در حالی که تعداد نشریات موجود در ایران در ردیف پانزدهم دنیا است، تیراژ نشریات در ردههای بسیار پایین قرار دارد، تعداد کل نشریات مجوزدار سه هزار و 727 عنوان است که در گستره محلی، منطقهای و سراسری منتشر میشوند. در این تعداد بالای نشریات و سایتهایی که در این آمار نیست، چند روزنامهنگار و خبرنگار میتوانند مشغول باشند و باید به چند نفر 17 مرداد را تبریک گفت.
بیست و هفتم تیرماه وزیر فرهنگ و ارشاد گفته است: برای روز خبرنگار خبرهای خوبی دارد چه خبری میتواند بهتر از حل شدن تنها یکی از مشکلات خبرنگاران باشد، آیا 50 هزار تومان بن کتاب که هدیه هر ساله وزارت ارشاد به خبرنگاران است جبران عدم امنیت شغلی آنها را میکند؟ آیا این هدیه خبرنگاران را در برابر خطراتی که هر روز با آن مواجهاند بیمه میکند؟ خبر خوب برای خبرنگاران چه خواهد بود که ارضاکننده نیازهای فکری آنها باشد؟
در اینجا صحبت های علی اصغر محکی از روزنامه ی همشهری را راجع به خبرنگاری اشاره منماییم:
مدیرعامل موسسه مطبوعاتی همشهری با تاکید بر سخت و زیان آور بودن شغل خبرنگاری تاکید کرد: تا زمانی که از دید طیف وسیعی از مدیران و اجزای دستگاههای مختلف کار خبرنگاری نوعی تهدید تلقی می شود نباید منتظر اتفاق بزرگی در جهت حفظ امنیت شغلی و سهولت کار خبرنگاران بود. علی اصغر محکی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره “سخت و زیان آور بودن حرفه خبرنگاری” گفت: به عنوان کسی که هر روز با خبرنگاران و روزنامه نگاران ارتباط دارد می توانم بگویم که واقعا این عده از همکاران ما کار بسیار دشواری دارند و از برخی جهات آسیب می شوند. وی با تشریح این موارد گفت: یکی از موارد آسیب زایی این حرفه به لحاظ ذهنی و روانی و فشاری است که به خبرنگاران وارد می شود متاسفانه هنوز کانالهای گردش اطلاعات و منابع خبری غیر رسمی آنچنان گسترده و توسعه یافته نیستند که خبرنگار ما بتواند به راحتی به مابع خبری دسترسی داشته باشد و رسانه متبوعش با ذکر منبع به درج اخبار بپردازد. مدیرعامل موسسه مطبوعاتی همشهری اضافه کرد: از آنجا که به هر حال هر خبری به نحوی می تواند منافع شخصی فرد یا گروهی را مورد تهدید قرار دهد یا آنها را تامین کند خبرنگاران شدیدا تحت فشار قرار می گیرند و شرایط کاری برای آنها دشوار می شود. محکی با ذکر مثال به توضیح این موارد پرداخت و گفت: موارد بیشماری بوده و هست که خبری درست از یک منبع کسب و انعکاس یافته اما پس از انتشار آن منبع خبر تحت فشارهایی نسبت به انجام گفتگو و تائید خبر استنکاف می کند و اساسا منکر مصاحبه ای از خود می شود. به همین خاطر هم کسی که شدیدا در معرض بیشترین اتهامها و فشار ها قرار می گیرد شخص خبرنگار است. وی اضافه کرد: از طریف دیگر انواع فشارها و آسیب های جسمی و روانی و امنیتی در حین کار برای خبرنگاران متصور است. به طور مثال همیشه زمان زیادی از وقت مدیران روزنامه صرف انجام هماهنگی با نهادهای انتظامی و امنیتی می شود با این هدف که عکاسان و خبرنگاران بتوانند به جمع آوری و ارسال خبر مبادرت کنند. در همین اثنا اراده و تصمیم یک فرد معمولی مبنی بر ایجاد مزاحمت برای کار خبرنگار می تواند منتهی به درگیری و حتی دستگیری خبرنگار شود. مدیرعامل موسسه مطبوعاتی همشهری درباره پیشنهادهایش برای بهبود این وضعیت و توجه بیشتر به شغل سخت و زیان آوری مانند خبرنگاری تاکید کرد: گام اول ایجاد باور نسبت به اهمیت و ضرورت کار مطبوعاتی در میان مدیران و دولتمردان و اتخاذ تمهیدات کافی برای دسترسی آزادانه و سریع و با سهولت خبرنگاران به اخبار و اطلاعات است. محکی افزود: تا زمانی که از دید طیف وسیعی از مدیران و اجزای دستگاه های مختلف، کار خبرنگاری نوعی تهدید تلقی می شود و اصل بر عدم گردش اخبار و اطلاعات است و از مطبوعات انتظار کار تبلیغاتی صرف و تبدیل شدن شان به بولتن رسمی سازمانها وجود دارد، نمی توان توقع داشت اتفاق بزرگی در جهت حفظ امنیت شغلی و سهولت کار خبرنگاران رخ دهد.
آسیب های حرفه خبرنگاری برای خبرنگاران
به گفته ی دکتر مسعود پورصدری بیماری های ناشی از کار به علت اشتغال شخصی به یک کار معین و تحت تاثیر شرایط موجود در آن ایجاد می شود که این شرایط ممکن است برای فرد بیماری زا باشد.
بیماری های رایج برای این شغل پرخطر به شرح زیرند:
برای پیشگیری از بیماری ها باید معاینات دوره ای انجام شود و به روش های پیشگیری اهمیت داده شود.
در ادامه کمی راجع به خبر صحبت می کنیم و نقش اخلاق خبرنگاری را روشن می نماییم:
اهمیت خبر
خبر، ماده اولیه ارتباطات اجتماعی را تشکیل میدهد. در گفتوگوهای عمومی نیز خبر، شامل آگاهی و اطلاعاتی است که افراد درباره زندگی مشترک خویش به دست میآورند. انسانها برای دستیابی به زندگی بهتر، انتخاب راه مناسبتر، فعالیت در صحنه اجتماع و پرداختن آگاهانهتر به مسئولیتهای فردی و اجتماعی، همواره باید از حوادث و اتفاقهایی که در دنیای اطرافشان روی میدهد، باخبر باشند. در حقیقت، تهیه خبر یکی از اهداف اساسی وسایل ارتباطی به شمار میرود و رسانههای جمعی اساساً همراه با خبر متولد میشوند. نشر خبر و اطلاعرسانی در شکلگیری شخصیت اصلی یک رسانه ارتباطی، اهمیتی ویژه دارد. بنابراین، وسایل ارتباطی، انتشار اخبار را به عنوان نخستین هدف، در رأس فعالیتهای خود قرار دادهاند و میکوشند نیازهای خبری مخاطبان خود را تأمین کنند.
عناصر خبر
هر خبرنگار پیش از هر چیز باید به شناسایی دقیق خبر بپردازد و با استفاده از ایدههای خود یا استناد به گزارشهای معتبر دیگران، جریان حقیقی آن را بیان و کیفیت و آثارش را به خوبی تشریح کند. با این شیوه، حقیقی بودن، نو بودن و جالب بودن خبر نیز که مهمترین ویژگیهای آن را تشکیل میدهد، رعایت خواهد شد. هر خبر هر چند کوتاه و کوچک، با توجه به اطلاعات زیر تکمیل میشود:
ـ شخص یا اشخاصی که در واقعه، شرکت دارند یا واقعه به گونهای با آنها ارتباط مییابد.
ـ موضوع و نوع واقعه، یعنی آنچه واقعه را تشکیل میدهد.
ـ علت و انگیزهای که سبب ایجاد واقعه شده است.
ـ چگونگی وقوع که ترتیب و کیفیت واقعه را نشان میدهد.
ـ مکان وقوع و زمان آن.
این عناصر شش گانه خبر: کجا، که (چه کسی)، کی (چه وقت)، چه (چه چیزی)، چرا و چگونه (چهطور)، کلیشه و الگویی است که با طرح مناسب آنها در خبر، کمترین ابهامی برای مخاطب باقی نمیماند و نیازهای او از محتوای خبر به میزان قابل توجهی تأمین میشود.
مراحل خبرنویسی
نگارش و تنظیم اخبار، یکی از مهمترین مراحل کار رسانههای خبری است که به مهارتهای ویژهای همچون تسلط بر موضوع خبر، آشنایی با متون خبر، تندنویسی، درستنویسی، سادهنویسی، رواننویسی، خلاصهنویسی، بهگزینی کلمات و عبارات، گزینش مناسب اطلاعات، تعیین حجم مناسب اطلاعات و نوشتن آمار و ارقام نیاز دارد. مرسومترین شیوه نگارش خبر، هِرم وارونه است که در آن، عبارت یا بند نخست، مهمترین بخش خبر را تشکیل میدهد. پس از آن نیز دیگر اطلاعات، به ترتیب تا کماهمیتترین بخش خبر میآید.
اخلاق خبرنگاری
برخی ویژگیهای اخلاقی خبرنگار عبارت است از:
۱- احساس مسئولیت اجتماعی: این اصل، بیان کننده وظایف اجتماعی خبرنگاران است.
۲-صداقت و واقعنمایی: خبرنگار باید هر چیز را آن طور که هست، بنگرد و بکوشد آن را همانطور که دیده است، بیان کند.
۳-خبر برای همه: خبرنگار نباید مردم را از داشتن اطلاعات مفید موردنیازشان محروم کند یا این اطلاعات را تنها در اختیار گروه ویژهای از مردم قرار دهد. 4-رعایت عدالت و انصاف: موضعگیری خبرنگار یا بنگاه خبری درباره خبر باید بر اساس حق باشد.
۵-سودمندی و فایدهرسانی: خبررسانی، ماهیتی آموزشی دارد و خبرنگار به حکم وظیفه اخلاقی و اجتماعی خود باید مروّج خوبیها باشد و به انتشار خبرهای سودمند بپردازد.
بی اعتمادی به خبر
گاه بر اثر رعایت نکردن عواملی، مردم نمیتوانند به خبر رسانهها اعتماد کنند. برخی از این عوامل عبارت است از: صداقت نداشتن در فرآیند انتشار خبر، تناقضگویی، مبالغه و اغراق در فرآیند انتشار خبر، تحریف خبر، سانسور خبر، موثّق نبودن خبر، عینی و واقعی نبودن خبر، بیطرف نبودن در انتشار اخبار و جذابیت نداشتن در خبررسانی.