كاربرد شناسايی چرخه حيات سازمان در انتخاب راهبرد عارضه يابی سازمانی (قسمت سوم)

دوشنبه ، 18 فروردين 1399 ، 14:29
اولين مرحله پيري در وضعيت ثبات اتفاق مي افتد و بعيد به نظر مي رسد كه سازمان تا قبل از آن با چالش جدي مواجه باشد گرچه تا قبل از رسيدن سازمان به مرحله ثبات نيز مراقبت ها و تدابير پيشگيرانه اي لازم است اما از اين مرحله به بعد است كه شرايط نابسامان گريبانگير مديران شركت مي شود. براین اساس و باتوجه به توضیحات فوق، که طی آن به ابعاد مدل عارضه یابی سازمانی مکنزی و سپس به ابعاد مدل چرخه حیات سازمان آدیزس اشاره شده می توان گفت که برای حصول فرآیند مناسب جهت انتقال و یا جلوگیری از انتقال سازمان از یک مرحله به مرحله دیگر، نیاز به عملیات و فعالیتهایی است که بستگی زیادی به دوره حیاتی دارد که سازمان در آن قرار گرفته است. تشخيص نقطه آغازين بحران كه در آن سازمان نياز به عمليات جدي عارضه يابي خواهد داشت در حقيقت با پيدايش روند نزولي سازمان ارتباط مستقيم دارد. از اينرو لازم است به بررسي راهبرد مناسب براي هريك از دوره هاي عمر سازمان پرداخت.

1-    در دوره ايجاد سازمان باید تأكيد بر ايده ها و امكاناتي داشته باشد كه در آينده امکان تحقق آنها بیشتر است. لذا داشتن ارزشهاي مشترك و تعهد داشتن به اینکه آنها را به ورطه عمل برسانند و اين ايده ها را متجلی سازند، از اهميت بالايي برخوردار است. همچنین در این مرحله تجاري سازي و تحقيق و توسعه در سازمان باید داراي اولويت باشند. چالشهایی که سازمان در این مرحله با آنها مواجه است عدم تعهد و درجه بازخورد مورد نیاز و عدم نوآوری متناسب با شرایط بازار است.

2-    دوره طفوليت در حقيقت دوره اي است كه سازمان به دنبال كسب نقدينگي و فروش بيشتر از طريق استراتژي هاي بازاريابي و فروش مي باشد لذا همكاري و ايجاد شبكه هاي ارتباطي مي تواند منابع سازمان را افزايش دهند. چالشهای این بخش شامل پای بندی بیش از حد به تفکر در مقابل عملگرا بودن، عدم اهمیت به زمان فعالیت، و عدم توجه ویژه به مدیریت مالی و خدمات فروش می باشد.از ریسک های خیلی مهم در این مرحله از حیات سازمانی می توان به دریافت وام های کوتاه مدت بمنظور سرمایه گذاریهای بلند مدت، کاهش قیمت محصولات برای تأمین نقدینگی،فروش بخشی از سهام به شرکایی که نظر موافق اهداف سازمان ندارند می توان نام برد.

3-    در مرحله رشد سريع سازمان رو به پيشرفت و تعالي و توسعه است بدين لحاظ نياز دارد كه به اصلاح ساختار سازماني خود به نحو جدي تري بپردازد. مشکلاتی که در این بخش سازمان را تهدید می کنند شامل سازماندهی شرکت برمبنای محوریت افراد، رشد فاقد برنامه ریزی دقیق، و تأثیر پذیری سازمان از محیط و عدم کنترلهای لازم می توان اشاره کرد.

4-    در مرحله بلوغ دراصل انگار سازمان مجدداً متولد ميشود به طوريكه به يك ثبات نسبي رسيده و بايد در صدد حفظ مزيت رقابتي و تثبيت وضعيت خود در بازار باشد. اين كار از طريق توسعه سيستمهاي كنترلي و نظارتي امكان پذير است. جابجایی مدیران، دگرگونی در اهداف و عدم تفویض اختیار و همچنین تضاد در رفتار گروهی، به عنوان چالشهای این مرحله از عمرمفید سازمان مطرح هستند. سازمان براي اصلاح امور خود باید از روش مهندسي معكوس و توسعه امور داخلي استفاده نمايد.

5-    مرحله تكامل نقطه بهينه منحني سازماني بلحاظ تعادل بين كنترل پذيري و قابليت انعطاف است. براي حفظ اين وضعيت، سازمان نياز دارد كه به آموزش نيروي انساني خود بيشتر از پيش بپردازد و دیدگاه تفکر خلاق را در سازمان نهادیه کند. توان سازمان در این مرحله به شکلی قابل پیش بینی افزایش می یابد لذا لازمست در بعد نتیجه گرا بودن در فروش و سودآوری به برتری رقابتی دست یابد.

6-    در مرحله ثبات اولين نشانه هاي پيري سازمان ديده ميشود و در حقيقت افول سازمان آغاز مي گردد. براي به تعويق انداختن زمان ورود به اين مرحله، بايستي تمهيدات آگاهانه براي حفظ انعطاف پذيري سازمان تدارك ديده شود. از آنجایی که در این مرحله، توسعه مدیریت جایگزین آموزش مدیریت میشود، لذا تغییر سبك مديريت مي تواند با اتخاذ راهبرد مناسب، مقاومت در برابر تغيير را که تفکر منفی درباره آن وجود دارد، كاهش دهد.

7-     در مرحله اشرافيت نوآوري كم اما بودجه زياد است. به همين خاطر وجود مهارت در سرمايه گذاري وايجاد فرصت در  پروژه هاي نوآورانه مي تواند شركت را از دامن مشکلات نجات دهد. باید از تشریفات کاسته شود و انرژی سازمان براین مبنا استوار گردد که هرکسی چه کاری می تواند انجام دهد تا شرایط سازمان بدتر نشود.

8-    در دوره بروكراسي، سازمان منابع مالي را هدر داده و نيروي انساني خلاق هم جایگاهی در سازمان ندارند.چالشهای عمده ای درخصوص عدم وجود کنترل درون سازمانی و قطع ارتباط با محیط بیرون از سازمان وجود دارد. نیاز به تجدید اساسی در فرآیندها و عملکرد، سازمان را به بحران می رساند. در دوره بروكراسي، سازمان بهم ريخته و آشفته است. فقط با توجيه سياسي ميتوان سازمان را نگهداشت وگرنه سرنوشت آن به انحلال يا ادغام مي انجامد.

(حسينعلي حقي- دانشجوي دكتري تصميم گيري و خط مشي گذاري عمومي)


كاربرد شناسايی چرخه حيات سازمان در انتخاب راهبرد عارضه يابی سازمانی قسمت دوم

► انقلاب کرونایی!*
به‌روز رسانی سامانه‌های خدماتی بانک پاسارگاد ◄

مطالب مرتبط
بنر